حکایت غریبی است دل کندن و رفتن
26 مهر ماه 90 فرودگاه امام خمینی روبروی تابلوی اعلانات فرودگاه ایستاده ام پرواز هواپیمایی آلیتالیا به مقصد رم ظاهر می شود به سمت گیت خروجی می روم و پای در سفری می گذارم که مدتها رویایش را در سر می پروراندم. همه چیز از ارسال پیامک تبلیغاتی آژانس پیشواز آسیا شروع شد که مهندسین عضو سازمان نظام مهندسی را به حضور در تور نمایشگاه ساختمانی SAIE در شهر بلونیای ایتالیا دعوت کرده بود، تصمیم گرفتن آنی بود و اتفاقی و بعد یک روز خودم را جلوی ورودی سفارت برای مصاحبه دیدم، در قیاس با تمام همسفرها حساب بانکی من مثل موجودی قلک دوران کودکیم بود در مقابل با گاوصندوق اتاق مدیر دبستان صدیق که توی عالم بچگی همه گنجهای دنیا رو توش می تونستیم پیدا کنیم. بر خلاف محیط سفارت آلمان که بخاطر سفر دو سال قبلم به اونجا رفته بودم و من رو به یاد دوران آموزش سربازی می انداخت محیط بسیار گرم و صمیمی بود کل مصاحبه من هم تنها به احوال پرسی به زبان انگلیسی و بعد سوالی در رابطه با شغلم و نهایتاً خداحافظی گرمی خلاصه شد، سه هفته بعد خبر صدور ویزا را به من دادند و در اون روز از ماه مهر سوار هواپیمای شرکت آلیتالیا شدم به یاد تمام دلشوره های همیشگی قبل از سفرهایم افتادم، دل کندن از خاک دامنگیر کویر، وداع با عزیزان و لرزش دل که شاید یکی از این رفتن ها برگشتی را نداشته باشد، پرواز 4 ساعته خیلی سریع خاتمه یافت، پذیرایی هم بر خلاف سخاوت خطوط هوایی داخلی در پروازهای خارج از کشور، بسیار مختصر بود تنها یکبار و به صرف یک بسته ویفر، یک بسته کراکر نمکی، آبمیوه و شکلات... ورود به فرودگاه رم همراه بود با پراکنده شدن همسفرانی بود که هنوز به چهره آشنا نبودند در هیاهوی ازدحام یکی از بزرگترین و در عین حال شلوغ ترین فرودگاههای جهان. تابلوهای راهنما به وفور در هر گوشه شما را به یکی از صدها گیت ورودی یا خروجی مد نظر هدایت می کرد، تعدد فروشگاههای عرضه کننده برنده های خاص و مشهور و چهره ها و لباس های رنگارنگ و تنوع مسافران در حال حرکت در فرودگاه حال و هوای خاصی را به محیط می داد که در سفرهای قبلیم به این وسعت تجربه نکرده بودم
پس از نیم ساعت پیاده روی و به تابلوها خیره شدن نهایتاً محل خروجی را پیداکرده پس از ثبت مهر ورود بر روی پاسپورت ها به گیت مقصد رسیده و سوار هواپیما به مقصد شهر بلونیا شدیم. بلونیا شهر کوچکی در شمال شرقی ایتالیا است که به لحاظ برگزاری نمایشگاه SAIE در اکتبر هر سال در جوامع مهندسی کاملاً شناخته شده است، پرواز 40 دقیقه ای از رم به بلونیا به سرعت تمام شد و شب را در هتل سه ستاره ای در نزدیکی فرودگاه به صبح رساندیم. صبح روز بعد هنگام صرف صبحانه تازه فرصت مصاحبه و آشنایی اولیه با هم کاروانی ها حاصل شد، طبق سنت همیشگی دوستان با تاخیر و بی حالی همیشگی نیم ساعت پس از زمان اعلام شده سوار اتوبوس شده و به طرف نمایشگاه حرکت کردیم. نکته قابل توجه در محل ورودی، تعداد قابل ملاحظه دانش آموزان و دانشجویانی بود که در قالب بازدید علمی و یا تحقیقاتی به همراه معلمین و اساتید خود به آنجا آمده بودند. نمایشگاه SAIE مساحتی در حدود 200000 متر مربع داشت و در قالب 3 سالن وسیع سرپوشیده و یک بخش فوق العاده وسیع در فضای باز جهت عرضه ماشین آلات سبک و سنگین به عرضه تکنولوژی ها و فن آوری های نوین مرتبط با ساختمان می پرداخت، عمده غرفه های بازدید شده مربوط به کشور ایتالیا و در مرحله بعد اسپانیا، آلمان و فرانسه بود، برخلاف تصور از کشورهایی همچون آمریکا، ژاپن، چین و کره جنوبی اثری نبود. بخش روباز به لحاظ تعدد ماشین آلات همچون شهر ربات ها به نظر می رسید
جدا از موارد تخصصی نمایشگاه که ذکر آنها در این سفرنامه ضرورتی ندارد حضور کولی های رومانیایی در گوشه و کنار نمایشگاه که با شرط بندی های از قبل ترتیب داده شده و با حضور تعدادی از هم دستان خود، افراد بی اطلاع را وارد بازی کرده و در بدو ورود به ظاهر آنها را برنده مبلغی بیش از رقم اولیه شرط بندی کرده و پس از برانگیختن طمع قربانیان و افزایش مبالغ به ناگهان طرف را سرکیسه می کردند جالب توجه بود (بعداً فهمیدیم که سه نفر از همراهان عزیز در کمتر از 5 دقیقه 800 یورو را به باد داده بودند)، نکته بعدی کلاس گذاشتن تعدادی از دوستانی عزیز بود که با داشتن نهایت تجربه زبان انگلیسی در حد ( My name is… ) به صحبت های تخصصی با غرفه داران می پرداختند و بعد در حالی که طرف مقابل از شدت وارد کردن فشار به مغز همچون ذغال اخته سیاه شده بود می گفتند واقعاً عجیبه که ایتالیایی ها اینقدر زبان انگلیسی شون ضعیفه ؟!!!
با توجه به صحبت های راهنمای تور همگی در ساعت 13 جهت برنامه ریزی فعالیت های مربوط به بازدید عصر از نمایشگاه در سال ورودی جمع شدیم و در یک رای گیری قاطع و در حالتی که چشم های راهنمای محترم ازحدقه بیرون زده بود اکثریت کارشناسان و مهندسین محترم، نمایشگاه را بدلیل عدم امکان واردات محصولات و استفاده از تجهیزات و ماشین آلات در ایران فاقد ارزش بازدید تکمیلی دانسته و چرخش صبحگاهی در حد قدم زنی بعد از صرف صبحانه در نمایشگاه را کافی اعلام نمودند. توضیحات فراوان راهنمای عزیز در خصوص یادآوری مدارک تحصیلی مسافران و بیان نمودن سخنانی مثل اهمیت نمایشگاه، حضور چند روزه برخی فعالان مهم ساخت و ساز ایتالیا در شهر بلونیا جهت بازدید جامع از تمامی غرفه ها، هم کارساز واقع نشد و دل سنگ اعضای کاروان را نرم نکرد و نهایتاً یک ساعت بعد سوار بر اتوبوس در مسیر شهر ونیز بودیم. مسافت 5/1 ساعته به ونیز به سرعت سپری شد و پس از ورود به بخش جدید و مدرن شهر که در مجاورت اسکله اصلی و باربری ونیز واقع شده بود سوار بر اتوبوسهای دریایی به سمت بافت قدیم و تاریخی شهر حرکت کردیم
ونیز همواره بعنوان یکی اززیباترین شهرهای دنیا شناخته شده است، این شهر چه به واسطه تاریخ و چه به واسطه معماری و نقشه معابر منحصر به فرد می باشد، مهمترین ویژگی این شهر وجود آب در همه جاست. کانال های آبی متعدد نقش خیابان ها و کوچه های اصلی را ایفا می کنند و قایق های کوچک نقش وسایل حمل و نقل و جابجایی کالا را به عهده دارند. اطلاق واژه عروس دریا از سوی ایتالیایها به این شهر به راستی برازنده و عین واقعیت است، در تاریخ از ونیز تا قرن نهم میلادی به عنوان دهکده های پراکنده محل استقرار ماهیگیران نامبرده شده لیکن از قرن نهم میلادی پایه های حکومت مستقل و نیز در قالب شهر کشور گذارده شد. بافت قدیم ونیز در قالب 18 جزیره می باشد که در بخش اصلی کانال بزرگ که تمامی معابر کوچه های آبی به نوعی از آن منشعب شده اند قرار گرفته است، بالا آمدن سطح آب همواره تهدیدی برای موجودیت این شهر می باشد در دهه های اخیر بارها و بارها عملیات نجات تمامی و یا بخشی از شهر با استفاده از اعتبارات ملی و یا کمک های خارجی انجام شده (نکته قابل توجه کمک ایران در دهه 50 شمسی به این طرح بود که هنوز افراد سالخورده در ونیز ایرانیها را به این واسطه در خاطرات خود مهم می دانند) قسمت تاریخی ونیز به شش منطقه تقسیم شده که حدود 150 کانال این بخش ها را به یکدیگر متصل می کنند، وجود آب در این شهر باعث ایجاد هوای معتدلی شده است که بین 3 درجه بالای صفر در فصول سرد تا 24 درجه بالای صفر در فصول گرم متغیر می باشد. بزرگترین کانال موجود در شهر (Grand Canal) با طولی حدود 5/1 کیلومتر نقش اساسی در زمینه انتقال و جابجایی کالا و بار در شهر را بر عهده دارد که از ایستگاه راه آهن شروع و به میدان مشهور سان مارکو (San Marco) ختم می شود، اولین تصویری که از ونیز در ذهن به جای ماند قایق های جابجایی مسافر با نام محلی «گاندولا» (Gondola) هستند که با شکل منحصر به فرد و تزئینات خاص خود توریست های زیادی را جهت یک تور کوتاه مدت چند ساعته در کانال ها و معابر آبی به خود جلب می کنند، قایقرانان همگی لباسهای متحدالشکل شامل شلوار تیره، پیراهن راه راه وبعضا کلاه حصیری به تن دارند و در طول مسیرحرکت با خواندن ترانه های محلی و یا دادن اطلاعات به زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی مسافران را همراهی می کنند.
اصلی ترین میدان شهر که قطب گردشگری ونیز هم هست میدان تاریخی سان مارکو (Piazza san Marco) می باشد، جاذبه های اصلی این میدان مربع شکل برج ساعت
کلیسای جامع سنت مارک (St.Mark's Basilica)
و قصر دوجه (Doge's Palace)
می باشند که در فاصله زمانی اواخر قرن پانزدهم میلادی تا نیمه قرن شانزدهم بنا شده اند،در گوشه دیگر نیز ساختمان های معکب مستطیل شکلی که در اوایل قرن هجدهم تکمیل شده و به عنوان اماکن تجاری استفاده می شوند خود نمایی می کنند. یکی از زیباترین جاذبه های این میدان جدا از معماری خارق العاده و هارمونی چشم انداز رنگ ها حضور هزاران کبوتر در محوطه می باشد که به راحتی در بین مسافران حرکت می کنند و در صورت دراز کردن دست بدون هیچ واهمه ای بر روی آن نشسته و صحنه های جالبی برای تهیه عکس را در اختیار مسافران قرار می دهند
قدم زدن در شهر ونیز یکی از جذاب ترین تجربیات زندگیم بود، لذت حضور در گوشه دست نخورده ای از تاریخ، مشاهده منازل مسکونی با قدمت چند صد ساله که بدون هیچ بازسازی تصنعی پابرجا باقی بودند لذت وصف نشدنی را برای مشتاقان گردشگری فراهم می سازد، در گوشه گوشه شهر کلیساهای کوچک و بزرگی وجود داشتند که قدم زدن در هر یک شما را با دنیای جدید از هنر نقاشی، مجسمه سازی و معماری متمایز از مکان قبلی روبرو ساخت، توصیف بسیاری از جنبه های سفر همچون عطر قهوه و خوراک پیچیده در معابر و بوی نم حاضر در همه جا غیر ممکن است، شنیدن صدای انسان های متفاوتی که از اقصی نقاط دنیا در یک گوشه جمع شده بودند حس یکپارچگی و یکرنگی را در وجود انسان ها بر می انگیزد که ناخواسته احترامت را به مقام انسانیت افزایش می دهد، بخشی از لذت خود را با عکس هایی که در این بخش قرار می دهم با شما شریک می شوم.
از دیگر نقاط دیدنی شهر می توان به جزیره سنت جورجیو (Island of st. Giorgio) با کلیسای مشهورش (Church of san Giorgio Maggiore)
محوطه داخلی قصر دوجه و سالن اصلی آن (The sale del collegio) و کلیسای سانتا ماریادلا (Santa Maria Della)
اشاره کرد که بدلیل ضیق وقت تماشای آنها از نزدیک میسر نشد و حسرتش به دل ماند تا سفر بعدی. غروب دیدنی ونیز با آسمانی که سرخیش به رنگ هیچ کجا نیست فرا رسید و زمان برگشت به هتل در شهر بلونیا بود، با دلی غمگین از ترک شهر و شاد از بازدید از یکی از رویایی ترین نقاط جهان و با کوله باری از عکس های متعددی که به یادگار برای دوستانم و خودم می بردم با ونیز وداع کردم.
صبح روز سوم سفر پس از ترک هتل با اتوبوس به سمت فلورانس حرکت کردیم، مناظر بدیع و چشم انداز مسیر، طبیعت خارق العاده و فضای روستایی محیط خواب را از چشمانم ربوده بود
شهر فلورانس مرکز ایالت توسکانی می باشد این ایالت به واسطه چشم اندازهای خارق العاده طبیعی محبوب بسیاری از عکاسان مشهور دنیا می باشد. شهر فلورانس با نام محلی فیرنزه ( Firenze) قدمتی نهصد ساله دارد اوج شکوفایی این شهر در دوران رنسانس و در زمان حکومت طولانی مدت خاندان مدیچی بود، این خانواده که درابتدا از بزرگترین تجار ادویه بودندبه تدریج به بانکدارانی خبره تبدیل شده و در دوره چند صد ساله نبض بازار اروپا را در دست داشتند،خاندانی مشهور به بی رحمی در تجارت و حذف رقبای تجاری و سیاسی و همزمان روشنفکر در زمینه تشویق هنرمندان و حمایت از آثار هنری ایشان.نکته قابل توجه در خصوص مدیچی ها حضور همزمان آن ها در عرصه های سیاسی ،دینی و تجاری بود ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در یک دوره زمانی دویست ساله سه نفر از پاپها مستقیما از اعضای این خاندان بودند.از بزرگترین افتخارات شهر فلورانس حضور نامدارانی همچون لئوناردو داوینچی (نقاش ،مخترع وپیکر تراش قرن پانزدهم میلادی)،میکل آنژ(نقاش ومجسمه سازقرن شانزدهم میلادی) ،آمریکو وسپوس (اولین کاشفی که به قاره آمریکا پاگذاشت)،نیکولوماکیاولی(سیاستمدارمشهورقرن شانزدهم)ودانته آلیگیری(شاعر و نویسنده مشهور قرن سیزدهم و خالق کمدی الهی) وبسیاری دیگر در ادوار تاریخی متفاوت میباشدکه در جای جای شهر حضور آن ها را میتوان حس نمود.در میدان مرکزی بافت قدیم شهر خیابانی وجوددارد که مجسمه تمامی مشاهیر شهر در آنجا نصب شده اند. فلورانس بدلیل تعدد آثار هنری ، موزه ها و ساختار خارق العاده شهری در سال 1982 از سوی یونسکو بعنوان یکی از میراث بشری تمام دوران انتخاب شده است وهر ساله در حدود دو میلیون توریست از این شهر بازدید می کنند بدلیل شرایط آب و هوایی مناسب در طول سال (میانگین حداقل دما 9 درجه و میانگین حداکثر دما 21 درجه در طول سال ) این آمار هیچگاه کاهشی نداشته و حتی بحران اقتصادی سبب رونق صنعت گردشگری شهر شده است. محل استقرار گروه ما در هتل 4 ستاره ای در نزدیکی اصلی ترین کلیسای شهر سانت ماریا دل فیوره بود ،نکته جالب در مورد هتل های شهر درجه گذاری براساس قدمت ساختمان و نزدیکی به بافت قدیم شهر بود ،به عنوان مثال ساختمان هتل مورد اقامت ما از ترکیب دو خانه با تاریخ سیصد ساله و با حفظ بافت اصلی آن تشکیل شده بود و برخلاف تصور فاقد هرگونه امکانات رفاهی ویژه و خاص همچون استخر ،سالن های پذیرایی ویا لابی مجلل بود که این امر باعث دلخوری اعضا گروه شد ولی پس از اولین بازدید شبانه از شهر موقعیت هتل به دل همگی نشست ورضایت حاصل شد ،این موضوع در خصوص اکثر هتل های اروپا صدق می کند و در قیاس با هتل های مشابه در کشورهایی همچون ترکیه ،تایلند وآسیای جنوبشرقی امکانات قابل مقایسه نبوده و لازم است برای مسافرانی که برای اولین بار تجربه سفر به اروپا را کسب می کنند این نکته از سوی آژانس مربوطه یادآوری شود. فضای قدیمی هتل بسیار ساده ودرعین حال آرامبخش بود ،لذت نشستن در صبحانه خوری ،نوشیدن چای و گوش دادن به همهمه مبهم خیابان مجاور خارق العاده بود
اولین مقصد ما درروز اول اقامت بازدید از کلیسای مشهور DUMOو یا همان SANTA MARIA DEL FIOREبود ،ساختمانی با قدمت هفتصد سال ویکی از خارق العاده ترین کلیساهای دنیا به لحاظ تعدد مجسمه ها ی تزیینی، نوع معماری وکاربرد سنگ در آن میباشد سازنده این کلیسا معمار مشهور ایتالیایی دردوره رنسانس به نام فلیپو برونلچی میباشد که در سال 1436 میلادی به اتمام رسیده است ،سبک معماری کلیسا مربوط به دوره گوتیک میباشد، گنبد این کلیسا جزو منحصر به فرد ترین سازه های دنیا میباشد که تنها از ارتفاع و با فاصله دور از محوطه اصلی قابل ملاحظه میباشد ،برای دیدن بهترین نما از کلیسا بایستی رنج پیاده روی نیم ساعته به تپه های مجاور را به جان بخرید و خیابان های با شیب زیاد و حدود پانصد پله را طی کنید تا نمای خارق العاده شهر و کلیسا رارویت کنید .
هر چند که بعدا متوجه شدیم با پرداخت حدود 5 یورو و با استفاده از تاکسی های شهری می توانستیم به این محل دست پیدا کنیم که این امر ندانسته منجر به تحرک بدنی بعد از چند روز رخوت وسستی شد. در بخش روبرویی کلیسا یکی از شاهکارهای مسلم هنری نصب شده است درورودی موسوم به راه بهشت . این در توسط مجسمه ساز مشهوررنسانس لورنزو گیبرتی ودر سال 1424 و با بهره گیری از داستانهای کتاب مقدس طراحی و ساخته شده است ،نکته قابل توجه در خصوص این اثر سه بعدی بودن اشکال و تصاویر خلق شده میباشد که در یک فضای کوچک و با ظرافت فوق العاده چشم را نوازش می دهد .نکته ای که بعداز سفر متوجه شدم این بود که دراصلی به لحاظ نیاز به ترمیم از حدود 40 سال قبل به موزه فلورانس منتقل شده و در تمامی این سالها عملیات بهسازی و بازسازی ان دردست اقدام بوده که در ماه سپتامبرسالجاری پس ازدهه ها در موزه فلورانس و به مدت کوتاهی به معرض نمایش عموم خواهد آمد ، با وجود آگاهی از این موضوع هنوز هم تجربه لذت بردن از مشاهده نسخه کپی این شاهکار در میدان شهر را به همه دوستان توصیه می کنم.
درادامه بازدید های روز اول با کمی قدم زنی به میدان DELLA SIGNORIAیا همان میدان شهرداری رسیدیم درگوشه این میدان ساختمان قصر قدیمی PALAZZO VECCHIO خودنمایی میکند این ساختمان که هم اکنون بعنوان تالار شهر ایفای وظیفه میکند دارای قدمتی 500 ساله میباشد ودر جلوی این عمارت کپی مطابق با اصل مجسمه حضرت داوود شاهکار میکل انژ و همچنین مجسمه هرکول ساخته بارتولومو باندینلی (پیکره تراش مشهور قرن شانزدهم میلادی )نصب شده است .
در ضلع سمت راست این ساختمان محوطه بازی با نام LOGGIA DEI LANZI قراردارد در این بخش در چهارردیف تعداد قابل توجهی مجسمه های بزرگ که براساس افسانه های یونان وروم باستان توسط هنرمندان مشهوری همچون سلینی و دوناتلو ساخته شده اند نصب گردیده
در سمت چپ ساختمان قصر نیز چشمه نپتون با فواره های زیبای و مجسمه های زیبا از خدای دریا و مریدانش قراردارد
در بخشهای دیگر این میدان نیز ساختمانهای قدیمی با قدمت حداقل سیصد سال به چشم میخورد.نکته قابل توجه در شهر فلورانس و سایر شهرهای ایتالیا حضور رستورانهای کوچک و با میزهای چیده شده در حاشیه میادین و معابر میباشد که به عرضه غذاهای محلی می پردازند به جرات میتوان گفت جذابیت حضور این اماکن در کنار آثار تاریخی برای تمام بازدید کنندگان زاید الوصف بود به عبارتی در تمام مکان های تاریخی روح جاری زندگی ملموس و قابل مشاهده بود. قیمت غذاها هم جهت اطلاع متغیر و بین 3 تا 10 یورو بود ،به جهت انتقال تجربه شخصی مسافرین محترم رابه یک مغازه کوچک شاورما(کبا ب ترکی )در خیابان پشت قصر قدیمی دعوت میکنم که توسط یک مسلمان مصری اداره می شد و به جرات میتوانم بگوییم یکی از خوشمزه ترین غذاهای عمرم را با طعم بیادماندنی و مملو از ادویه های مختلف و با قیمت استثنایی 2 یورو درآنجا خوردم. در گوشه شرقی میدان به محلی میر سیم که به ان در سطور اولیه این بخش اشاره شد خیابان DEGLI UFFIZI .دراینجامجسمه تمامی مشاهیر و هنرمندان بنام شهر فلورانس با ارتفاعی بیش از دو متر نصب شده اند,
در انتهای این خیابان به رود جاری از میانه شهر بنام ARNO و دوپل مشهور آن VECHIO وSANTA میرسیم ، نکته قابل توجه درمورد این دوپل مشابهت معماری آن ها با پل خواجوی شهر اصفهان میباشد ،این دوپل که هر یک سه دهانه دارند در قرن چهاردهم احداث شده و در طی دوران جنگ جهانی دوم آسیب شدید دیدند که در پایان جنگ با نهایت دقت و با استفاده از مصالح اولیه بازسازی شده اند.
در اطراف این پل پیاده روهای مسقفی با عرض کم وجوددارد که عشاق با بستن قفلی برروی نرده های ورودی آنها از خداوند آرزوی رسیدن به معشوقشان را میکنند ،این بخش از شهرهم توجه توریست های زیادی را به خود جلب میکند.
شهر فلورانس را نمیتوان در زمان کوتاه دوروزه سفر ما بازدید کرد به نظر من شاید اقامت یک هفته در این شهر میتوانست تاحدی عطش دیدن شاهکارهای منحصر به فرد هنری را رفع نماید موزه ها ،ساختمانهای قدیمی تئاتر ،میدان های متعدد با مجسمه ساخته دست پیکر تراشان مشهور حقیقتا این شهر رابه مکانی مقدیس برای دوستداران فرهنگ و هنر تبدیل کرده است. با غروب آفتاب چهره بافت قدیم شهر به یکباره عوض می شود تردد خودروها ممنوع و خیابانها به تسخیر گروههای هنری در می آید که به صورت انفرادی و یا گروهی به ارائه هنرهای خود می پردازند .در جای جای شهر به نقاشانی برمیخوری که تابلوهای مشهور نقاشی را با دقت فوق العاده و به زیبایی و تنها با استفاده از گجچ های رنگی برروس آسفالت معابر ترسیم میکنند،گروههای موسیقی از اقصی نقاط دنیا ترانه های محلی خودرااجرا میکنند ،گروههای شعبده بازی و نمایشی هر یک در مسیری جداگانه و بدون مزاحمت برای یکدیگر به ایفای نقش می پردازند.توصیف این شبهای رویایی در قالب هیچ متن و یا عکس و فیلمی میسر نیست و تجربه منحصر به فردی است که جز با حضوردرشهر میسر نخواهد شد.
در آن شب به یادماندنی به تماشای نمایش خیابانی هنرمندی نشستم که با تقلید چهره و حرکات چارلی چاپلین و با بهره گیری هوشمندانه از ظرفیت های هنری و ظاهری تماشاگران آنها را به بخشی از ایفا گران نمایش خود تبدیل میکرد .بعد ازمدتها به مدت یک ساعت ازته دل خندیدم و لذت بردم ،در پایان اجرا هنرمند محبوب با زبان انگلیس و ایتالیایی برای حضار توضیح داد که به مدت 23 سال و بدون یک شب وقفه این نمایش را درهمین مکان اجرا نموده و هیچ دو شبی هم مطابق هم نشده است ،در گلریزان جمع آوری حق الزحمه برای وی من هم شرکت کردم وزمانی که سکه ای را در کیسه انداختم آرام درگوشم گفت :هموطن تقلبی که نیست ؟ شنیدن این جمله به زبان فارسی مرا شوکه کرد ،همانجا ماندم تا پایان زمانی که توریست ها با وی عکس یادگاری می انداختند و در آنجا بود که با یکی از با سخاوت ترین و خوشروترین هموطنان خارج از کشور بنام آقای رامین ساروی آشنا شدم ،هنرمندی که به لحاظ سبک کاری خوددر فلورانس شناخته شده بود و به نوعی پیشکسوت هنرمندان خیابانی و یکی از لیدرهای ان ها بود. دردوشب متوالی حضور در فلورانس به دیدن وی رفتم و پس از پایان نمایش با سایر دوستان هم کاروان ازمصاحبت باایشان لذت بردیم.
یکی ازدیدنی ترین نقاط شهر برای بازدید علاقمندان هنر موزه UFFIZI GALLERY میباشد، مشاهده افرادی که از ساعات اولیه صبح در صف های طولانی برای خرید بلیت و دیدار از شاهکارهای نقاشی ایستاده بودند امری عادی بود ،در این موزه آثار مشهوری همچون " Birth of Venus " اثر بوتیچلی ،"Baptism of Christ" اثر لئوناردو داوینچی،"Madonna of the Goldfinch" اثر رافائل ،"Holy Family"اثر میکل آنژ و بسیاری از تابلوها و مجسمه های سایر هنرمندان ،اعتباری افسانه ای برای این گالری درسطح جهان را بدنبال داشته است. عصرروزدوم اقامت در شهر فلورانس بنا به هماهنگی انجام شده برنامه بازدید نیم روزه از شهر پیزا و برج کج مشهور ان دردستور کار تور قرار گرفت ، فاصله حدود یک ساعته دوشهر با استفاده از اتوبوس ودر فضای صمیمی تری که ناشی از آشنایی بیشتر همراهان می شد سپری شد ،شهر پیزا با جمعیتی حدود 90 هزار نفر در حاشیه رود آرنو ودریای تیرنی ودر شمال ایالت توسکانی واقع شده است ، عمده شهرت این شهر به واسطه برچ تاریخی آن میباشد ، داستان ساخت این بنا از رقابت دیرینه کشور شهرهای روم قدیم جهت نشان دادن قدرت معماری خود و ازسال 1173 میلادی آغاز شد بنای برج پس از احداث سه طبقه بدلیل بافت زمین محل احداث با انحراف ازراستای قائم مواجه شد و عملا ادامه ساخت به مدت یکصد سال متوقف ماند،دردو دوره صد ساله بخش های دیگری از برج تکمیل شدو نهایتا برج 85 متری با وزن 29 تن در سال 1350 میلادی باتمام رسید درطول 750 سال بعد ازاحداث این برج حدود 2/4 متر انحراف داشته ودر طول یک صد ساله اخیر بارها برنامه های نجات این برج توسط تیم های متفاوت از کشورهای گوناگون اجراشده ولی همچنان روند انحراف برج ادامه دارد ،پیش بینی می شود که تا 80 سال دیگر احتمالا برج فوق بصورت کامل سقوط خواهد کرد.نکته قابل توجه درزمان بازدید از برج توریست های بسیاری از کشورهای متفاوت بودند که با گرفتن ژست های گوناگون در حالت نگه داشتن برج عکس می گرفتند ،در محل ورودی محوطه برج و کلیسای جامع مجاور تعداد زیادی دکه های فروش یادگاری های مربوط به شهر و کشور ایتالیا و همچنین دستفروشان بسیاری که همگی از مهاجران غیر قانونی کشورهای شمال آفریقا بودند و عمدتا زیورآلات بدلی و سنگی می فروختند به چشم می خورد.
شب آخر اقامت در فلورانس نیز به صبح رسید ، صبحانه مختصری در هتل کوچک و دلنشین مان خوردیم ، جمع دوستان صمیمی گرم تر شده و قرابت های فکری زیادی بین دوستان به چشم می خورد ، تنها نگرانی گروه و بویژه برای من سکته قلبی پدر هم اطاقیم بود که وی را مجبور به لغو سفر و برگشت فوری به تهران کرد با آرزوی سلامتی برای ایشان و خانواده اش مجددا سوار اتوبوس شده و اینبار به مقصد رم حرکت کردیم . جلوی ورودی هتل برای آخرین بار به کلیسای دومو نگاه کردم آرام آرام خاطره دلنشین لحظات سفر و نماهای دوست داشتنی فیلم های محبوب عمرم درذهنم تداعی شد به یاد صحنه آخر"مرگ درونیز" اثر لوکینو ویسکونتی افتادم حکایت سرگشتگی و حیرانی انسان مدرن درگذشته تاریخ ، "جاده" اثر فلینی کارگردان نامدار ایتالیایی ،داستان انسانهایی که همواره به آمال و آرزوهایشان پشت پا میزنند و خیلی دیر عشق ازدست رفته را می ستایند ، "دزدان دوچرخه" شاهکار ویتوریو دسیکا ،فروپاشی شرافت انسانی درغوغای بیرحم زندگی ، "مسافر سپتامبر" اثر رابرت مولیگان با سرخوشی و پایان خوش آن درمنطقه توسکانی که آرزوی هر انسانی است وبسیاری از فیلم های دیگری که با آن ها خاطره داشتم و به یکباره خودم را در تک تک صحنه ها حاضر دیدم ، آرزوی دیرینه ام برای سفر به این کشوررویایی به حقیقت پیوسته بود و حالا در آستانه سفر به شهر روم بودم ، شیرینی لذت دیدن فیلم "تعطیلات رومی " به کارگردانی ویلیام وایلر با بازی گریگوری پک و ادری هپورن که هنوز سمبل وقار و متانت زنانه و مردانه برایم هستند ، "رم شهر بی دفاع" شاهکارروبرتو روسیلینی با تصاویر خشونت برهنه جاری در خیابان های روم درزمان جنگ جهانی ودهها فیلم دیگری که از کارگردانان و بازیگران ایتالیایی همچون فرانچسکو رزی،برادران تاویانی ،فلینی ،بریجیدا،اتوره اسکولا،فرانکو نرو،سوفیا لورن،سیلوانومنگانو،جولیانو جما،مارچلو ماسترویانی و...که در طول عمرم دیده بودم ،دوباره به کامم نشست ،در آستانه دیدن تک تک مکانهایی بودم که بارها تصاویرشان را در قاب کوچک تلویزیون دیده بودم ، مکتشفی بودم که میخواستم به سفرهای رویایی خیالم رنگ واقعیت بزنم .......................... وحرکت به سمت رم آغاز شد. حکایت غریبی است رفتن و دل نبستن.
نویسنده : محمد علی حیات ابدی