سفرنامه استانبول

4.2
از 6 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
سفرنامه استانبول
آموزش سفرنامه‌ نویسی
30 شهریور 1393 14:58
11
13.6K

هفت تپه در هفت روز

سلام.من ۱۵ تیر ماه با اخرین پرواز از شیراز به سمت فرودگاه مهرآباد پریدم بعد از کلی تاخیر و گشت در آسمان ایران بلاخره ساعت ۳ نیمه شب به مهراباد رسیدم.از انجا صدهزارتومان دادم وبه فرودگاه امام رفتم این مبلغ ۲۸ هزارتومان کمتراز قیمت بلیط هواپیما شیراز به تهران هست! ساعت ۵ به فرودگاه امام رسیدم.خسته به سمت نمازخانه رفتم تا استراحتی بکنم اما از انجا که برای سلب آسایش در ترمینالهای ایران باید همیشه اماده باشی بعد از اذان بیرونمان کردند و در را بستند.

ساعت ۱۰ به سمت سالن ترانزیت و انجام مراحل پرواز رفتم که در کمال آرامش و بدون تاخیر انجام شد.ارز مسافرتی را بدون ایستادن در صف از گیشه تهیه کردم . پرواز در ساعت دوازده ظهر برخاست و در ساعت حدود ۲ بعاز ظهر در فرودگاه صاحابیا دراستانبول نشست. آژانس سی تروال راهنمای من در این سفر بودند.در فرودگاه راهنماها ،__ تیشرت زرد رنگ پوشیده بودند و اسم هتلها را در دست داشتند . زمان سفرم مصادف با ماه مبارک رمضان بود و ترکها این ماه را بسیار مقدس و گرامی میدارند.به مناسبت این ماه همه جای شهر پر بود از پرچم و چراغانی و پیام رمضان مبارک.در طول سفرم نیز متوجه شدم که اکثر شهروندان روزه هستند. در راه هتل راهنما برنامه شبهای ایرانی و شبهای ترک و گشت در جزیره های پرنسس را پیشنهاد کرد و با پرداخت مبلغ ۲۱۰ دلار در این برنامه ها شرکت کردم و واقعا کار اشتباهی بود.

هتل گرند خلیج در نزدیکی برج گالاتا قرا داشت و چسبیده به ایستگاه مترو و اتوبوس بود .تا خیابان استقلال پیاده ۵ دقیقه راه بود. اتاقم دنج و مرتب بود،با دیدنش از اینکه چنین جایی را برای استراحت کردن دارم احساس خوبی داشتم.با باز کردن پنجره بوی دریا به مشام میرسید.پذیرش هتل در موقع ورودم خوش برخورد و مهمان نواز بودند.استخر هتل رایگان بود که البته کوچک بود.

بعد ازمستقر شدن در هتل به خیابان استقلال رفتم و تا آخر خیابان رفتم وبه میدان تکسیم رسیدم؛ استقلال جایی ست که واقعا عاشقش میشی،پر از رنگ و شادی و آدمهای عاشق و صدای موزیک ،وسایل نقلیه اجازه ورود به خیابن استقلال را ندارند و تنها وسیله نقلیه ان تراموای نوستالژی در میان آن است. در این شب در برنامه شب ایرانی شرکت کردم که برنامه جذاب و متفاوتی از نظر من نبود .جشن و پایکوبی در روی دریا با هموطنان ،شامی بی کیفیت در مقابل پول پرداخت شده ،در کل سعی کردم از هوای شبانگاه دریا استفاده کنم.به بالاترین قسمت کشتی رفته و با چند هموطن هم صحبت شدم و راهنمایی های خیلی خوبی به من کردند.

 سفرنامه استانبول

تراموا خیابان استقلال

روز اول: صبح برای صرف صبحانه به رستوران رفتم،تنوع صبحانه برای یک هتل چهار ستاره خوب بود و فضای خوبی به این امر اختصاص داده شده بود،ظروف تمیز بود و گارسونها جهت این امر و شارژمیز صبحانه با لبخند مشغول بودند. بعد به همراه لیدر به اسکله کاباتاش رفتیم و از آنجا سوار قایق تفریحی شده و به جزایر پرنسس رفتیم . در جزیره هیبلی آدا درشکه سواری کردیم و در جزیره بیوک آدا ناهار خوردیم .برای این برنامه تور از هر نفر ۱۵۰ لیر میگرفت و اگر خودم میخواستم بروم با ناهار خیلی بهتر و درشکه سواری ۵۰ لیر میشد.البته گردش با تور حالت خصوصی تری داره ولی همراه با اتلاف وقت و هزینه است.

 سفرنامه استانبول

اسکله کاباتاش

جزایر پرنسس زیبا و غرق در گل بود.پر از رستوران و توریست .هوا در این فصل کمی گرم بود ولی نسیم خنک دریا گرما را با خودش می برد.

s

 سفرنامه استانبول

جزیره بیوک آدا

 سفرنامه استانبول

جزیره بیوک هیبلی

بعد از ظهر به هتل برگشتم و کمی استراحت کردم و دوباره شب به خیابان استقلال رفتم.در تراموا یک گروه موسیقی مشغول نواختن بودند.من هم تراموا سواری کردم و در رستورانی کنارمیدان تکسیم شام خوردم و پیاده به سمت هتل برگشتم حدودا نیم ساعت شد .با اینکه نیمه شب بود ولی خیابان پر از جمعیت و موزیک و خوردنی بود.

روز سوم به بازدید از کاخ توپکاپی و حرم گذشت .توصیه میکنم از هدفون ها به عنوان راهنما استفاده کنید و اگر به تاریخ علاقه مند هستید بلیط سه روز را بگیرید. واقعا یک روز برای دیدنش کم است.قیمت بلیط یک روز ۴۵ لیر وسه روز ۸۵ لیربود.واقعا زیبا و عظیم بود .البته با تهیه کارت شهروندی بازدید یک روز ۴۰ لیر میشود.شاهان عثمانی غرق در دیدن چه مناظر با شکوهی بودند.با دیدن حرم غم عظیمی در دلم نشست.معماری زیبایی داشت اما در تک تک آجرهایش مویه زنان زیبای بیچاره ای را میشنیدی که به جرم زن بودنشان زیبا بودنشان در اینجا محکوم به حبس ابد بودند.برای رفتن به کاخ از هتل پیاده رفتم که حدود سی دقیقه طول کشید.البته با اتوبوس از جلوی در هتل هم میشد رفت.در کنار کاخ پارک بزرگی بود که درختهایش به قدمت درختهای محوطه کاخ بودند .در کوچه کنار کاخ تمام خانه های چوبی و با یک طرح ونقشه و بیشتر با نمای سفید رنگ و تزیین شده با گلهای رنگارنگ به چشم میخورد که زیبایی خاص خودش را دارد.شب هم ،همراه با تور شبهای ترک را تجربه کردم زیبایی این شب به این بود که چهره هایی از کشورهای متفاوت مثل استرالیا،هلند،آمریکا،چین،ژاپن و اوکراین را دیدم ودر آخر شب همه با هم با موزیک ایرانی! پایکوبی کردیم.

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

گلهن پارک

 سفرنامه استانبول

توپکاپی و حرمسرا

روز چهارم از گردش رایگان تور استفاده کردم که در ان به چند مرکز خرید نظیر ۲۱۲ و پریما و فروشگاه بزرگ چرم رفتم و ناهار هم یک ساندویچ نقلی مک دونالد بود.این برنامه را برای خانواده ها مناسب بود ولی برای من وقت کشی بود.وقتی برگشتم به برج گالاتا رفتم که ورودیش ۱۸ لیر بود و دوباره اما این دفعه پیاده به میدان تقسیم رفتم و پیاده برگشتم..خیابان استقلال شبش از روزش بهتر و روزش از شبش.نور پردازی ساختمانهاش در شب نماهای رومی این خیابان قدیمی را قدیمتر و با عظمت تر جلوه می دهد.

 سفرنامه استانبول

میدان تکسیم

 سفرنامه استانبول

آسانسور برج گالاتا

 سفرنامه استانبول

استانبول از درون برج گالاتا

روز پنجم روز بازدید از مساجد بود.اول مسجد سلیمان بعد مسجد آبی ودر آخر ایا صوفیه. گنبدها و طاقهای خیلی بزرگ،گلدسته های بلند ،سقفهای مرتفع با چلچراغهای بزرگ،نقاشی ها و کاشیکاریهای اسلیمی و در کل معماری های مساجد ساده ،عظیم ،شگفت انگیز و آٰرامش بخش و دیدنی هستند.مثل حس حرمهایی اینه کاری شده خودمان بود البته با معماری و لوسترها و رنگهای متفاوت اما یک نقطه مشترک داشتند،پر بودند از ادمهایی که برای پرستش خدا آمده بودند.و اما ایا صوفیه جای بی نظیری بود کافی خودت را به روح بنا بسپاری و آن وقت هست که خودت را در پیچ و خم تاریخ توحید میبینی .

 سفرنامه استانبول

ناقوس ایاصوفیه

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

ایاصوفیه

بعد از بازدید مساجد نوبت به آب انبار باسلیکا رسید که فرصت دیدن این مکان مرموز و شگفت انگیز را نباید از دست داد .آب انبار روبروی مسجد آبی یا مسجد سلطان احمد هست و از کوچه کنار اون میتونید پیاده و با لذت بردن ازهنرمندی بی نظیر فرشبافان ترک در گالریهای فرش فروشی به طرف بازار بزرگ رفت. بازار بزرگ چالاپاشی، بازاری هزار تو ،نظیر بازار بزرگ تبریز در خروجی های بازار که عمده فروشی ها قرار داشتند کالاها را با قیمت خیلی مناسب میشد خرید.

 سفرنامه استانبول

هنر فرش

به جمعه بازار هم سری زدم ،این بازار در مکانی به نام فندق زاده قرار دارد که به آکسارای خیلی نزدیک است. شبیه بازارهای روز خودمان بود اما با خوردنیهای اشتها آور،متنوع تر و با کیفیت تر.

 سفرنامه استانبول

جمعه بازار

دوباره شب و دوباره شب نشینی در خیابان استقلال اما این دفعه تا دیر وقت ماندم تا ببینم کی خیابان خلوت میشود.از حدودای ساعت سه نیمه شب خیابان خلوت میشد و جای نوازنده های شاد ،نوازنده های خسته را که کنار خیابان از هوش رفته بودند را میدیدی،پناه جویان سوری وکودکان کار، در زباله ها شام میجستند و در کوچه های تاریک و تنگ استقلال ،ستاره هار را رویشان میکشاندند و می خوابیدند.

 سفرنامه استانبول

نیمه شب استقلال

روز ششم برای دیدن منظره صبح دوباره به بالای برج گالاتا رفتم.استانبول تازه از خواب بیدار شده،هوای لطیف صبحگاه ،رقص ابرها ،آسمان آبی و آبی دریا تماشایی بود.بعد برای خرید با اتوبوس به آکسارای و بعد با راهنمایی یک هموطن با ترامواا آنجا به سنتر کالا رفتم ناهار را آنجا خوردم . اکثر مراکز خرید به سبک دلنشینی تزیین شده و مجهز به وسایل سرگرمی برای کودکان هستندو نمایندگی مکدونالد و کینگ برگر در آنها وجود دارد .در ضمن استفاده از سرویس بهداشتی نیز رایگان است. شب برای خوردن شام به پل گالاتا رفتم.بوی دریا،ماهی،نسیم خنک ،همهمه جمعیت و رنگها خستگی را از بدن دور میکرد.کباب ماهی طعم خوبی از سفر استانبول برای مسافرانش میتواند باشد.کنار پل پر از دست فروش با اجناس گوناگون و قیمتهایی باور نکردنی و خیلی ارزان بود. کلمه ایندریم در این شب خیلی بدرد خورد.

 سفرنامه استانبول

نمای استانبول از بالای برج گالاتا

روز هفتم که مصادف با روز یکشنبه بود،کلیسای سنت آنتونی در استقلال با درهای باز منتظرم بود.عاشقان خدا مشغول انجام مراسم مذهبی بودند.لبخند بر لبان حاضرین، بوی شمعهای روشن و نوای ارگ روز خاطره انگیز و روحانی را برای من بوجود آورد.

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

کلیسای سنت آنتونی

بعد ازآن با مترو و اتوبوس به ساحل کالیوس رفتم .حدود یک ساعت و نیم راه بود.ورودی پلاژ در روزهای تعطیل بیست و پنج لیر و در روزهای عادی پانزده لیر بود.ناهار را در یک رستوران زیبا در همان محل خوردم.شب هم برای دیدن مسابقه فینال جام جهانی به کافه ای در خیابان استقلال رفتم.قهرمانی تیم آلمان به منزله قهرمانی تیم کشورخودشان بود.

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

ساحل کالیوس

روزهشتم برای دیدن طلوع آفتاب صبح زود به روی پل گالاتا رفتم .خیابان استقلال هم خواب بود.برای صرف صبحانه به هتل آمده و بعد وسایل خود را جمع کردم و ساعت ده با لیدر هتل را به قصد فرودگاه ترک کردم .پرواز ساعت ۳ بعداز ظهر بود.ساعت هفت و نیم به فرودگاه امام رسیدم و از آنجا با پرداخت صدهزارتومان به ترمینال جنوب رفتم و با اولین اتوبوس راهی شیراز گل و بلبل خودم شدم.

در مسافرت باید کمتر خوابید و بیشتر گشت و دید ،باید یک شهر را بو کرد ،چشید و با مردمش خندید و راه رفت.برای کم هزینه شدن حتما کارت شهروندی ار از هتل ها تهیه کنیم چون هتلها وقتی کارت را برگردانی مبلغی را که بات خریدش پرداختی باز میگردانند.اگر خرید کلی دارید .ترجیحا از یک فروشگاه خرید کنید تا بتوانید از تکس آن استفاده کنید.بهتر است مکان هتل در خیابان استقلال یا نزدیک پل گالاتا باشد تا از شبها و روز ها به راحتی استفاده کرد.بطور مثال در منطقه فاتح باشد اگر شب را بخواهید تا دیر وقت بیرون باشید متحمل هزینه نسبتا زیادی برای بازگشت به هتل میشوید.اغلب ترکها زبان آلمانی را بلدند ولی انگلیسی را نمیدانند.به مراکزی که برای توریست در جاهای مختلف شهر گذاشته شده حتما سری بزنید نقشه کامل شهر را همراه با راهنمایی های مفید به شما می دهند.

استانبول یک کلان شهر زیبا و رنگارنگ است.تمام بزرگراه ها ،پل ها و خیابانها گلکاری شده بود.حتی علایم راهنمایی کنار خیابانها را با گل درست شده بود.سهولت استفاده از وسایل نقلیه و تردد انواع آن در خیابانها ،گردشگری را اسان و لذت بخش میکند.گردشگر با کمی دقت به نقشه راههای ارتباطی درون شهری که در همه جا اعم از ایستگاه ها ،درون اتوبوس،تراموا،مترو میتواند به راحتی به مقصد مورد نظر برسد.در ضمن به دلیل تعداد زیاد آنها لازم نیست زمانی بیش از پنج دقیقه را در ایستگاه منتظر وسیله مقصد مورد نظر بمانی.،بنابراین حتی در وقت هم صرفه جویی میشود .اگر هم در اثر بی توجهی در پیدا کرپن مسیر خود دچار اشکال شوید باید بدانید که گم شدن در این شهر دلچسب است، در هر گوشه ی شهر مکانی برای بازدید و کافه ها و رستورنها با غذاهای خوشمزه وجود دارد حتی در کوچه و پس کوچه هایش ،و در آخر احساس مسولیت و لطف مردمش در رساندن گردشگر به مقصد،دوست داشتنی ترش می کند.در این شهر رابطه مردم با حیوانات مهربانانه است نه حیوان از انسان فرار میکند و نه بر عکس آن،پس لزومی به ترسیدن از این موجودات بی آزار نیست،سگهای بزرگ بی آزار،گربه های پشمالوی،پرندگان وانسانهای مهربان در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی میکنند.ترکها بسیار نسبت به رفتار با حیوانات حساس بودند و اگر میدیدند کسی حیوانات را اذیت میکردند بلافاصله تذکر میدادند.

 سفرنامه استانبول

تنگه بسفر

 سفرنامه استانبول

نمایی از کشتی کروز

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

 سفرنامه استانبول

استانبول رنگارنگ

 سفرنامه استانبول

سرمست در کوچه های استانبول

 سفرنامه استانبول

ایاصوفیه

هتل گرند خلیج(هالیک)

از نظر من هتل خلیج از مبنای ده امتیاز در موارد ذیل ،۹ امتیاز برای منطقه و دسترسی به امکان گردشی ، ۸ امتیاز برای رفتار کارکنان ،۵ امتیاز برای کیفیت و تنوع غذا،۶ امتیاز برای تمیزی و زیبایی هتل ،۶امتیاز برای ارزش قیمت نسبت به خدمات و ۵ امتیاز برای تفریح و سرگرمی کسب می کند و ویژگی خاصش داشتن منظره خلیج شاخ طلایی از درون رستوران هتل می باشد. مزیت هتل گرنند هالیک دسترسی بسیار راحت به اتوبوس و مترو است چنانکه ایستگاه هر دو وسیله فوق در مجاور هتل میباشد.کارکنانش متبسم و خوش رو بودند.با اینکه هتل در کنار خیابان اصلی واقع شده اما متوجه سر و صدای خیابان نمیشوید.اما پاکیزگی اتاقها در حد مطلوب بود اما عالی نبود.در تمام قسمت های هتل برای معلولین مسیری در نظر گرفته شده بود.استخر هتل کوچک اما تمیز بود .دو ویژگی بی نظیرش ۱-داشتن منظره خلیج شاخ طلایی از رستوران و بعضی از اتاقهای هتل دوم نزدیکی به خیابان استقلال و برج گالاتا بود. هتل تقریبا در وسط قسمت جدید و باستانی شهر قرار داشت و این امکان را فراهم میکرد که بازدید هر دو نقطه را پیاده بتوان انجام داد.فاصله زمانی هتل برای پیاده روی تا توپکاپیا حدودا سی دقیقه و تا میدان تقسیم هم پانزده دقیقه بود.

نویسنده : نجمه روزیطلب