سفر سولو و هیجان انگیز به استانبول و آنتالیا

4.5
از 57 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
سفر سولو و هیجان انگیز به استانبول و آنتالیا
آموزش سفرنامه‌ نویسی
27 خرداد 1402 12:00
38
10.3K

به نام خداوند زیبایی ها

سلام به همه عزیزانی که دوستدار سفر هستن و سفرنامه من رو میخونن و سلامی ویژه خدمت دوستان لست سکندی امیدوارم هرجا هستید شاد ، سلامت و موفق باشید. این اولین سفرنامه من هست و خیلی بابت نوشتنش هیجان دارم، امیدوارم هم از خوندن سفرنامه و تماشای عکس ها لذت ببرید و هم تونسته باشم اطلاعات و نکات مفیدی درباره سفر و هزینه ها خدمتتون ارائه بدم.

از همون بچگی عاشق سفر بودم و علاقه ی زیادی به گشت و گذار و آشنایی با جاهای دیدنی ایران ، جهان و آشنایی با مردم سراسر دنیا داشتم . خوش شانس بودم که خانواده هم علاقه مند به سفر بودن و سفر جز برنامه های هر سال ما بود، اما این مسافرت ها معطوف به داخل ایران میشدن و من بی صبرانه منتظر اولین سفر خارج از کشورم اون هم به صورت سولو ( تنهایی) بودم. حالا این لذت آشنایی با مردم جهان از کجا میاد ، از اونجا که از دوران کودکی شروع به یاد گرفتن زبان انگلیسی کردم و دوران نوجوانی تو سایت های مختلف با مردم اقسا نقاط جهان صحبت می کردم و شوق خاصی برای آشنایی با مردم ، فرهنگ و کشورهای دنیا داشتم.

فکرکنم همه قبول داریم که بیشتر از لذت خود سفر ، اون چند ماه قبل از سفر که همه سایت ها رو بالا و پایین میکنیم ، قیمت بلیط هواپیما ، هتل ، جاهای دیدنی و کلی اطلاعات بدست میاریم، لذت بخش ترین قسمت سفر هستش. سفر من در تیرماه سال 1401 بود و مثل اکثر دوستانی که دنبال آزادی عمل هستن منم قید تور ترکیه رو زدم و خودم بلیط هواپیما، هتل و بیمه مسافرتی رو خریداری کردم.

به نظرم سفر بدون تور خیلی جذاب تره و حس خوبی از بابت استقلال و برنامه ریزی سفر دست میده . بلیط پرواز رفت و برگشت تهران-استانبول رو به مبلغ 8.100.000 تومان با هواپیمایی قشم ایر و هتل 3 ستاره Birlik Apart Hotel رو برای اقامت 4 شب به مبلغ 5.200.000 تومان و  بلیط رفت پرواز استانبول-آنتالیا با هواپیمایی ترکیش ایرلانز رو هم به مبلغ 1.200.000 تومان از سایت های ایرانی رزرو کردم. 

قیمت تورهای استانبول 4 شب و 5 روز

نرم افزار های کاربردی که خیلی تو سفر ترکیه میتونه کمک تون کنه رو حتما از قبل دانلود کنید:

1- نرم افزار موو ایت Moovit

یه نرم افزار عالی برای مسیریابی که چطور بتونید از جایی به جای دیگه برید. این نرم افزار کاملا ساده ست و بهتون میگه مثلا از محلی که الان هستید برای رفتن به آکواریوم استانبول سوار کدوم خط مترو بشید، کدوم ایستگاه پیاده بشید و یا سوار اتوبوس شماره فلان بشید و ... . تقریبا همان کار گوگل مپ رو میکنه ولی محیط کاربری راحت تری نسبت به گوگل مپ داره.

1.jpg
نرم افزار Moovit

2- نرم افزار مترو استانبول Istanbul Metro Map

تمامی خطوط مترو و ایستگاه ها رو داره که خیلی راحت میتونید با استفاده از استانبول کارت از مترو استفاده کنید.

2.jpg
نرم افزار مترو استانبول

3- نرم افزار بی تاکسی Bitaksi

یکی از نرم افزار های تاکسی اینترنتی ترکیه  که خیلی راحت  میتونید مثل تاکسی های اینترنتی کشور خودمون مبدا، مقصد ، نام راننده و پلاک ماشین رو مشاهده کنید. البته سعی کنید بیشتر از وسیله های حمل و نقل عمومی استانبول مثل مترو، تراموا و اتوبوس استفاده کنید. به دلایل معلوم و مشخص که اکثر توریست های تور استانبول از تاکسی های استانبول ناراضی هستند. چه بابت نحوه برخورد و ارتباط، چه هزینه های اضافی تو گرفتن کرایه ها از مسافران!

3.jpg
نرم افزار تاکسی اینترنتی بی تاکسی

پرواز من در تاریخ 16 تیرماه سال 1401 ساعت 19:45 با هواپیمایی قشم ایر بود. ساعت 5 بعد از ظهر رسیدم فرودگاه امام خمینی و بعد از تحویل چمدون ها و گرفتن کارت پرواز کمی به گشت و گذار داخل فرودگاه امام پرداختم که خوب طبیعتا طبق انتظار چیز خاص و هیجان انگیزی متاسفانه نداشت؛ اما چون اولین بار بود سفر خارجی داشتم  و درکل از فرودگاه ، ترمینال و ایستگاه قطار که منجر به سفر هست خوشم میاد لذا فضای سرد فرودگاه کمی برام جذاب تر شد.

و اما بهترین و دلنشین ترین اتفاقی که میتونست بیوفته، افتاد. صندلی کنار درب خروجی هواپیما به قرعه من افتاده بود و خوشحال از اینکه 3 ساعت و نیم آینده قراره حسابی پاهام رو دراز کنم و راحت از داشتن لگ روم باز و آزاد داخل  هواپیما لذت ببرم.

4.jpg
 فضای داخلی کابین هواپیمایی قشم ایر
5.jpg
نمای زیبا از پنجره کابین
6.jpg
 شام پرواز قشم ایر تهران-استانبول

حدود ساعت 10 شب به فرودگاه جدید، بزرگ و زیبای استانبول رسیدم. بعد از پیاده شدن از هواپیما حس فوق العاده ای داشتم که اولین سفر خارجیم رو دارم شروع میکنم. فرودگاه جدید استانبول خیلی وسیع و درعین حال جذاب و زیباست . از معماری چشم نواز خود فرودگاه تا غرفه های جذاب و فضای گرم و روشن فرودگاه همگی حس خوبی به آدم دست می داد.

از اونجایی که با خودم از ایران کمی لیر آورده بودم داخل فرودگاه یه سیم کارت ترکیه با نام ترک سل به مبلغ 500 لیر خریداری کردم که 20 گیگ اینترنت داشت و با توجه به کار من که دائما باید واتس اپ و ایمیلم روشن باشه مناسب و کار راه اندار بود اما خیلی از حجم اینترنتم باقی موند. علاوه بر اون تو خود شهر هم بعضا نیاز به اینترنت پیدا میکنید پس حتما یا سیم کارت بخرید و یا از رومینگ های خود اپراتورهای ایران استفاده کنید که به نظرم رومینگ برای مصارف معمولی سفر میتونه خیلی به صرفه تر باشه.

به کمک تابلو های فرودگاه استانبول خودمو طبقه پایین به ایستگاه های اتوبوس Havaist رسوندم. تو همان طبقه پایین کنار اتوبوس ها چندین دستگاه صدور استانبول کارت وجود داره و از یکی شون این کارت مهم و کارآمد رو تهیه کردم. 12 لیر هزینه صدور کارت بود و 50 لیر هم شارژش کردم . حتما استانبول کارت رو روز اول تهیه کنید ، خیلی راحت و با هزینه کم میتونید تو شهر استانبول با وسیله های نقلیه عمومی جا به جا بشید.

از قبل ساعت حرکت های اتوبوس های فرودگاه استانبول (Havaist) به داخل شهر رو لیست کرده بودم و شماره اتوبوسی که باید سوار بشم هم مشخص کرده بودم. حتما اگر ترانسفر ندارید از سایت www.hava.ist/en ساعت دقیق و مسیر حرکت اتوبوس های هاوا ایست رو ببینید و خیلی راحت و با هزینه کمتر نسبت به تاکسی های استانبول خودتون رو به هتل برسونید. قیمت بلیط باتوجه به مقصدی که داخل استانبول میخوایید برید متغیر هست و تو همین سایت میتونید هزینه ها رو بعد از انتخاب مبدا و مقصد مشاهده کنید.

مقصد من میدان بیازیت Beyazit Meydan بود، پس با پرداخت هزینه 52 لیر به صورت نقدی از باجه ی بلیط فروشی مخصوص اتوبوس ها، بلیطم رو خریداری کردم و بعد از حدود یک ساعت به هتل رسیدم. هتل بیرلیک اپارت تو منطقه Eminonu قرار داره و نزدیکترین ایستگاه مترو ، ایستگاه Vezneciler هستش. هتل تو بخش اروپایی شهر قرار گرفته و به جاهای دیدنی استانبول مثل اسکله امینونو ، اسکله کاباتاش، مسجد ایاصوفیه و سلطان احمد و بازار سنتی استانبول نزدیک هست.

7.jpg
فرودگاه جدید استانبول
8.jpg
فرودگاه جدید استانبول
9.jpg
دستگاه دریافت رمز وای فای رایگان در فرودگاه
10.jpg
بلیط اتوبوس هاوا ایست
11.jpg
ایستگاه اتوبوس های هاوا ایست
12.jpg
دستگاه صدور استانبول کارت – عکس از اینترنت

هزینه هایی که تو سفرنامه خدمتتون اعلام میکنم ، هزینه ورودی مکان های توریستی، ایاب ذهاب و خورد و خوراک رو شامل میشه که طبیعتا مطلع بودن از این هزینه ها کمک شایانی تو برنامه ریزی سفر می کنه و از ذکر هزینه خرید های شخصی و سوغاتی ها و ... صرف نظر شده.

هزینه های شب رسیدن به استانبول:

13.jpg
هزینه شب ورود به استانبول

روز اول

برنامه روز اول

بازدید از مسجد ایاصوفیه – مسجد سلطان احمد- کاخ توپکاپی- بازار استانبول- آکواریوم استانبول- برج گالاتا و پل گالاتا

هتل Birlik Apart یه هتل سه ستاره با 4 طبقه ی جمع و جور تو منطقه Eminonu استانبول قرار گرفته که توسط یه خانواده اداره میشه. اتاق ها تمیز و مرتب بود اما هتل آسانسور نداره و برای تردد به طبقات فوقانی باید از پله ها بالا رفت. صبح زود از خواب بیدار شدم و برای صرف صبحانه به طبقه پایین هتل رفتم . صبحانه آیتم های زیادی نداشت اما کیفیت و تازگی مواد رو می شد کاملا حس کرد. بعد یه صبحانه خوب برای شروع اولین روز سفرم آماده شدم.

خودمو با یه پیاده روی 10 دقیقه ای به ایستگاه تراموای Laleli رسوندم و بعد از سه ایستگاه به ایستگاه تراموای سلطان احمد Sultan Ahmed Stasiyon رسیدم . مسجد ایاصوفیه ، کاخ توپکاپی و مسجد سلطان احمد تو یه منطقه هستن. بازدید از مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه هزینه ای نداره و رایگانه اما برای کاخ توپ کاپی باید هزینه ای بین 350 تا 550 لیر بپردازید.

تفاوت هزینه ها هم تو قسمت های بازدید هست که تور کامل شامل کاخ اصلی ، حرم سرا و فایل صوتی معرفی بنا رو شامل میشه. مسجد (کلیسای) ایاصوفیه با اون معماری جذاب و قشنگش کاملا بدو ورود شما رو متحیر میکنه. سقف های بلند و طاق مانند ، نقش های رو دیوار ، رنگ های استفاده شده تو فضای داخلی که زیبایی این مسجد رو دو چندان کرده.علاوه بر نام امامان و نام الله در نقوش مختلف ،آثاری هم از کلیسا بودن این بنا رو میشد در جای جای این بنای زیبا مشاهده کرد.

داخل مسجد سلطان احمد فضای بزرگی برای اقامه نماز داشت و نقش و نقوش زیادی مثل ایاصوفیه مشاهده نمی شد. اما نکته ای که این مسجد رو منحصر به فرد و جذاب می کنه، نمای بیرونی آبی رنگ و زیبای این بنا هستش که بهش لقب مسجد کبود Blue Mosque رو دادن.  با یه پیاده روی کوتاه و دیدن مغازه هایی که انواع سوغاتی و صنایع دستی ترکیه رو به نمایش گذاشته بودن به کاخ توپ کاپی رسیدم. کاخ توپ کاپی یه کاخ بسیار بزرگ و زیباست ، با درختان و گل های زیبای محوطه حیات و  چشم انداز منحصر به فرد  سمت تنگه بسفر که میشد کاملا از دیدن قایق های توریستی و مرغ های دریایی که مدام بر روی این شهر زیبا درحال پرواز هستن لذت برد.

14.jpg

نمای بیرونی مسجد سلطان احمد

15.jpg
نمای داخلی مسجد سلطان احمد
16.jpg
مسجد ایاصوفیه
17.jpg
ورودی کاخ توپکاپی
18.jpg
کاخ توپکاپی
19.jpg
کاخ توپکاپی
20.jpg
تنگه بسفر از کاخ توپکاپی

سپس با تراموا به ایستگاه ‌Beyazit-KapaliCarsi یا همان بازار سنتی استانبول رفتم. بازار معروف و قدیمی استانبول Kapali Carsi که مثل بازارهای سنتی شهرهای ایران قسمت های مختلفی مثل : قسمت طلا فروشان ، لباس و ... داشت. چندتا شاگرد مغاره نوجوون هم جلوی در مفازه ها وایستاده بودن و به زبون ترکی میگفتن " indirim,indirim...hadi" یعنی" تخفیف تخفیف ... بفرمایید". هیمنطور که داشتم لا به لای مغازه های پر زرق و برق و قشنگ کاپالی چارشی میگشتم، تو همون کوچه پس کوچه های بازار یه دونر فروشی باحال دیدم که کاملا رنگ و بوی قدیمی یه رستوران اصیل بازاری رو میداد. یه دونر گوشت و یه نوشابه به قیمت 130 لیر گرفتم و همونجا نوش جان کردم.

بعد از صرف ناهار بلافاصله بدون فوت وقت نرم افزار Moovit رو روشن کردم و مقصد هیجان انگیزم رو وارد کردم؛ آکواریوم استانبول! داخل پرانتز باید خدمتتون عرض کنم یکی از مزیت های مهم و شیرین سفر سولو (تنهایی) همین سریع بودن و فوت وقت نداشتن طول روز  هست. متاهل ها و کسانی که با خانواده و چندین نفری سفر میکنن خوب منظورم رو متوجه هستن. حدود 40 دقیقه طول کشید تا از بازار استانبول با استفاده از قطار شهری خودمو به آکواریوم استانبول برسونم.

آکواریم استانبول جنوب غربی این شهر دقیقا قسمت جنوبیه فرودگاه آتاتورک قرار داره. نزدیک ترین ایستگاه ، ایستگاه قطار Florya هستش. قیمت بلیط برای هر بزرگسال 300 لیر بود. آکواریوم استانبول بسیار  چشم نواز و هیجان انگیزه و حتما پیشنهاد میکنم تو برنامه ریزی سفرتون  قرار بدید. انواع ماهی ها و گونه ها رو به ترتیب دسته بندی کرده بودن و شامل قسمت های مشخص و تفکیک شده بود. مثل قسمت ماهی های دریای سیاه ، ماهی های اقیانوس آرام ، ماهی های مدیترانه ای و... .

نگم براتون از زیبایی و بامزگی سفره ماهی ها ، خودشون رو به شیشه آکواریوم میچسبوندن و با اون قیافه بامزه شون نگاه همه توریست ها رو جذب خودشون میکردن. یدونه ام کوسه بزرگ داخل آکواریوم بود که هرموقع رد میشد صدای جیغ بچه ها رو درمی آورد و در لحظه همه شروع به عکس و فیلم برداری از این کوسه با ابهت می کردن. مسیر آکواریوم کاملا مشخص و همونطور که گفتم دسته بندی شده بر اساس موقعیت جغرافیایی ماهی هاست . همینطور که محو زیبایی ماهی ها و آکواریوم غول پیکر بودم و داشتم از تماشای عظمت و منحصر به فردی این جاذبه گردشگری لذت می بردم ، وارد قسمت جنگل آمازون شدم.

محیط و هوای اونجا رو با استفاده از دستگاه های مدرن کاملا شرجی و گرم کرده بودن و در بدو ورود به این قسمت باد شرجی طوری روی صورتم حس کردم. ماهی پیرانا و وزغ های سمی آفریقایی تو این بخش بودن. در بخش انتهایی مسیر هم پنگوئن های شیطون و یا مزه بودن که دمای داخل محفظه کاملا برای اونا مساعد بود و آب سردی هم برای شنا کردنشون مهیا کرده بودن؛ عین فیلم های تو مستند از سکو های یخی داخل آب شیرجه میزدن و یا با سرعت از داخل آب به سکو های یخی میپریدن و با یه تکون  محکم به بدنشون آب روی بدنشون رو به اینور و اونور پخش میکردن تا خشک بشن. برای بازدید خوب و دلچسب از آکواریوم استانبول حتما حداقل دو ساعت ونیم وقت لازم خواهید داشت که حقیقتا وقت گذاشتن برای این آکواریوم و گونه های جذاب داخلش از اوجب واجبات هست!

21.jpg
بازار استانبول کاپالی چارشی
22.jpg
آکواریوم استانبول
23.jpg
 آکواریوم استانبول
24.jpg
سفره ماهی بانمک آکواریوم استانبول
25.jpg
کوسه آکواریوم استانبول
26.jpg
 آکواریوم استانبول
27.jpg
بخش چنگل آمازون آکواریوم استانبول
28.jpg
آکواریوم استانبول

بعد از آکواریوم استانبول راهی برج گالاتا شدم. برج گالاتا Galata Kulesi که یکی از نمادهای شهر استانبول و ترکیه هست که تو منطقه کاراکوی Karakoy قرار گرفته و مسیر منتهی به این برج پر از سر بالایی های تند و تیز شهر استانبول هست. هم میتونید با مترو به ایستگاه Sisane برید و هم با تراموا خودتون رو به ایستگاه Karakoy برسونید. درهرحال کمی پیاده روی توی شیب رو خواهید داشت.عده ای پایین برج درحال گرفتن عکس یادگاری و خرید بودن، عده ای بیرون کافه ها روی صندلی نشسته بودن و با قهوه ای که تو دست داشتن نیم نگاهی هم به برج می کردن، عده ای هم تو صف بلیط برای رفتن به بالای برج بودن.

از اونجایی که منظره های مرتفع و بالا دستی رو دوست دارم ، به گروه سوم پیوستم و با پرداخت مبلغ 175 لیر بلیط ورودیه  برج گالاتا رو خریداری کردم. بالای برج رو با آسانسور طی کردم و به منظره بسیار زیبا و چشم نواز شهر استانبول خیره بودم. یک طرف قسمت آسیایی استانبول با برج ها و ساختمان های بلند، یک طرف قسمت اروپایی و خونه های تو دل هم که فاصله بین دوپنجره رو به روی هم دو همسایه  بعضی از کوچه ها ، شاید به زور یک متر میشد. طرف دیگه هم منظره کشتی های تفریحی که داخل شون پر از مسافرهای خوشحال وخندان در حال رقص و پایکوبی بودن به چشم میخورد.

بعد از برج گالاتا سمت پل معروف گالاتا رفتم که دو منطقه امینونو و کاراکوی شهر استانبول رو بهم وصل میکنه. زیر پل گالاتا پر از رستوران هایی بود که غذای دریایی و ماهی سرو می کردن و با نورپردازی دم غروب این رستوران ها زیر پل روشن و جذاب شده بود. کنار پل گالاتا مردم نشسته بودن یکی با همسر و فرزندش، یکی تنها با سیگار توی دستش، یکی بلند بلند با دوستش میخندید و صحبت می کرد. اما قشنگ ترین قسمت ماجرا خواننده های اونجا بودن که در میان تماشای مردم از چشم انداز زیبا ، با صدای خوب شون فضای دلنشین و قشنگی رو به وجود آورده بودن. همونجا با صرف یه قهوه و شکلات تلخ روز اولم رو به اتمام رسوندم. روز اول بسیار روز شیرین، دل چسب و پرفشاری بود.

29.jpg
برج گالاتا
30.jpg
نمای فوق العاده شهر استانبول از بالای برج گالاتا
31.jpg
استانبول از بالای برج گالاتا
32.jpg
پل گالاتا

هزینه های روز اول :

33.jpg
هزینه های روز اول

 روز دوم

برنامه روز دوم: بازدید از آدالار ( جزایر) – تپه ی پیر لوتی

آدالار Adalar یا همان The Princes Islands متشکل از  9 جزیره زیبا و فوق العاده نزدیک شهر استانبول  هست که معروف ترین شون بویوک آدا BuyukAda به معنی جزیره بزرگ هستش. برای رفتن به آدالار از چندین اسکله شهر استانبول میتونید استفاده کنید. من با توجه به نزدیکی اسکله کاباتاش Katabas ، خودم رو با تراموا به ایستگاه کاباتاش و این اسکله رسوندم.

شانس خوب من باتوجه به مصادف شدن سفر من با عید قربان و از اونجایی که کشور دوست مون ترکیه هم دقییییقا مثل ما تو ایام عید همه چی رو رایگان و ارزون میکنه !!!  متوجه شدم بلیط کشتی برای سفر به بویوک آدا رایگان شده! خوشحال از اینکه هزینه ای پرداخت نمی کنم استانبول کارت رو روی قسمت کارت خوان گذاشتم و دستگاه جمله "Ucretsiz" رو نشون داد یعنی "بدون هیچ هزینه ای" و با لبخند رضایت بر لبانم از گیت رد شدم.

کشتی به چند اسکله دیگه هم رفت و بعد از بار زدن مسافران ( ببخشید بارگیری مسافران؟؟!) ، بار... نه ، سوار کردن مسافران دیییگر به سمت جزایر روانه گردییید. هوفف حدود یک ساعت و نیم تا جزیره بویوک آدا راه داشتیم و کشتی در این بین تو جزایر دیگه هم نگه میداشت و تعداد خیلی کمی از مسافران پیاده میشدن. بالاخره به جزیره بویوک آدا رسیدیم، مسافران طبق راهنمای خدمه کشتی آروم از کشتی پیاده میشدن. سریعا یه کرم ضد آفتاب گرفتم چون هوا به شدت آفتابی بود و سایه ای تو جزیره نبود.

اولین چیزی که نگاهم رو جذب کرد ویلاهای سفید رنگ و زیبای جزیره بود که تو حیاط شون گل های کاغذی صورتی رنگی کاشته بودن. گل های کاغذی صورتی تمامی جزیره رو پوشونده بود تو حیاط خونه ها، کنار خیابون و جدول ها ، تو ایوان  ویلاها و همه جا این گل های زیبا و درخت کاری ها به چشم میخورد. با پیاده روی توی کوچه پس کوچه های این جزیره آرامش رو به خودم تزریق می کردم. صدای پرنده ها، چشم انداز زیبای دریا و گل ها همگی حس آرامش بخش و دل نشینی بهم میدادن.

34.jpg
جزیره بویوک آدا
35.jpg
جزیره بویوک آدا
36.jpg
جزیره بویوک آدا
37.jpg
جزیره بویوک آدا

تو همون ورودی جزیره ایستگاه های کرایه دوچرخه هم برای کسانی که دوست دارن این جزیره رو با دوچرخه دور بزنن وجود داره که با پرداخت هزینه ساعتی 90 لیر میشه این دوچرخه ها رو کرایه کرد. من ترجیحم پیاده روی آرام و لذت بردن از منظره ها بود. ناهار رو تو یه رستوران داخل جزیره میل کردم. اسکندرکباب با برنج و یه نوشابه که 200 لیر شد حجم غذا مناسب بود و کاملا سیر شدم. دقت کنید هر رستورانی تو جزیره نرید چون هم قیمت غذا در استانبول و هم کیفیت ها خییلیی بین رستوران ها متفاوت هست. برای بازدید از این جزیره حداقل نصف روز زمان لازم دارید.

بعد از صرف ناهار به سمت اسکله جزیره رفتم و مجددا بعد از مواجه با جمله "Ucretsiz" و لبخند رضایت بر لب ، از گیت اسکله رد و سوار کشتی شدم. بعد از رسیدن به استانبول نرم افزار Moovit رو باز کردم و اینبار مقصد؛ میدان تقسیم. میدان تقسیم و خیابان استقلال استانبول معروف ترین و پر ترددترین خیابان این شهر هستند. از اسکله کاباتاش با 15 دقیقه پیاده روی به میدان تقسیم رسیدم. اولین چیزی که توجه شما رو جلب میکنه ازدحام جمعیت، شور، نشاط و  زنده بودن این خیابونه البته ته دلتون هم یه کوچولو نگران وسیله ها و گوشی موبایل و لوازم تون میشید و یهو  به خودتون میگید" اینجا جیب ما رو نزنن صلواااات...! " .کلی مغازه های مختلف لباس فروشی، آرایشی، خوراکی و رستوران و نمایندگی فروشگاه های معتبر مثل نایکی، آدیداس و ... و خلاصه هرررچیزی بخوایید میتونید اینجا پیدا کنید.

جالب اینجاست که دفاتر ایرانی هم هست که کارت خوان ایرانی دارن و میتونید با کارت اعتباری ایرانی خودتون ( کارت بانکی ایرانی) از این دفاتر لیر بخرید. نرخ شون طبیعتا بالاتر از نرخ روز هست اما خوب برای کسانی که پول کم آوردن و به شدت لیر لازم دارن گزینه مناسبی هست و با خیال راحت میتونید لیر بگیرید. حتماااا حتمااا از باقلوا فروشی Hafiz Mustafa باقوای لذیذ و خوشمزه استانبولی رو بخرید و نوش جان کنید که حسابی حالتون رو جا میاره. همونجا تو خیابان استقلال از دفاتر خدمات مسافری بلیط برگشت اتوبوس آنتالیا به استانبول رو برای برنامه فردام خریداری کردم.  بعد از گشت زنی تو خیابان استقلال مجدد نرم افزار Moovit عزیزم رو باز کردم و مقصد آخر روز دوم: تپه پیر لوتی.

38.jpg

میدان تکسیم

39.jpg
خیابان استقلال-عکس از اینترنت

تپه ی پیر لوتی Pierre Loti تو منطقه Eyup استانبول واقع شده و با استفاده از مترو خودمو به ایستگاه Halic رسوندم از اونجا با اتوبوس شماره 99 به ایستگاه Teleferik Pierre Loti و تپه پیر لوتی رسیدم. برای رفتن به بالای تپه صف بسیار طولانی تله کابین انتظارم رو می کشید.  صف خیلی طولانی بود چون خود تپه و محیطش جاذبه گردشگری خانوادگی حساب میشه اکثرا خونواده ها با بچه های قد و نیم قدشون اومده بودن و همین باعث تعدد نفرات تو صف شده بود.

بعد از حدود 40 دقیقه تو صف بودن سوار تله کابین شدم و به سمت بالای تپه روانه گردیدم!! بالای تپه چشم انداز زیبایی از شهر بود و چون دم غروب بود فضای خیلی قشنگی داشت. چراغ های شهر روشن شده بودن و مردم در حال تماشای شهر و عکس انداختن بودن. یه کافه هم بالای تپه هست که از بهترین کافه های استانبول هست و میتونید انواع نوشیدنی های گرم و سرد ، کیک و غذا میل کنید. من یه چای دل چسب ترکی تو همان استکان های کمر باریک شون با یه کیک سفارش دادم. عجیبا که همون لحظه خستگی کل روزم با اون چای دل چسب و منظره زیبای استانبول از بالای تپه کاملا به در شد و مهر تاییدی بر جذاب و شیرین بودن روز دوم زد.

40.jpg
منظره شهر استانبول از بالای تپه پیر لوتی
41.jpg
کافه ی پیرلوتی

هزینه های روز دوم:

42.jpg
هزینه های روز دوم سفر

روز سوم

برنامه ی روز سوم - آنتالیا

 با چشمانی خواب آلود ، خواب شبانه ای که فقط 3 ساعت تونستم داشته باشم آممممما پر انرژی و با اشتیاق!! نصف شب ساعت 3:30 بیدار شدم. هوا به شدت بارونی بود کوله پشتی رو آماده کردم و  از نرم افزار بی تاکسی یه تاکسی اینترنتی برای Beyazit Meydan که ایستگاه اتوبوس Havaist بود گرفتم و با پرداخت هزینه ی 60 لیر به ایستگاه اتوبوس های هاوا ایست رسیدم. پرواز من به مقصد آنتالیا ساعت 7 صبح با هواپیمایی ترکیش ایرلانز بود. تو اون نصف شب بارونی حدود 8 نفر مسافر بودیم که قصد رفتن به فرودگاه رو داشتیم.

حدود ساعت 5:10 صبح رسیدم فرودگاه ؛ خیلی خوشحال بودم که مجدد به این فرودگاه زیبا و چشم نواز  برمیگردم. از غرفه های جذاب داخل فرودگاه یه آب پرتغال با ساندویچ گرفتم. خیلی راحت و سریع با استفاده از دستگاه های صدور بلیط شرکت ترکیش ، بلیط پروازم رو گرفتم ( بدون صف و معطلی ). همونجا بود اولین حس راحتی از پرواز با ترکیش رو حس کردم. چون فقط یه کوله پشتی داشتم دیگه سمت تحویل بار نرفتم و مستقیم سمت سالن ترانزیت رفتم.

پرواز با هواپیمایی ترکیش بسیار دل چسب بود. همه صندلی ها مجهز به مانیتور بزرگ با کیفیت تاچ و رزولیشن بالا بود که انواع فیلم ها، بازی ها و سرگرمی های متنوعی رو در اختیار مسافران میذاشت. کمی بعد از تیک آف مهماندارها شروع به سرو صبحانه برای مسافران کردند. گزینه قهوه یا چای به همراه یه ساندویچ پنیر و گردوی داغ، آب معدنی و یه شکلات کوچولو بابت تبریک عید قربان همه و همه مثبب داشتن یه صبحانه خوشمزه و دل چسب شد.

43.jpg
فضای داخل کابین هواپیمایی ترکیش
44.jpg
صبحانه پرواز استانبول-آنتالیا
45.jpg
منظره فوق العاده بر فراز ابرهای ترکیه

منظره فوق العاده هنگام فرود به فرودگاه آنتالیا بسیار زیبا بود. از جنگل های دور اطراف شهر آنتالیا تا منظره دریای مدیترانه و هوای صاف و آفتابی شهر آنتالیا. آب و هوای آنتالیا بسیار مطبوع بود. خبری از هوای شرجی و گرمای ساحلی طاقت فرسا نبود. حتما آنتالیا کارت رو هم از خود فرودگاه تهیه کنید. مثل استانبول دستگاه هایی بابت صدور این کارت وجود داره که پول نقد رو میگیره و براتون آنتالیا کارت رو صادر میکنه. مناطق ساحلی و معروف آنتالیا مثل : کمر، بلک و لارا  شامل هتل ها و ریزورت های لوکس و مراکز خرید متنوعی هست.

 پس از کمی گشت و گذار در خیابون های آفتابی آنتالیا و استشمام نسیم دل انگیز مدیترانه ای کم کم عاظم ترمینال آنتالیا شدم. مقصدم منطقه کمر و پارک آبی Dolusu Park بود. با استفاده از مترو خودمو به ایستگاه Otogar (ترمینال) رسوندم. بلیط کمر رو از باجه های بلیط فروشی داخل ترمینال گرفتم و سوار اتوبوس شدم. البته اتوبوس نبود مینی بوس بهتره بگم. چون تایم تابستون و High-season بود علاوه بر توریست کشورهای دیگه که با تور آنتالیا اومده بودن، خود اهالی ترک و شهروندان آنتالیا هم داخل مینی بوس بودن که قصد سفر به کمر رو داشتن. اگه بخوام منطقه کمر رو توصیف کنم مثل رامسر خودمون هست. یک طرف کوه های پوشیده از درختان سر سبز و طرف دیگه دریای آبی که حقیقتا تماشای این مناظر وقتی نسیم خنک مدیترانه صورت و موهای شما رو نوازش میکنه، بسیار لذت بخش هست.

46.jpg
 فرودگاه آنتالیا
47.jpg
شهر آنتالیا
48.jpg
ترمینال آنتالیا
49.jpg
مسیر زیبای آنتالیا-کمر

 بعد از حدود 1 ساعت و ربع به کمر و ایستگاه برج ساعت آنتالیا رسیدم ؛ مسیر به قدری زیبا بود و منظره های جذاب داشت که اصلا متوجه گذر زمان و طی مسیر نشدم. برج ساعت Saat Kulesi مثل پارک سوار آزادی و ونک پر از اتوبوس و ماشین برای مقاصد نزدیک به کمر بود. از برج ساعت سوار مینی بوس های منطقه kiris شدم که پارک آبی دولوسو پارک Dolusu Park که از بهترین جاهای دیدنی کمر هست، اونجا قرار داشت.

این مینی بوس دقیقا از جلوی پارک آبی میگذشت و ایستگاه داشت. اطراف پارک آبی هتل و ریزورت های لوکس منطقه قرار داشت. و اماااا قسمت پر استرس خرید بلیط ! میپرسید چرا پر استرس خوب یه خرید بلیط دیگه!! بله خرید بلیط هست اما بلیطی که میتونست به جای 250 لیر نزدیک 900 لیر آب بخوره!! قانون پارک آبی Dolusu Park اینه که بلیط برای شهروندان ترکیه 250 لیر و برای توریست ها 50 دلار که با نرخ تبدیل اون موقع میشد چیزی نزدیک به 900 لیر که اصلا دوست نداشتم این هزینه اضافی رو پرداخت کنم.

پس خیلی با اعتماد به نفس از اونجایی که تسلط خوبی به  زبان ترکی استانبولی دارم، گفتم " merhaba, hayirli bayramlar. Bir kisilik lutfen" یعنی "سلام ،عیدتون مبارک یه بلیط لطفا". و دیگه هیچی نکفتم و امیدوار به اینکه متصدی هم از من Kimlik kart ( کارت ملی شهروندی ترکیه) رو نخواد و به همون "هایرلی بایراملار" بسنده کنه با نگاهی به دستان متصدی منتظر صدور بلیطم بودم؛ که خداروشکر همین طور هم شد. خوشحال و با لبخند رضایتی عریض تر و از ته دل تر وارد پارک آبی شدم. پارک آبی Dolusu Park جز بهترین پارک های آبی ترکیه و انتالیا هست که امتیاز بالایی داره و اکثرا شهروندان روسیه اینجا بودن. به قدری تعداد توریست روسیه زیاد هست که پیجر پارک آبی تو مواردی که پیج میکرد یکبار ترکی و بار دوم به جای انگلیسی به زبان روسی پیج می کرد.

موقعیت پارک آبی چسبیده به دریای مدیترانه و پشت پارک روبه کوه های پوشیده  از درخت بود. حدود پنج ساعتی پارک آبی بودم بعد صرف ناهار ، شرکت تو جشن کنار ساحل پارک ابی و  گرفتن عکس ها کم کم آماده ترک کردن این پارک آبی جذاب شدم. حتما اسپری ضد آفتاب ببرید با خودتون و کلی آب مصرف کنید  تا مثل من آخر شب که ماجراشو تعریف خواهم کرد،  به مشکل نخورید.

51.jpg
منظره فوق العاده منطقه کمر
52.jpg
دریای زیبای مدیترانه

بعد پارک آبی به کمر برگشتم و از برج ساعت سوار ماشین های آنتالیا شدم. بلیط برگشت من به استانبول ساعت 11 شب بود و من ساعت 6 به آنتالیا رسیدم. از فرصت استفاده کردم  و  به ساحل لارا رفتم و مشغول گشت و گذار تو ساحل و فروشگاه های اطراف شدم .

آخر شب فرا رسید و سوار اتوبوس به مقصد استانبول شدم. جالبه خدمتتون عرض کنم که کیفیت اتوبوس های آنتالیا و کلا ترکیه از اتوبوس های ایران پایین تر هستش. دوستانی که سوار اتوبوس های درسا و مارال تو ایران شدن قدرش رو بدونن چون واقعا اتوبوس های باکیفیت و راحتی هستن. و امااا ماجرای شب، چشم تون روز بد نبینه نصف شب داخل اتوبوس تب و لرز گرفتم!! یکباره شدیدا لرز منو گرفت و پتو و لباس هرچی داشتم انداختم روم اما فایده ای نداشت که نداشت. تو اون شرایط به این فکر میکردم که خوبه حداقل بیمه مسافرتی گرفتم و دلم بهش خوش بود.

اما بیشتر این ناراحتم می کرد که فردا روز آخر من تو این سفر خوب و شیرین هست و نمیخوام روزم رو از دست بدم. همینطور که رو صندلی نه چندان راحت اتوبوس از پشت شیشه، تک و تنها داشتم به هوای تاریک بیرون که گاه گاهی یه نور سریع از جلو چشمام رد می شد نگاه میکردم، یهویی به ذهنم رسید من امروز اصلا آبی نخوردم!! همش زیر آفتاب بودم و تو پارک أبی کلی وقت گذروندم بدون اینکه آبی خورم! شاید به خاطر همینه دارم میلرزم! عین ترموستات ماشین که وظیفه کنترل دمای ماشین رو داره و آب ماشین کم بشه واکنش میده و جوش میاد منم بدنم داره به کم آبی واکنش میده و لرز گرفتم.

پس بلافاصله از راننده درخواست آب کردم و شرایطم رو توضیح دادم و بنده خدا هم 4 تا بطری کوچک آب آورد. بعد چهارمین بطری کم کم انگار جون گرفتم اما لرزم هنوز برطرف نشده بود. پس 2 بطری دیگه هم درخواست کردم. نمیدونم کی خوابم برد و صبح وقتی بیدار شدم به ترمینال استانبول رسیده بودیم و مسافرها درحال پیاده شدن بودند. یک آن متوجه شدم دیگه خبری از لرز نیست و حالم خوب شده. شش بطری آب معدنی کوچک کار خودش رو کرده بود. یه خدایا شکرت از ته دل گفتم و از اتوبوس پیاده شدم تا روز آخر این سفر هیجان انگیز و جذابم رو شروع کنم.

هزینه های روز سوم:

53.jpg
هزینه های روز سوم

روز چهارم و آخر

برنامه روز آخر: بازدید از مراکز خرید –  منطقه نیشان تاشی- کاخ دولما باغچه

صبح ساعت 9 بود ، هوای استانبول بعد بارون دیروز صاف و مطبوع بود. از ترمینال استانبول مستقیم به هتل رفتم تا وسایلم رو جمع کنم و کارهای چک اوت رو انجام بدم. بعد از تحویل اتاق و چک اوت چمدون هامو به قسمت امانات هتل دادم و هماهنگ کردم که عصر برای پس گرفتن چمدون هام برمیگردم هتل و راهی فرودگاه میشم.

54.jpg
ترمینال استانبول

اول به دوتا از بهترین مراکز خرید استانبول رفتم، Cevahir و Venizia Mega Outlet. مرکز خرید جواهیر تو منطقه نیشان تاشی Nisantasi استانبول قرار داره که  میتونید خودتون رو به ایستگاه مترو Sisli که دقیقا کنار مرکز خریده برسونید و از این مرکز خرید دیدن کنید. یه مرکز خرید شیک و قدیمی که بیشتر مغازه ها شامل لباس فروشی ، کیف و کفش و آرایشی بودن که قیمت ها هم مناسب و گاهی بالا بود. اما جز مراکز خریدی هست که میشه ازشون خرید کرد. یه فروشگاه میگروس Migros ( مثل رفاه و هایپر خودمون) طبقه پایین مرکز خرید بود. بعد از خرید از جواهیر به کمک نرم افزار Moovit راهی مرکز خرید ونیزیا شدم.

با استفاده از مترو به ایستگاه Karadeniz Mahallesi رفتم و با یه پیاده روی خیلیی کوتاه وارد ونیزیا مگا اوت لت شدم. یه مرکز خرید که البته بهتره بگیم اوت لت بزرگ که عینا شبیه شهر ونیز درست کرده بودن و نمایندگی اکثر فروشگاه های معتبر لباس مثل ال سی وایکیکی ، کوتون، نایکی ، آدیداس و .. اینجا قرار داشتن. همونطور که از اسمش مشخصه اینجا اوت لت ( حراج ویژه) هستش ؛ یعنی اکثر فروشگاه هاش اجناس مشخصی رو به قیمت پایین تر از بازار اصلی و با تخفیف ویژّه ای به فروش می رسونن و میتونید با قیمت های بسیار مناسب خریدهای خودتون رو انجام بدید.

یه رودخونه با پل های روی اون که دور تا دورش پر از فروشکاه های برند های معروف و شیک بود زیبایی این مرکز خرید رو چندین برابر کرده بود. اوت لت ونیزیا از مرکز خرید جواهیر بسیار شیک تر و پر رونق تر بود. معماری خود فروشگاه ها ، ساختمان های داخل اوت لت و رستوران هایی که پر از مشتری بودن همه به جذابیت و اکتیو بودن این مرکز خرید اضافه کرده بودن.

55.jpg
مرکز خرید Cevahir
56.jpg

ونیزیا اوت لت Venizia Mega Outlet

57.jpg
ونیزیا اوت لت Venizia Mega Outlet

بعد از انجام خریدهام و صرف ناهار تو ونیزیا عاظم منطقه Nisantasi شدم. منطقه نیشان تاشی یه منطقه لوکس و بسیار شیک استانبول هستش. رخ و نمای فروشگاه ها، سنگ فرش کوچه و خیابون ها، تمیزی و  نور پردازی محیط بیانگر خاص بودن این منطقه رو داشت. ورزشگاه Vodafone Park ورزشگاه اختصاصی تیم فوتبال بشیکتاش هم تو این منطقه بود.

58.jpg
ورزشگاه Vodafone Park
59.jpg
نماد تیم بشیکتاش ، عقاب مشکی Kara Kartal
60.jpg
منطقه نیشان تاشی

اما بعد از این همه روزهای خوب و دلچسب که داشتم ، مواجه با در بسته ی کاخ دولما باغچه Dolmabahce Sarayi خیلی نا امید کننده بود. بعد از پرس جو از اهالی اونجا و سرچ تو اینترنت متوجه شدم که دوشنبه ها کاخ دولما باغچه بسته اس! این تنها موردی بود که تو تحقیق و بررسی های قبل سفرم متوجه اش نشده بودم. چندتا عکس از بیرون کاخ گرفتم و به یادگار نگه داشتم تا اگر سفر مجددی به ترکیه داشتم اولین بازدید رو از کاخ دولما باغچه داشته باشم.

61.jpg
درب بسته کاخ دولما باغچه

بعد از کمی پیاده روی تو منطقه نیشان تاشی سمت هتل رفتم تا چمدون و وسیله هامو پس بگیرم و مجدد برای آخرین بار عاظم فرودگاه زیبای استانبول بشم. پرواز برگشت من ساعت 22:45 دوشنبه 20 تیرماه سال 1401 شرکت هواپیمایی قشم ایر بود. اتفاق غیر منتظره ای که افتاد بعد از تحویل چمدون ها و گرفتن کارت پرواز به همراه سایر مسافران قشم ایر داشتیم به سمت سالن ترانزیت میرفتیم که یهو چشمم به تابلو های اعلان فرودگاه خورد که بین همه پروازهایی که جلوش On Time نوشته بود یه نوشته زرذ رنگ Delay دیدم...!

خیلی نگران شدم و باتوجه به بررسی های قبلیم از این پرواز استانبول-تهران هواپیمایی قشم ایر که میانگین تاخیر سالانه این پرواز 4 ساعت بود،  انتظار داشتم پرواز ما هم تاخیر بخوره و متاسفانه همینطور هم شد. قسمت بدتر ماجرا این بود که این تاخیر مدام بیشتر می شد اول دو ساعت بود ، بعد مجدد یک ساعت بیشتر شد تا اینکه آب پاکی رو هواپیمایی قشم ایر رو دستمون ریخت و تابلو ساعت پرواز رو 7  صبح درج کرد!!!! همه مسافرها حیرت زده و عصبانی که قرار این هفت هشت ساعت رو چه کار کنن!

بعضی ها با بچه کوچک ، عده ای با مادر و پدر پیر خودشون همه منتظر و مبهوت بودیم. احتمالا متوجه تعریف وتمجدید های من درباره فرودگاه استانبول تو این سفرنامه شدید، تو همون ساعات طولانی انتظار بود که بیشتر کارایی و اصولی بودن این فرودگاه رو درک کردم. بخش هایی که باعث شد این انتظار چندین ساعته برام آسان و یا حداقل قابل تحمل تر بشه : قسمت استراحت مسافرها که خیلی تمیزو مرتب بود و کنار هر تخت، میز با انواع پریز ها و کابل ها، فروشگاه های مختلف و بزرگی که میتونستیم انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها رو بگیریم، سرویس های بهداشتی متعدد و تمیز، تراس سیگار، اتاق مادر و کودک و...  و در مجموع فضای کلی فرودگاه که کمی از کلافگی مسافرها کم می کرد.

از شدت خستگی به محض سوار شدن به هواپیما و نشستن روی صندلی ، قبل از تیک آف به خواب عمیقی فرو رفتم و حتی موقع تیک آف با اون فشاری که به بدن وارد میشه هیچ از خواب بیدار نشدم و مستقیم تو فرودگاه امام خمینی چشمام باز شد و این سفر سولو و هیجان انگیز من به پایان رسید.

 

هزینه های روز آخر:

62.jpg
هزینه های روز چهارم

 10  نکته کاربردی تو سفر به استانبول و آنتالیا:

1- اگر اینترنت زیاد مصرف نمی کنید رومینگ اپراتور های ایرانی ( همراه اول ، ایرانسل و ...) به صرفه تر خواهد بود. به طور مثال 1 گیگ اینترنت هفت روزه ایرانسل قیمت امروز ( 12 فروردین 1402) هزینه ی 410 هزار تومان داره درحالی که من یکسال قبل برای اینترنت 20 گیگی 500 لیر معادل 1 میلیون تومان پرداخت کرده بودم که بیشترش هم اضافی موند.

2- حتما از ایران لیر به مقدار کافی داشته باشید که تو فرودگاه برای خرید استانبول کارت، بلیط اتوبوس و یا هر خرید احتمالی و غیر منتظره ای لیر به همراه داشته باشید که به مشکل نخورید.

3- اینکه آیا همه پولمون رو لیر ببریم ترکیه بهتره یا دلار؟ پیشنهاد من دلاره؛ چراکه نرخ دلار تو ترکیه هم نوسان داره و معمولا رو به بالاست ، البته نه نوسانی مثل نوسان ارز تو کشور خودمون. من روز اول ورودم به استانبول نرخ تبدیل دلار به لیر 17 بود. یعنی به ازای هر 100 دلاری که به صرافی می دادم 1700 لیر دریافت می کردم. درحالی که این روند تو چند روز اقامتم رو به بالا بود به طوری که روز چهارم این نرخ به 18 هم رسید. یعنی هر 100 دلار معادل 1800 لیر می شد.

4- تو فرودگاه استانبول دستگاه های مخصوص اینترنت وای فای هست که میتونید تا زمانی که فرودگاه هستید اینترنت رایگان داشته باشید. کارکردش هم خیلی راحته کافیه قسمت مخصوص پاسپورت رو روی دستگاه بکشید و رمز وای فای رو دریافت کنید.

5- حتما استانبول کارت رو توی خود فرودگاه بخرید و شارژ کنید.  سعی کنید همه جا با وسایل حمل و نقل عمومی برید که خیلی تو هزینه ها میتونید صرفه جویی کنید. هزینه تاکسی تو استانبول به شدت بالاست و بعضی از دوستان راننده تاکسی هم سو استفاده می کنن و  هزینه های اضافی رو از توریست ها دریافت می کنن.

6- اگر به زبان ترکی آشنایی ندارید و میخواید انگلیسی صحبت کنید باید بگم کار سختی در پیش خواهید داشت چون مردم ترکیه زیاد علاقه ای به انگلیسی ندارن و بیشترشون انگلیسی روان صحبت نمی کنن و زیاد متوجه حرف توریست ها نمیشن. اما میتونید از نوجوان ها به خصوص نوجوان و جوان های دختر کمک بگیرید. تو آدرس دادن و صحبت کردن اونا بهتر و به انگلیسی مسلط تر هستن و کمک به توریست ها رو دوست دارن.

7- شنیده ها حاکی از اینه که تو استانبول دزد و کیف زنی از توریست ها زیاده ، برای من شکر خدا مشکلی پیش نیومد ولی از طرفی هم  نمیتونم بگم استانبول شهر امنی هست! حتما مراقب وسیله های شخصی تون باشید.

8- آنتالیا بیشتر برای استراحت و ریلکس کردنه ، که میتونید تو هتل ها و ریزورت های لوکس این شهر حسابی ریلکس کنید. خود شهر به جز چند جاذبه گردشگری که تعدادی از اونا هم خارج از شهره هستش ، در مقایسه با استانبول جای زیادی برای دیدن نداره. تو این شهر هم آنتالیا کارت رو تو خروجی فرودگاه و به کمک دستگاه های مشخص میتونید دریافت کنید. دقت کنید داخل فرودگاه دستگاه نیست تو خروجی فرودگاه آنتالیا نزدیک تاکسی ها و اتوبوس ها دستگاه قرار داره.

9- بسته به سلیقه تون میتونید یکی از مناطق آنتالیا رو برای اقامت انتخاب کنید. برای من که دوستدار دریا و جنگل سرسبز هستم، منطقه کمر بسیار خوب بود. مسیر جاده ای بسیار دیدنی داره و بیشتر توریست ها هم روس و اروپایی بودن.

10- حتما غذا های سنتی و خیابونی ترکیه رو امتحان کنید. نگران طعم و ادویه ها نباشید به ذایقه ما ایرانی ها خیلی نزدیک هستش. بیشتر غذاها رو ما خودمون هم داریم حالا میتونه به اسم های مختلف و یا با تفاوت کم تو نحوه پخت و مواد مورد استفاده باشه. میانگین قیمت غذاهای فست فودی حدود 50 لیر و میانگین قیمت غذاها کبابی و برنج حدود 160 لیر میشه در نطر گرفت. ( به قیمت سال 2022)

در پایان ممنون بابت وقتی که برای خواندن سفرنامه من گذاشتید؛ امیدوارم تونسته باشم یه سفرنامه لذت بخش و مفیدی رو براتون ارائه داده باشم و کلی لذت برده باشید.

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر