سفر رویائی به سرزمین تزارها (روسیه) - بخش 1

4.5
از 30 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
سفر رویائی به سرزمین تزارها
آموزش سفرنامه‌ نویسی
25 فروردین 1394 15:11
62
53.2K

17-Russia-Blog cover (01-03-11).jpg

سفر رویائی به سرزمین تزارها

تابستان، هم از نظر طولانی بودن طول روز و هم از نظراستفاده و لذت بردن ازگل و گیاهان سبزو خوش رنگ و مناظر زیبای طبیعت، یکی از فصلهای مناسب جهت گردشگریست و چه جائی بهتر از روسیه که هم طولانی ترین روزهای سال رو میشه در سنت پترزبورگ تجربه کرد و همچنین ایده آل ترین آب و هواروتو این فصل داره و هم اینکه دیدنی ترین مکانها در این دو شهر واقع شده اند. با مطالعه انواع مختلف پکیجهای تور روسیه در آژانس مسافرتی و جهانگردی فلامینگر پرواز تبریز ، تور 10 روزه به سنت پترزبورگ ومسکو با پرواز ایر فلوت ، ترانسفر کامل بین دو شهرو هتلها ،

اتوبوس گردشگری در طول 10 روزسفر،چند وعده غذاو چند گشت رایگان (حدودا نصف روزهای تور) واقامت در هتلهای 5 ستاره با راهنمای کامل تور به قیمت- 1750000 تومان (درسال 89 نرخ برابری هر دلار آمریکا حدود 1050 تومان بود)، نظرمان را بخود جلب کرد . هر چند این مبلغ نسبت به سایر پکیجها مثل تورهای ترکیه ، تایلند ،چین ،دبی، اندونزی ، مالزی و سنگاپور حدود دو تا سه برابر گرانتر بود و واقعا از نظر مالی برایمان تامین هزینه اش مشکل بود، ولی باتوجه به آثار مثبت دراز مدت این سفر و آرزوی سفر هر انسانی به کشور روسیه (حداقل یکبار در طول عمر) و شاید دست نیافتنی بودن این فرصت در آینده ، تصمیم قطعی خودمونو گرفتیم و الان که این سفرنامه رو می نویسم و از آن زمان حدود 4 سال می گذرد ، به آن تصمیم طلائی افتخار می کنم .من به این حقیقت اعتقاد دارم که در زندگی همه ما انسانها، لحظات طلائی پیش می آید که باید در آن واحد با درایت و بدون فوت وقت، تصمیم درست را بگیریم و گرنه شاید هیچوقت تا پایان عمر آن فرصت طلائی تکرار نشود.

نزدیکترین زمانی که تور جا می داد روز دوشنبه 25 مرداد ماه سال 1389بود وما تا آن زمان حدود یکماه فرصت داشتیم.از شوق سفربه روسیه در پوست خود نمی گنجیدیم . من خودم حتی در خواب هم نمی توانستم تصور کنم که روزی به کشور روسیه مسافرت می کنم. منو اینهمه خوشبختی؟

هر کشوری دارای فرهنگ و ادبیات خاص خودش است. در واقع ادبیات اولین چیزی است که همراه فرهنگ می آید. کشور روسیه نیزبه دلایل زیادی از جمله قدمت تاریخی ، جغرافیای وسیع و خاصی که دارد همیشه از ادبیات غنی و منحصربه فردی برخوردار بوده است. به دلیل نزدیکی جغرافیایی، بخصوص ایرانیان همیشه یکی از علاقه مندان آثار ادبی این کشور بوده وهستند. من هم از نوجوانی ،در تلویزیون و سینما (مخصوصا چند سال بعد از انقلاب) یکی از دلمشغولیهام دیدن آثار سینمائی نویسندگان معروف و برجسته روسیه و خواندن آن کتابها بود.آثاری همچون " دکتر ژیواگو"اثر جاودانی بوریس پاسترناک(1890-1960 م) که در سال 1958 برنده جایزه نوبل ادبیات شد- "جنگ و صلح" و"آناکارنینا "آثاربی نظیر لئوتولستوی(1828-1910م) – کتاب"روحهای مرده"اثرنیکولای گوگول(1819-1898م)-" جنایت و مکافات"و" برادران کارامازوف"از آثار به یاد ماندنی فئودورداستایوسکی(1821-1881 م) - "باغ آلبالو" اثرشاخص آنتوان چخوف( 1860 – 1904 م) و فیلم " رزم ناو پوتمکین " اثر بی بدیل سرگئی آیزنشتاین(1898-1948 م) و خیلی آثار و فیلمهای دیگرروسی.

جستجو در اینترنتو شروع کردم.ولی متاسفانه تعداد سفرنامه های روسیه کم بود ولی با اینحال اطلاعات مختصری بدست آوردم که بعدا خیلی به دردم خورد.کتاب خود آموز زبان روسی تهیه کردم تا حداقل حروف و بعضی کلمات و جملات روسی متداول رو یاد بگیرم و واقعا کار خوبی کردم چون همانطور که بعدا اشاره می کنم ،خیلی به دردم خورد.دراین مدت اخبار روسیه را پیگیر بودم تا اینکه یک هفته بعد(سه هفته مانده به مسافرتمون ) خبر ناخوشایندی در رسانه ها منتشر شد.آتش سوزی در جنگلهای نزدیک مسکو. بطوریکه روز به روز بر شدت و دامنه آن افزوده می شد.حدود 18 روز این آتش سوزی ادامه داشت و مهار آن با مشکل مواجه شده بود و حتی احتمال سرایت آن به شهر مسکو نگرانیهائی بین مسئولین ایجاد کرده بود.هوای مسکو از لایه ای غلیظ از دود و مه پرشده بود.حتی پیش بینی می شد که در صورت عدم مهار آتش سوزی کلیه پروازها لغوبشه .ولی خوشبختانه درست 3 روز قبل از پرواز ما به مسکو این آتش سوری مهار شد.

زمان پرواز به روسیه کم کم فرا می رسید . آمادگی ما ،مهار اتش سوزی مسکو ، صادر شدن ویزا، رسیدن بلیط و ووچر هتلها ، آژانس خوب و راهنماهای خوب همه نوید یک مسافرت بدون استرس ، خوشایند و خاطره انگیزی رو می داد.شب قبل از سفر،با اتوبوس از تبریز به تهران حرکت کردیم. صبح روز دوشنبه 25 مرداد وسه ساعت قبل از پروازدر فرودگاه امام(ره) حاضر بودیم. پرواز ما سرساعت و با هواپیمائی روسیه(ایرفلوت) به فرودگاه شرمیتومسکوانجام شد.نرسیده به مسکو،خلبان روس هنگام کم کردن ارتفاع پرواز جهت نشستن در فرودگاه، آنچه در اطراف مسکو دیده می شد تنها و تنها ویلاهای شیک ، بزرگ و متنوع بودند که شاید از خود شهر بزرگتر بود . بایستی عرض کنم که حدودهشتاددرصد ساکنان مسکو ،خارج شهر ویلا دارند و تعطیلات آخرهفته به آنجا می روند بطوریکه روزهای شنبه و یکشنبه داخل شهر، خیلی خلوت و آرام است.

بعد ازگرفتن بار، از سالنی دیگربا دو ساعت تاخیر با پرواز داخلی به فرودگاه پولکوف سنت پترزبورگ رفتیم.صندلیم کنار پنجره بود .تنها چیزی که حدفاصل مسکو تا سنت پترزبورگ دیدم فقط جنگلهای سرسبزووسیع درختان سوزنی برگ و بعضا دریاچه های کوچک آبی رنگ و آبادیهای زیبای خوش رنگ ونگار اطراف آنها بود .بعد از حدود 6 ساعت (3ساعت مسیر تهران – مسکو 2 ساعت زمان بین دو پرواز و یک ساعت فاصله مسکو-سنت پترزبورگ) حوالی ساعت 15 در فرودگاه سنت پترزبورگ بودیم. بقدری در داخل هواپیما به ما خوش گذشت که اصلا متوجه 3 ساعت پروازتهران – مسکو و یک ساعت پروازمسکو- سنت پترزبورگ نشدیم. پذیرائی فوق العاده خوب و برخورد مهمانداران با مسافران بسیار مودبانه ،خلبانان روسی واقعا با مهارت کامل و بدون هیچگونه استرسی مشغول انجام وظیفه بودند. هنوز کمی دود در آسمان مسکو بواسطه آتش سوزی مشاهده می شد ولی خوشبختانه چون اقامت ما ابتدا5 شب در سنت پترزبورگ بود مطمئن بودیم موقع برگشت به مسکو هوای آن بهتر هم می شود.

فدراسیون روسیه با مساحت 17 میلیون کیلومتر مربع(حدود10 برابر مساحت ایران)باجمعیت 144 میلیون نفر پهناورترین کشور جهان می باشد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع شده است. بااقیانوس آرام و منجمد شمالی،دریاهای خزر-سیاه و بالتیک مرز آبی و 14 کشور آسیائی و اروپائی مرز زمینی دارد.کلان شهر مسکو( پایتخت روسیه)با 12میلیون نفرجمعیت بزرگترین شهرو سنت پترزبورگ با 5 میلیون نفر، دومین شهر بزرگ این کشورمحسوب می شوند. تاریخ روسیه به قرن چهاردهم میلادی بازمی‌گردد. ایوان چهارم، معروف به ایوان مخوف، نخستین حاکم مسکو بود که خود را تزار نامید. در سده هفدهم دودمان رومانف به حکومت روسیه دست یافتند و تا سیصد سال بر این کشور حکومت کردند. در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر کبیروبعد از آن کاترین کبیر انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد.

نقطه شروع انقلاب کبیرروسیه به سال 1905 برمی گردد. در نهم ژانویه ی ۱۹۰۵، عده ای از مردم در سکوت و در حالی که تصاویر تزار نیکلای دوم را حمل می کردند، به سمت مرکز شهر سن پترزبورگ حرکت کردند. مردم طوماری برای تزار می بردند تا او به وضعیت و مشکلات آنان رسیدگی کند. اما به محض این که معترضین به قصر زمستانی تزار رسیدند، قزاق های گارد سلطنتی به روی مردم آتش گشودند. در این حادثه، بیش از ۱۰۰۰ نفر به قتل رسیدند. کارشناسان سیاسی، این اتفاق را از جرقه های اولیه و مهم انقلاب ۱۹۱۷ می دانند. دراکتبر سال ۱۹۱۷ ، انقلابی به رهبری حزب بلشویک، که در سال ۱۹۰۳ به رهبری لنین و تحت تأثیر آموزه‌های کارل مارکس تشکیل شده بود، به حکومت پادشاهی در این کشور پایان بخشید و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. لنین در سال ۱۹۲۴ درگذشت و استالین در سال ۱۹۲۹ به رهبری بلامنازع حزب کمونیست شوروی دست یافت.

سیاستهای استالین به صنعتی‌سازی سریع کشور انجامید اما حکومت او با حجم غیرمنتظره‌ای از پاکسازی‌های سیاسی، تبعیدهای دسته‌جمعی و حبس و زندان همراه بود. در ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به شوروی یورش برد و جنگی چهارساله درگرفت که ۲۷ میلیون شهروند شوروی در آن جان باختند. روسیه در جنگ جهانی دوم پیروز شد و کنترل سیاسی بیشتر قلمرو اروپای شرقی و مرکزی را برای خود تضمین کرد.بطور کلی در تاریخ روسیه 101 جنگ رخ داده که این کشور در 100 جنگ پیروز شده و تنها در یک جنگ به واسطه مسائل نظامی ،عقب نشینی کرده است. استالین تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۳ در قدرت باقی‌ماند. در این دوران حزب کمونیست با استفاده از دستگاه امنیتی عظیم خود بر تمام جنبه‌های زندگی حیات اجتماعی جامعه تسلط یافت و شوروی با پرداخت بهایی گزاف از حیات انسان‌ها به یک ابرقدرت صنعتی و نظامی تبدیل شد. خروشچف( جانشین استالین) تلاش کرد تا جنبه‌های بی‌رحمانه حکومت استالین را افشا کرده و در عین حال بخش‌های کلیدی حکومت کمونیستی را حفظ کند.

در دوران برژنف (جانشین خروشچف)، شرایط زندگی برای توده‌های مردم قابل پیش‌بینی‌تر و مناسب‌تر شد اما سرکوب سیاسی ادامه یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱م) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست. واحد پول روسیه روبل است(ارزش برابری هر روبل در سال 89 معادل 35 تومان ایران بود). روسیه پس از فروپاشی شوروی به اقتصاد بازار آزاد روی آورده‌است و به منابع طبیعی عظیم خود متکی است. در سال ۲۰۱۳ روسیه با تولید ناخالص داخلی ۲۱۱۸ میلیارد دلار، هشتمین اقتصاد بزرگ جهان بود. درآمد سرانهٔ در همان سال بیش از ۱۸ هزار دلار (بر مبنای قدرت برابری خرید) که این کشور را در رتبه پنجاه‌وهفتم دنیا قرار می‌دهد.اکنون ولادیمیر پوتین رئیس جمهور و دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه‌است. سیاست کنونی روسیه، همکاری و عدم تنش با غرب و تلاش برای اتحاد کشور است. بعد از انجام کارهای معمول گمرکی و تحویل گرفتن چمدانها در فرودگاه پولکوف،به همراه سایر همسفران و راهنمای تورمون با اتوبوس توریستی، مسیر25 کیلومتری و بسیارزیبای فرودگاه تا هتل محل اقامتمونو (هتل سوکوس المپیا)روطی کردیم.

 سفرنامه روسیه  سفرنامه روسیه

نماهائی از شهر سنت پترزبورگ

سنگ بنای شهر سنت پترزبورگ در سال 1703 میلادی با دستور و نظارت کامل پتر کبیرودر سالروز تولد پتر مقدس(از حواریون حضرت عیسی)، گذاشته شد. این شهر مرکز تقاطع راههای زمینی و بندری و از بندرگاههای مهم روسیه است . پتر کبیر چون در هلند تحصیل کرده بود (هم اکنون پرچم روسیه شبیه پرچم کشور هلند می باشد) هم علاقمند بود سنت پترزبورگ پایتخت روسیه باشد وهم نزدیک کشور هلند. بنابراین دستور ساخت پایتخت جدیدی را صادر کرد. بنای شهر سنت پترزبورگ با همکاری معماران روسی ،ایتالیایی و فرانسوی بر روی جزیره زایاچی در دلتای رودنوا در سال 1703 آغاز و به سرعت گسترش یافت.

اولین بنا قلعه ای با 6 دژ بود که تا به امروز نیز حفظ شده است و پتروپاولوسک نام گرفت . ازسال 1712 تا سال 1918میلادی سنت پترزبورگ پایتخت روسیه بود.بطوریکه تنها 9 ساله بود که پایتخت بزرگترین کشور جهان شد. سن پترزبورگ دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو می‌باشد که در منتهی‌الیه شمال‌غرب این کشور در کناره‌های رود نِوا، در شرق خلیج فنلاند در دریای بالتیک قرار گرفته است .این شهر به عنوان صحنه وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و پایگاه دفاع سرسختانه در برابر آلمان نازی در زمان جنگ جهانی دوم، از جایگاهی مهم و نقشی حیاتی در تاریخ روس‌ها برخوردار است و به مرکز فرهنگی روسیه نیز شهرت دارد.این شهر در ابتدای جنگ جهانی دوم 1100000 نفرجمعیت داشت ودر پایان جنگ تنها 330000 نفر زنده ماندند و برای دفاع از این تعداد، 5/2 میلیون نفر در بیرون این شهر کشته شدند تا از شهر محافظت کنند900 شبانه روزدر محاصره دشمن بود و بعد از اتمام غذای داخل شهر ،شهروندان، ابتدا حیوانات اهلی و سپس حیوانات وحشی را خوردند ولی شهر را تسلیم دشمن نکردند. به همین خاطر حماسی ترین شهر جهان لقب گرفت.

بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۴ میلادی( بخاطر تیره گی روابط با آلمان نازی) پتروگراد نام گرفت و در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی به مدت ۶۷ سال (از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱) پس از سرنگونی فرمانروایی تزارها به احترام لنین، لنینگراد خوانده شد و با فروپاشی شوروی( از سال 1992 تاکنون)به نام پیشینش(سنت پترزبورگ)بازخوانده شد.این شهر به نامهای "ونیز شمال" و" موزه روباز" هم خوانده می شود( خانه ها اجزائ موزه هستند).این شهر با دو تا از شهرهای ایران خواهر خوانده می باشد.1- اصفهان. چون در 300 سال گذشته مرکز این دو شهر تغییر نیافته 2- همدان . چون این دو شهر از روی نقشه ساخته شده اند.

سنت پترزبورگ از 159 جزیره که امروزه با کارهای مهندسی تعداد آنها به 42 کاهش یافته است ،560پل(21 پل قابلیت باز شدن دارند و شبها از زیر آنها کشتی ها عبور می کنند) که 7 پل از این تعداد بر روی رود نوا قرار دارند، تشکیل شده است. طول کلی پل ها 32 کیلومتر است و هر پل اسم خاص خود را دارد ،یک رودخانه(رودخانه بزرگ نوا) و 590 کیلومترکانال تشکیل شده است.بلوار مسکو( که فاصله 700 کیلومتری مسکو به سنت پترزبورگ رابهم وصل می کند) عریض ترین و طویل ترین خیابان شهر محسوب می شود.در قسمتی از این خیابان بنای باشکوهی به چشم می خورد به نام " دروازه وداع".چرا وداع ونه استقبال؟چون بیشتر سربازان که از این محل به جبهه ها اعزام می شدند بر نمی گشتند.این دروازه به مناسبت پیروزی روسها بر عثمانی ها احداث شده است. نکته تاسف بار اینکه همچون دروازه ای در جای دیگر شهر به مناسبت پیروزی بر ایرانیها ساخته شده است.

 سفرنامه روسیه

بلوار مسکو و دروازه وداع

این شهر از نظر گل آرائی از زیباترین شهرهای جهان می باشد ولی سالی که ما آنجا بودیم(2010 م)بعلت گرمای بی سابقه هوا که در 77سال گذشته در این شهر و 140 سال گذشته در مسکو چنین پدیده ای مشاهده نشده بود،کلیه چمنها و گلهای شهر از بین رفته وشهرداری سنت پترزبورگ 8 میلیارد دلار و شهرداری مسکو 14 میلیارد دلارهزینه تجدید فضای سبز شهر کرده بود. چون در این شهرها هر چند روز یکبار باران می آید و در س.پ(مخفف سنت پترزبورگ) کلا 52 روز در سال هواش آفتابیه و به این علت سیستمی برای آبیاری فضای سبز ایجاد نشده بود.اختلاف زمان شهر س.پ با تهران فقط 30 دقیقه است. زمان بین المللی شهر در تابستان +4:00 GMT و در زمستان +3:00 GMT است.

هر چقدر به مرکز شهر نزدیک می شدیم از تراکم ساختمانهای استالینی کم می شد.ساختمانهای استالینی که در زمان حکومت استالین ساخته شده اند(از سال 1917 تا 1953 )ولی بعد از مرگ استالین ساخت این ساختمانها هم متوقف شد، ساختمانهای باشکوه و با سقفهای بلندی هستند که خرپشته هائی در بالای آنها مشاهده می شود.بطور کلی ساختمانها اکثرا در حومه شهر وجود دارد و داخل شهر یا ساختمانهای استالینی هستند و یا در مرکز شهر دیگر به آنها ،ساختمان نمی شه گفت بلکه همشون قصر و کاخ هستند.

حوالی ساعت 17 به هتل رسیدیم ومن بعد از تحویل گرفتن اتاق و کمی استراحت ،جهت بررسی موقعیت هتل به بیرون و اطراف آن رفتم.بعد از کمی گشت و گذار درست روبروی هتل ،چشمم به یک مغازه صرافی افتاد.فرصت رو غنیمت شمردم و خواستم چند دلاری رو که همراه داشتم به روبل تبدیل کنم. وقتی جلو رفتم دیدم مغازه بسته است ولی عده ای کارمند داخلش کار می کردند .در این گیرو دار یک افسر پلیس به طرفم آمد.کمی مضطرب شدم. با خودم فکرکردم که شاید چون ساعت کار صرافی رو نمی دونستم و دستم به دستگیره در خورده پلیس به من شک کرده باشه.چند کلمه ای به روسی با من حرف زد و چون من هیچی متوجه نشدم ، با ایما و اشاره بهش فهموندم که توریستم و ساعت کار این محل رو نمی دونستم.راستش را بخواهید ساعت 19 بود و طبیعی بود که صرافی باید بسته می بود ولی چون هوا همچنان روشن بود به این مسئله واقف نشدم.

قضیه خوشبختانه ختم به خیر شد و من به هتل بازگشتم.راهنمامون بعلت خستگی طول پرواز،امروز بعد از ظهر رو استراحت داده بود و برنامه بازدیدها و تورمون از فردا صبح شروع می شد. هوا همچنان روشن و ساعت نزدیک 20 بود و ماعلی رغم خستگی پرواز، جهت استفاده حداکثر از فرصتی که داشتیم (وشاید هیچوقت دیگر در عمرمان تکرار نشه)از هتل زدیم بیرون وباپای پیاده تا میدان اول شهر( میدان تره بار) که حدود بیست دقیقه از هتلمون فاصله داشت ، رفتیم.این میدان ، با میادین میوه و تره باری که ما تو کشورمون داریم زمین تا آسمان تفاوت داشت. پیاده روی ما در شهر حدود دو ساعتی بطول انجامید.علی رغم داشتن حداقل یک سگ همراه خیل کثیر جمعیت،سیمای شهر تمیز و آثاری از زباله و آشغال در سطح شهر مشاهده نکردیم. تنها چیزی که ما رو اذیت می کرد بوی تند ادرار سگها بود که شاید برای خودشون عادی بود.در صورت دفع مدفوع سگ، صاحبانشون سریعا با دستمالی که همراهشون بود اونو برداشته و داخل سطل زباله می انداختند.پیاده روها زیاد شلوغ نبود.

مردم شهر که اکثرا از نژاد روس، با قد بلند ورنگ پوست و مو بوربودند، بیشتر به خود مشغول بودند تا توجه به دیگران اتوموبیلهائی که در شهر تردد می کردند، بیشتر خارجی و نو ولی سرعت رانندگیشون خیلی بالا بود.کلا قیافه روسها در برخورد با بیگانگان جدی،سرد و بی تفاوت است ولی بین خودشون بسیار مهربان و انسانهای با محبتی هستند. مردم روسیه که در 982 میلادی دین مسیحیت و مذهب ارتدکس را پذیرفتند، هنوز بقایای خرافات و بت پرستی که طی قرن ها در این سرزمین وجود داشت را در خود حفظ کرده اند. در همه آیین ها و روشهای اعتقادات خرافی و بت پرستانه وسوسه های شیطان و مخالفت با مذهب دیده می شود. گاهی تزارها می کوشیدند با این امور مبارزه کنند، اما این موضوع تا جایی ریشه داشت که قابل مبارزه نبود. اعتقادات بی پایه و عقاید خرافی حتی امروزه و بعد از سال ها حکومت کمونیست ها که همه چیز را به اصطلاح با ترازوی علم می سنجیدند، همچنان در مردم روسیه وجود دارد. بطور مثال مردم روسیه معتقدند:

اگر کسی بطور تصادفی پای کسی را لگد کرد، طرف مقابل هم باید پایش را لگد کند وگرنه دعوا خواهد شد.

اگر با یک دستمال یا حوله دو نفر همزمان دست و صورتشان را خشک کنند، دعوا خواهد شد.

اگر کسی عکسش را به دوست خود هدیه دهد دعوا خواهد شد.

اگر کسی به دوستی تلفن کند و او صدایش را نشناسد، یا اگر کسی در خیابان به دوستی برسد و آن دوست فوراً او را نشناسد، پولدار خواهد شد!

اگر از کسی تعریف می‌کنید یا کسی از شما تعریف کند، به طور تمثیلی سه بار روی شانه‌ چپ‌تان تف کنید و یا سه بار به چوب بزنید.

اگر در روسیه چیزی را جا گذاشتید، معنی این است که به روسیه برخواهید گشت!

اگر کسی سکسکه کند به او می گویند کسی به یادت است!

اگر در موقع غذا خودرن کارد یا چنگال به زمین بیفتد مهمانی خواهد آمد. اگر کارد بیفتد مهمان مرد و اگر چنگال باشد مهمان زن خواهد بود!

اگر پرنده از پنجره وارد خانه ای شود، کسی در آن خانه خواهد مرد و باید پرنده را از پنجره بیرون کرد و نه از در یا جای دیگر !

اگر یک نفر در نشستن یا راه رفتن بین دو نفر هم نام قرار گیرد باید فوراً آرزویی بکند، زیرا آرزویش برآورده می شود. اگر اسم خودش و پدرش یکی باشد ( در روسیه برخلاف ایران این کار غیر معمول نیست) دو آرزویش بر آورده خواهد شد!

اگر جمع سه شماره اول و سه شماره دوم بلیط اتوبوس یا تراموا برابر باشد، بلیط مبارکی است و باید آنرا بلعید و آرزو کرد!

اگر دود بجای آنکه بالا برود روی سطح زمین حرکت کند، باران خواهد بارید!

اگر پرنده ها بجای آسمان در نزدیکی زمین پرواز کنند، نشان باریدن باران است!

اگر در دو طرف چارچوب در کسی را ببیند، نباید با او دست دهد یا چیزی از او بگیرد چون بد شانسی خواهد آورد!

اگر کسی خانه را به طرف چارچوب در جارو کند، بدبختی نصیب خانواده می شود!

اگر کسی در خانه کسی مرده است تا زمانی که جسدش بیرون نرفته نباید جارو زد، شگون ندارد!

اگر از خانه خارج شدید و یادتان آمد که باید برگردید، چنانچه مسئله خیلی مهم نیست برنگردید و اگر برگشتید حتماً در خروج دوم جلو آینه بایستید و شکلکی در آورید و گرنه بدشانسی به شما روی خواهد آورد!

اگر در خانه عنکبوت دیده شود، دلیل گرفتن هدیه یا آمدن نامه است بخصوص اگر سفید یا بزرگ باشد. در هر صورت کشتن عنکبوت شگون ندارد!

اگر می خواهید از برنامه های آینده تان حرف بزنید یا از کسی یا چیزی تعریف کنید، سه ضربه به جسمی چوبی بزنید یا بطور سمبلیک روی شانه چپتان تف کنید وگرنه چشم زخم به شما می رسد و در کارتان موفق نمی شوید!

اگر می خواهید به کسی گربه ای هدیه دهید باید بطور سمبلیک آنرا بفروشید ( مبلغ ناچیزی بگیرید) هدیه گربه شگون ندارد و گرنه گربه وحشی و بداخلاق خواهد شد!

اگر می خواهید به کسی هدیه ای بدهید حتماً دستمال نباشد که خیلی بد است، زیرا شما برای طرف مقابل آرزوی گریه و غم می کنید!

اگر به کسی چاقو هدیه بدهید طناب دوستی خودتان با او را قطع کرده اید!

اگر می خواهید گل هدیه بدهید حتماً باید تعدادش فرد باشد. تعداد زوج برای عزاداری استفاده می شود!

اگر می خواهید مهمانی بروید حتماً هدیه ای با خود ببرید هرچند ارزان باشد، اما دست خالی نروید!

اگر کسی آینه را بشکند، بلاهای زیادی به سرش خواهد آمد!

اگر جوانی در مراسم سال نو در گوشه میز بنشیند (نوک میز) 7 سال بختش بسته خواهد شد!

اگر ظرف شکستنی از دست کسی بیفتد و بشکند، بلا از او دور شده و هرچقدر تعداد قطعات بیشتر باشد بهتر است!

اگر دختری در جایی بخوابد که قبلاً نخوابیده (چه خانه خودش، چه محل دیگر) می تواند آرزو کند که شوهر آینده اش را (حتی اگر او را نشناسد) در خواب ببیند و او شوهر آینده را حتماً در خواب خواهد دید!

اگر گربه‌ سیاه در راه ببینید، شگون ندارد!

اگر کسی در خانه یا آپارتمان سوت بزند، ثروتش را از دست خواهد داد!

اگر سیگار را از آتش شمع روشن کرد، بدبختی می‌آورد !

اگر ظرف نمک در سفره چپه شود، باعث بدبختی می شود مگر این که سه بار، کمی نمک روی شانه‌ چپ خودتان بریزید !

شیوه زندگی افراد ثروتمنددر روسیه در حد ملموسی غربی شده است. کالاهای آمریکایی و تفریحات آمریکایی بالاخص در شهرهای بزرگ محبوب هستند. تماشای تلویزیون و ویدئو از انواع رایج اوقات فراغت می‌باشد. تلویزیون روسیه نیز اکنون به نمایش برنامه‌های غربی مانند مسابقات تلویزیونی و سریالها پرداخته است.قرائت کتاب مانند دوران شوروی بسیار رایج است لکن سبک‌های ادبی مورد توجه بشدت تغییر یافته است. بجای نویسندگان کلاسیک روسیه مردم به داستانهای جنایی، عاشقانه و تخیلی رو آورده‌اند. انواع ورزشهای غربی مانند تنیس که در دوران شوروی نهی می‌شدند امروز رایج شده‌اند و بالاخص بین طبقات بالا محبوبیت دارند. انواع ورزش سنتی مانند شطرنج و فوتبال نیز همچنان محبوبیت بالایی دارند. کنسرت گروههای مشهور غربی در مسکو و دیگر شهرهای بزرگ امری عادی شده و بسیاری از گروههای راک روسیه به تقلید از گروههای غربی پرداخته‌اند هرچند گروههایی هم به موسیقی سنتی و آلات سنتی روسیه رو آورده‌اند.

بسیاری از روسهای شهرنشین، آخر هفته را در داچا (خانه ییلاقی) سپری می‌کنند که در حومه شهر قرار دارند. داچای معمولی یک اتاقک کوچک بیش نیست و تنها قطعه زمین کوچکی دارد. ولی داچاهای روسهای تازه به دوران رسیده (به اصطلاح روسهای نو) قصرهای مجلل با استخرهای بزرگ و دیگر تجهیزات گرانبها می‌باشد. اغلب صاحبان داچاها در قطعه زمین خود سبزیجات می‌کارند. روس ها معمولاُ روزانه 3 وعده غذا می‌خورند. صبحانه معمولاً از کاشا (آش پخته شده با کره) و پنیر تشکیل می شود. ناهار وقت ظهر صرف می شود و وعده اصلی غذا خوردن است. ناهار معمولاً از "اول" یعنی سوپ (مانند بورش که از سبزیجات پخته شده و با خامه ترش صرف می‌شود) و "دوم" که غذای اصلی است و از گوشت با سیب زمینی یا ماکارون یا چیز دیگری همراه می‌باشد ،تشکیل شده است. گاهی همراه با غذاهای اصلی به اصطلاح "زاکوسکی" (مزه مانند ماهی شور، تخم مرغ پخته، خاویار) نیز داده می‌شود. بین خوراکیهای محبوب میتوان به "پلمنی" (گلوله‌های خمیر پر از گوشت چرخ کرده یا سبزیجات است که در آب جوش آماده می شود و روی آن نیز خامه ریخته می‌شود)، بیف ستروگانوف (گوشت سرخ شده و ماکارون) اشاره کرد. شام یا "اوژین" متشکل است از چای و زاکوسکی. علاوه بر چای، قهوه و نوشابه ملی "کواس"، بین مردم روسیه محبوبیت فوق العاده دارند.

مغازه ها بخصوص مواد غذائی ازبیرون مشخص نبود و باکمی دقت متوجه فروشگاهها شدیم.قیمت مواد غذائی زیاد گرانتراز ایران نبود .حتی جالب بود در فروشگاههای مواد غذائی انواع میوه هائی رو مشاهده کردم که خاص آنجا نبودولی به وفور و با قیمت مناسب به فروش می رسید.قفسه های مخصوص و بزرگی (شاید نصف مساحت فروشگاه) پراز انواع نوشابه های الکلی بودند ولی قیمت سایر اجناس فوق العاده گران بود. بطور کلی هزینه زندگی (نسبت به در آمد ما ایرانیها)در روسیه فوق العاده بالاست.منازل از بیرون خیابان قابل مشاهده نبود. درهای بزرگ آهنی به کوچه تنگ و کوچکی منتهی می شد که انتهای آن فضای نسبتا بزرگ نیم دایره ای داشت که دورادورش رو ساختمانهای مسکونی تشکیل داده بودند.این ساختمانهای قهوه ای رنگ در زمان رومانوفها ساخته شده بودند که دراثر ویرانی در جنگ جهانی دوم، بعد از سال 1946 بازسازی شده اند.کلا در طول جنگ جهانی دوم به این شهر 148478 بمب اثابت کرده بود.

در این بخش به بیان چند نکته در مورد اخلاق روس ها در معاشرت و علاقه مندی های آنها می پردازم:

روس ها با خانواده خود بسیار گرم و صمیمی هستند و عکس آنچه شنیده بودیم سرد برخورد نمی کنند فقط به روی غریبه لبخند نمی زنند.

روس ها مغرور نیستند، شرایط آب و هوایی و زیست محیطی چهره ای شاید مغرور و خشن از روس ها ساخته است.

روس ها اهل مهمانی دادن و مهمانی رفتن هستند، معمولا دست خالی جایی نمی روند، اگر به خانه ای بروند که زن در آن خانه باشه حتما گل می برند.

در روسیه تعداد گل فرد نشانه شادی و تعداد شاخه گل زوج نشانه عزاست . درضمن در روسیه بالعکس ایران گل زردرنگ مرغوبیت بیشتری نسبت به گل قرمز دارد.

روس ها در احوالپرسی از جمله "کارها چطوره؟" به جای "حالت چطوره؟" استفاده می کنند.

روس ها به کتابخوانی علاقه زیادی دارند و بعد از آلمان ها بیشترین سرانه مطالعه متعلق به روس هاست.

روس ها به تاریخ علاقه دارند و مخصوصا در ایران اماکن تاریخی و مقبره شاعران مورد توجهشان قرار می گیرد.(گاهی آنها بیشتر و بهتر از ایرانیان تاریخ کشورمان را می شناسند و اشعار فردوسی و... حفظ می باشند.) شاعران و نویسندگان بزرگ روسی مثل پوشکین، داستایفسکی، چخوف،چرنوژفسکی ودانشمندانی چون مندلیف و لامانوسوف دراین شهر زیسته و فعالیت نموده اند. کم کم مغازه ها بسته می شد و تردد افراد و اتوموبیلها کمترمیشد ولی همچنان هوا روشن بود.

منظره واقعا جالب و دیدنی بود باآنکه از زمان شبهای سفید(اواخر خرداد و اوایل تیرماه) گذشته بود ولی همچنان طول روز ببیشتر بود.با نگاه به ساعت تعجب کردیم . ساعت 11 شب شده بود ولی هوا کاملا روشن بود.به هتل باز گشتیم.تا صبح هوا تاریک نشد .چند ساعتی حالت گرگ ومیش داشت و حوالی 4 صبح باز هوا کاملا روشن شد.دمای هوای شهر در زمانی که ما آنجا بودیم بین 11 تا 20 درجه سانتیگراد متغیر بود . بطوریکه حتی در اواسط روز به یکباره دمای 20 درجه هوا با نسیم بادهای شمالی و ظهور ابر، حدود 10 درجه ای کاهش می یافت و ما مجبور بودیم همیشه لباس گرم به همراه داشته باشیم.

سه شنبه 26 مرداد 89: روز دوم :

برنامه صبح :"گشت شهر"

بعد از ظهر: شرکت در کنسرت و مراسم" رقص قزاقها" در کاخ نیکولفسکی

ساعت 9 صبح بعد از صرف صبحانه کامل در هتل، با اتوبوس توریستیمون تا ظهر برنامه گشت شهری داشتیم.این گشت جزئ پکیج تور بود وهمه همسفرامون که حدود 25 نفر بودیم در آن شرکت کرده بودند. شروع مسیر گشت شهری همان مسیری بود که شب قبل نصفشوما پیاده طی کرده بودیم. ابتدا از جلومنزل سابق مندلیف(که هم اکنون به موزه اوزان تبدیل شده است) و جنب آن انستیتوتکنولوژی که زمانی در آنجا تدریس می کردو جلو آن مجسمه مندلیف نصب شده است،عبور کردیم.مندلیف ،دانشمند معروف روسی که کشفیات او در علم شیمی و جدول مندلیف او بسیار معروف است. کمی بعد به محل "دانشکده نظامی"شهر رسیدیم که دانش تکنولوژی راکتهای زمین به هوا در آنجا تدریس می شود.توضیح اینکه جلو هر ساختمان(کاخ) یا روی اکثر ساختمانها یک یا چند مجسمه با طرح و ظرافت بسیار زیبا مشاهده می کردیم. سپس از جلو میدان اول (میدان تره بار) گذشتیم و به میدان دوم(میدان اسحاق) رسیدیم.در این میدان اتوبوس توریستی ما حدود نیم ساعتی توقف کرد که ما از دو اثر معروف و دیدنی ، عکس و فیلم بگیریم.

مجسمه تزار نیکلای اول . در وسط میدان اسحاق یکی از دیدنیهای شهر وازجاذبه های روسیه به شمار میرود. مجسمه امپراطور نیکلای اول ، سه دختر و زنش که در دست هر کدام نمادی از ترازو (عدالت)، صلیب (مذهب)، شمشیر (حکومت) و آیینه (صداقت) بود، خودنمایی میکند.

 سفرنامه روسیه

مجسمه امپراطور نیکلای اول ، سه دختر و زنش

کلیسای اسحاق . از زیباترین و بزرگترین کلیساهای جهان به شمار می رود. محل احداث این کلیسا قبلا یک کلیسای کوچک چوبی بودکه در سال 1710 احداث شده بود و پس از 4 بار تجدید بنا ،از سال 1818 م .کار ساختمان فعلی آن توسط یک معمار فرانسوی به نام " مانفران" آغاز ودر سال 1858 م. به اتمام رسید.این کلیسا از 4 طرف 4 مثلث دارد که به تولد عیسی مسیح،دوران زندگی ، روزی که به صلیب کشیده شد و دوران بعد از زندگی ایشان اشاره دارد.دارای 72 ستون به ارتفاع 15 متر می باشد که سبکترین آنها 66 تن و سنگین ترینش 144 تن وزن داردکه به واسطه اینکه در این منطقه تاکنون هیچ زلزله ای رخ نداده(کلا شهر س.پ روی کمربند زلزله ای کره زمین نیست)، هیچکدام ار آنها پایه یا فونداسیون ندارد.

 سفرنامه روسیه

کلیسای اسحاق با گنبد طلائیش

کلیسای اسحاق موزه ایست که بنای باعظمت آن، همگان را شیفته خودکرده است.این کلیسا به سبک کلاسیک روس ساخته شده وگنبدطلائی آن از تمام نقاط شهر قابل مشاهده است.حتی زمانی که ما داخل کشتی روی رودخانه نوا درحال حرکت بودیم، براحتی مشاهده می شد.این کلیسا به یاد اسحاق مقدس نامگذاری شده است.ارتفاع کلیسا 5/101 مترو طول آن 114متروعرض آن 98 متر است.این کلیسا بزرگتر ین کلیسای روسیه است که ظرفیت 14000 نفر عیادت کننده را داراست. بعد از انقلاب اکتبر1917 تاکنون این کلیسا به موزه تبدیل شده است. "دانشکده هنر"و"موزه هنرهای دراماتیک" مکانهای دیگری بود که از کنارشان گذر کردیم.

 سفرنامه روسیه

نمای خارجی کاخ " دانشکده هنر" سنت پترزبورگ

روبروی دانشکده هنر و کنار رودخانه نوا، چند مجسمه مربوط به مصرباستان مشاهده کردیم.اینها مجسمه های دو شیر تاجدار بودند که تخمین زده شده قدمت چهار هزار ساله دارند ودر سال 1832 از" ژوزفین" همسر نابکار ناپلئون خریداری شده و دراین محل نگهداری می شود.

 سفرنامه روسیه

مجسمه باستانی شیر تاجدار

سپس از جلو ساختمان بزرگ و گردی عبور کردیم که کتابخانه شهر بود.این کتابخانه که سومین کتابخانه بزرگ جهان محسوب می شود، بیشترین آثارخطی جهان را در خود جای داده و اخیرا کتابهای خطی بقعه "شیخ صفی الدین اردبیلی" و" شیخ خرقانی "که گم شده بود در اینجا پیدا شده بود.

بعد از جلوی "پارک پیروزی"که بزرگترین پارک داخل شهر با درختان بسیار زیاد بود ، عبور کردیم. محل کنونی این پارک در زمان جنگ ، کوره آدمسوزی بود .چون آنهمه شهید رو نمی تونستند دفن کنند،درکوره می سوزاندند و بعد از جنگ خاکستر آنهارو با احداث پارکی درپای درختان ریختند.در وسط پارک سکوئی وجود داشت که در میان آن آتشی روشن بود که اینجامحل احترام به خیل عظیم شهدابود. کلا در روسیه به شهدا و نظامیان خود احترام خاصی می گذارند. در این شهرهم همانند سایر شهرهای روسیه، تمامی عروس دامادها قبل از تشکیل خانواده وظیفه خود می دانند که به احترام شهدا ،با دسته گلی به این پارک بروند.روبروی پارک و کنار پیاده رو مجسمه ای مربوط به" چرنوژفسکی"(نویسنده دگراندیش روسیه که در مورد رومانوفها مطالب زیادی نوشته و زندگی خیلی راحتی نداشت) نصب شده بود. محل دیگری که مشاهده کردیم،میدان پیروزی بود.

میدان زیبا و بزرگی که سه طبقه داشت و طبقه بالای آن "موزه پیروزی" نام گرفته بود. مجسمه هائی از پارتیزانها که به جبهه میروند در جلو ،کارگرانی که در ذوب آهن کار میکنند و زنهائی که وسایل فلزی منزل را به آنها می دهنددر کنار و کسانی که با آنها وداع می کنند در پشت سر شان بطرز بسیار زیبائی کار و جاسازی شده بود.در این میدان یک ستون کجی بود که از یک طرف 41 متر(سال 1941 شروع جنگ جهانی دوم) واز طرف دیگر 45 متر(سال 1945 پایان جنگ) بلندی داشت.روی ستون پله میدان هم نوشته شده بود:افتخار برتو لنین گراد"در یک ضلع این میدان هتل پارک این park inn قرار داشت. سپس به مسیر گشت شهری ادامه داده و بعد از مشاهده مناطق مختلف و زیبای شهر،ازجلو ساختمان بورس گذشتیم.بورس این شهر "بورس پوست " نام گرفته است. چون روسیه بزرگترین صادرکننده پوست، مخصوصا پوست "مینک" هستش (مینک ،موشهای آبی هستند که زیر یخها زندگی می کنند).از یک میلیون مینک تنها یکی از اونا سفید رنگه که تاکنون 3 تا پالتو پوست مینک سفید رنگ درجهان دوخته شده است.یکی مربوط به "الیزابت تایلور"دیگری متعلق به "ملکه الیزابت" و سومی که گرانقیمت ترین پالتو پوست دنیاست،متعلق به "اشرف" خواهر محمد رضا پهلویست.

زمانی که روسها در جنگ با ایران به پیروزی رسیدند، سمرقند و بخارا جزئ خاک ایران بود.در سمرقند عده ای از هنرمندان اصفهانی مشغول ساخت مسجدی به نام شیروخورشید بودند.نیکلای دوم آن معماران رو به س.پ آورد و به آنها دستور ساخت مسجدی همانند مسجد سمرقند راداد.مسجد درسال 1905 با معماری خاص ازبکی ساخته شد که گنبد این مسجد شیارشیار بود و اسم مسجد رو "مسجد پیروزه" گذاشتند.محل بعدی ، زیارت ما از نمای خارجی این مسجد بود که از ویژگیهای آن علاوه بر گنبد، وجود دو محراب در آن بود که درست روبروی هم قرار داشتند.

 سفرنامه روسیه  سفرنامه روسیه

نماهای خارجی مسجد پیروزه

مقصد بعدی ما، دیدن" کشتی آورورا " Cruiser Aurora بود. یکی دیگراز جاذبه های توریستی شهر که طی سال های 1897 تا 1900 میلادی ساخته شد و در سال 1905 در جنگ روسیه با ژاپن شرکت کرد. این کشتی دارای 8/126 متر طول، 8/16 متر عرض و 7600 تن وزن می باشد. شهرت این ناو به آن خاطر است که در تاریخ 25 اکتبر سال 1917 با فرمان کمیته فوق العاده انقلابی روسیه شلیک کرد و این شلیک نشانه ای برای آغاز حمله نظامی نیروهای انقلابی روس به قصر زمستانی در س.پ بود. پس از جنگ جهانی دوم این کشتی به موزه تبدیل شده است.در داخل کشتی نمایشگاهی از عکسهای قدیمی سیاه وسفید وجود داشت. افرادی که آن زمان در کشتی کار می کردند وحتی عکس یوری گاگارین اولین فضانورد هم بین عکسها قابل مشاهده بود . وی دوران دو سال خدمت سربازی رادراین کشتی گذرانده بود.

 سفرنامه روسیه  سفرنامه روسیه

نمای خارجی و داخلی ناو جنگی آورورا

در محوطه بیرونی کشتی، مردان و زنانی بودند که با پوشش محلی در قبال دریافت مبلغی پول ، با توریستها عکس یادگاری می گرفتند.این پدیده را ما درکنار اکثر مناطق توریستی شهر ازجمله میدان اسحاق مشاهده کردیم.

 سفرنامه روسیه

زنان بومی با لباسهای محلی در کنار کشتی آورورا

درمسیر بازگشت به هتل ، از کنار مجسمه پترکبیر گذشتیم.این اثر که به"اسب سوار برنزی " هم معروف است در میدان سنا قرار داشته ومهمترین سنبل شهر می باشد.اسم این مجسمه از یکی از اشعار شاعر معروف روس(الکساندر پوشکین) گرفته شده است.هنگام بازدید و عکسبرداری از این اثر،یک لحظه به فکر مجسمه نادر شاه افشار در باغ نادری مشهد افتادم.به یاد می آورم که در توضیح آن نوشته شده بود که سازنده آن ( فکر میکنم درس خوانده فرانسه بود) طوری این مجسمه را ساخته که دومین مجسمه دنیاست که دو دست اسب در بالا قرار دارد و دو پای آن چسبیده به زمین است .درحالی که تنها در س.پ این مجسمه بعد از مجسمه نیکلای اول ،دومین مجسمه ای بود که این خصوصیت رو داشت.

 سفرنامه روسیه

مجسمه برنزی اسب سوار(پترکبیر)

ساعت نزدیک 14 بود و ما به هتل بازگشتیم تا بعد از صرف ناهار و استراحت ساعت 17 جهت شرکت در برنامه شاد و دیدنی کنسرت و رقص قزاقها در کاخ نیکولفسکی آماده بشیم.این برنامه در لیست پکیج ما نبود و با اخذ هزینه مجزا(هرنفر 80 دلار) تعدادی از افراد تور ثبت نام کرده بودند و مابقی زمان آزادشان بود .بطور کلی برای برنامه های خارج از تور ما نفری 360دلار پرداخت کردیم که به تک تک آنها به تدریج اشاره خواهم کرد.

ساعت 17 به طرف محل اجرای برنامه حرکت کردیم .بعد از ایستادن حدود 20 دقیقه در صف ورود به سالن ، ساعت 18 برنامه شروع شد.این برنامه فوق العاده شاد و دیدنی در دو بخش حدود یکساعته اجرا شد و بین دو برنامه تنفس نیم ساعته داشت که در خارج سالن و داخل کاخ بسیار زیبا و رویائی، میزهای پذیرائی ( مرکب از انواع نوشابه ها و شیرینیها )چیده شده بود.

 سفرنامه روسیه

کنسرت و رقص قزاقها

 سفرنامه روسیه

داخل کاخ نیکولفسکی (محل اجرای رقص قزاقها)

نویسنده : فرشاد شفیعی شهیدلو

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.