پاریس! پارادوکس رویا تا واقعیت (سفرنامه - بخش 1)

4.5
از 55 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
پاریس! پارادوکس رویا تا واقعیت (سفرنامه - بخش 1)
آموزش سفرنامه‌ نویسی
23 بهمن 1395 17:20
93
29.1K

kandid.jpg

پاریس شهری در شمال فرانسه که به شهر عشق و هنر معروف شده. پاریس، پایتخت کشور فرانسه، لقب های زیبای بسیاری را آز آن خود کرده که برجسته ترین این القاب، عروس شهرهای جهان! می باشد.

آب و هوای پاریس اقیانوسی است به این معنی که تابستان ها و زمستان های خیلی گرم و یا خیلی سرد ندارد ولی در روزهای آفتابی ، آفتاب سوزان و در روزهای سرد، سوزهای بدی دارد. در این شهر معمولا باران های ناگهانی زیاد باریده می شود.

از نظر غذایی، فرهنگ غنی دارند و شیرینی ها و غذاهای پاریس زبانزد خاص و عام هستند. از جمله شیرینی های معروف میشه به ماکارون ها و کروسان و کلافوتی ها اشاره کرد. داک کانفیت، استیک فریتس و بیف بورگینیون هم از غذاهای پرطرفدر پاریس به حساب می آید.

پاریسی ها مردمی خوش پوش و مبادی آداب هستند. شاید در طول روز که بیرون هستین زیاد با سلام کردن افراد مختلف رو به رو بشین که این از عادات پاریسی هاست. خیلی آروم و کم صحبت هستند و در اماکن عمومی معمولا نمیبینید که کسی با صدای بلند با تلفن و یا فرد کناریش صحبت کنه. بسیار اهله مطالعه هستند و در هر گوشه و کناری و حتی در مترو و اتوبوس بسیاری از افراد رودر حال مطالعه میبینید. روی زبان اصلیشون تعصب خیلی زیادی دارن و معمولا با هر زبانی که ازشون سوال بپرسین، فرانسوی جواب میدهند.

اینها مقدمه ای کوتاه در مورد شهر پاریس بود. شروع سفر ما از شهر بسیار زیبای آمستردام بود لینک سفرنامه آمستردام ، شهرهای دیگه ای که در هلند موفق به دیدنشون شدیم دنهاخ و رتردام بودند لینک سفرنامه دنهاخ و رتردام و سپس در کشور زیبای بلژیک لینک سفرنامه بلژیک از چهار شهر آنتورپن، استند، بروژ و بروکسل دیدن کردیم. در حال حاضر با سفرنامه ی پاریس در خدمت شما عزیزان هستم. انشالله سفرنامه ی بارسلون هم که نقطه ی پایان این مجموعه سفرنامه هاست به زودی در سایت انتشار داده میشه.

پاریس، شهری با این همه اجحاف و تعریف و تمجید و کاخ آرزوههایی که هر ساله میلیون ها توریست رو به خودش جذب میکنه. به گفته ی محققان ، بیشتر این بازدیدکنندگان بعد از بازگشت دچار بیماری به نام سندروم پاریس می شوند! بیماری که نتیجه ی عدم تطابق تصورات رویایی شون از پاریس با واقعیت شهر پاریس است.

سفرنامه پاریس

نمایی از سمبل پاریس

 

حدودا یک ماه قبل از شروع سفرمون به پاریس و بارسلون، از سایت های رزرو بلیط هواپیما و هتل ها شروع به سرچ کردم. (در بخش یک سفرنامه آمستردام (لینک بخش یک سفرنامه آمستردام)در مورد سایت ها و اپلیکیشن ها به طور کامل توضیح داده ام)

طبق برنامه ای که چیده بودیم قرار بود ده روز آخر سفرمون رو به پاریس و بارسلون اختصاص بدیم.

در سایت ( Skyscanner) بلیط هواپیمای آمستردام به پاریس بدون بار نفری 39 یورو بود که برای هر نفر بار تا 15 کیلو، 18 یورو اضافه میشد(تا 20 کیلو بار، 23 یورو اضافه میشد). در کل با 15 کیلو بار برای هر نفر بلیط آمستردام به پاریس نفری 57 یورو شد. از شرکت هواپیمایی Vueling بلیط هامون رو رزرو کردیم.لازم به ذکر هست که به دلیل نداشتن مسترکارت، پسر عموم خریدها و رزروهای اینترنتی رو انجام دادن.

این بلیط رو در حالی خریدیم که بلیط قطار درجه ی دو، آمستردام به پاریس نفری 85 یورو بود.

هتل رو هم از سایت (Booking ) رزرو کردیم. در زمانی که ما براورد هزینه کردیم، قیمت یک هتل سه ستاره در پاریس و بارسلون حدودا از شبی 50 یورو شروع میشد ولی متاسفانه در زمان سفر ما، به خاطر شروع تعطیلات تابستانه ی اروپایی ها قیمت ها به شدت بالا رفته بود و قیمت یک هتل 3 ستاره حداقل از شبی 120 یورو شروع میشد. در همین حین یک هتل بدون ستاره به نام hipotel paris belleville gare de l'est در مرکز شهر که تا موزه لوور فقط 2.5 کیلومتر فاصله داشت به قیمت شبی 25 یورو پیدا کردیم. بدون معطلی این هتل را رزرو کردیم.

روز اول (چهارشنبه 20 مرداد )

پروازمون ساعت 9:45 بامداد از فرودگاه اسخیفول آمستردام به سمت پاریس بود. ساعت 8 صبح عمو جان مارو به فرودگاه رسوند. به محض ورودمون به فرودگاه به سمت کانتر های شرکت Vueling رفتیم و بدون هیچ مشکلی چک این رو برامون انجام دادن و کارت پرواز رو گرفتیم.

سفرنامه پاریس

به سمت سالن ترانزیت رفتیم. با اینکه همیشه رعایت می کردم و وسایل آرایش رو در بار هواپیما قرار میدادم ولی اینبار کوتاهی کردم و در کیف آرایشی دستی خانمم کلی کرم و لوازم آرایشی هردومون قرار داشت که بردن به هواپیما ممنوع بود. متاسفانه همونجا همه ی این لوازم رو از کیفمون خارج کردن و دور انداختن. این اولین اتفاق ناخوشایندی بود که در راه پاریس برامون رقم خورد .

از روی تابلوی اعلانات شماره پروازمون رو چک کردم که متاسفانه با 4 ساعت تاخیر پرواز مواجه شدم. از این تاخیر خیلی ناراحت شدم. چون برای هر روزمون در پاریس کلی برنامه داشتیم. با این شرایط تقریبا نصف روزمون رو از دست میدادیم.

حدودا 4-5 ساعت داخل فرودگاه وقت آزاد داشتیم. فرودگاه اسخیفول واقعا بزرگ و مجهز بود و در طول این مدت اصلا خسته نشدیم. این فرودگاه بخش هایی برای خوابیدن و استراحت کردن داره. همچنین استفاده نامحدود از اینترنت رایگان وجود داره.

از ایران پیش بینی کرده بودم که در طول این یک ماه سفرهای متوالی و پی در پی، امکان داره که بدنمون ضعیف بشه. به خاطر همین جعبه کمک های اولیه که شامل تمامی قرص ها و داروها و ویتامین های مورد نیاز بود رو همراهمون برده بودیم. امروز هم یه مقدار کسالت داشتم که با کمک این داروها و یک خواب عمیق بر روی کاناپه های راحت مخصوص استراحت، کمی حالم بهتر شد. بالاخره ساعت 13 گیت ورود به هواپیما باز شد و تونستیم وارد هواپیما بشیم. هواپیمای این شرکت خیلی معمولی بود و در طول مدت پرواز، هیچ پذیرایی انجام نمیشد. حتی برای آب هم باید پول پرداخت می کردیم.

سفرنامه پاریس

داخل هواپیمای ویولینگ

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از شهر پاریس

 

پرواز آروم و خوبی داشتیم و بعد از 45 دقیقه، ساعت حدودا 14 در فرودگاه Orly پاریس به زمین نشستیم. از همینجا چشممون به برج ایفل افتاد و کلی از دیدن این برج هیجان زده شدیم. بالاخره از زمانی که یاد داریم عکس و فیلم های زیادی از این شهر و نماده معروفش دیده بودیم و برای من مثل یه آرزو بود که بتونم روزی این برج رو از نزدیک ببینم و در این فضا باشم.

سفرنامه پاریس

فرودگاه اورلی

 

به محض رسیدن به این فرودگاه به سمت سالن تحویل چمدان ها رفتیم. خیلی زود چمدان هامون رو گرفتیم. از کانتر راهنمای توریست که در فرودگاه قرار داشت نقشه ی شهر و همچنین نقشه اماکن توریستی و نقشه ی متروهای شهر رو به طور رایگان گرفتیم.

از روز قبل در گوگل مپ، مکان دقیق هتلمون رو مارک کرده بودم و نزدیکترین ایستگاه مترو به هتل ایستگاه Colonel Fabien از متروی خط 2 بود. ایستگاه مترو تا هتلمون فقط 250 متر فاصله داشت. در نگاه اول نقشه متروی پاریس یه خورده گیج کننده است ولی با کمی دقت و پرس و جو به راحتی مسیر رو میشه پیدا کرد. باید ابتدا اسم ایستگاه مقصد و سپس اسم ایستگاهی که در آن هستید رو پیدا کنید، بعد راه های رسیدن به این ایستگاه رو از طریق خطوطی که در راه هست جستجو کنید، نقاطی که با بیضی سفید در نقطه ی تداخل چند خط نشان داده شدند، ایستگاه هایی هستند که از طریق آنها میتوانید خط عوض کنید و به خط مورد نظرتان بروید.

سفرنامه پاریس

نقشه مترو و تمامی اماکنی که در این سفرنامه معرفی شده اند

 

متروی پاریس خیلی کامل هست و تقریبا کنار هر مکان توریستی، ایستگاه داره و نیاز به استفاده از هیچ تاکسی در این شهر احساس نمیشه. از سالن فرودگاه ابتدا به سمت ترنی رفتیم که به طور رایگان تا ایستگاه مترو مسافران رو جابه جا میکرد.

در ایستگاه آخر پیاده شدیم و از باجه های فروش بلیط الکترونیکی بلیط مترو رو برای هر نفر 12.5 یورو خریدیم. (خرید بلیط فقط از دستگاه ها امکان پذیر بود) شهر پاریس به 5 زوم (منطقه) تقسیم شده. هزینه ی مترو بر اساس جابه جایی بین زوم ها محاسبه میشه. فرودگاه اورلی خارج از زوم 5 هست که بالاترین هزینه ی مترو رو داره ولی جابه جایی در هر زوم هزینه اش 1.75 یورو هست. به همین خاطره که بهتره هتل در مرکز شهر باشه تا روزانه هزینه ی بالایی برای جابه جایی متقبل نشید.

برای رسیدن به هتلمون سه بار خط مترو عوض کردیم. موقع جابه جایی و خط عوض کردن باید دقت کنید که به کدام سمت خط می خواهید بروید(ابتدایی یا انتهایی) و بر همون اساس مسیر و تابلوها رو باید دنبال کرد. گرچه ما چند باری در ایستگاه های مترو گیج شدیم ولی با کمک گرفتن از افراد حاضر، مسیر رو به راحتی پیدا میکردیم.
از همون لحظه ی ورودمون به پاریس با دیدن ایستگاه های مترو خیلی قدیمی و کثیف جا خوردیم، برامون خیلی عجیب بود که چرا ایستگاه های متروی شهری، به این معروفی باید این حال و روز باشن!!! حتی درب مترو ها با دستگیره باز میشدن و اگر در ایستگاهی قصد پیاده شدن داشتیم باید دستگیره ی در را بالا میزدیم تا در برامون باز بشه!

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

متروها، حتی دستگاه تهویه هوا نداشتن. داخل ایستگاه ها جای ادرار روی زمین و دیوارها به وضوح دیده میشد و بوی بد و تعفن به مشام میرسید.این اولین صحنه هایی بود که ما از پاریس دیدیم و در انتظار دیدن شهر رویاییمون بودیم.

بعد از یک ساعت مترو سواری به هتلمون رسیدیم. هتل متعلق به چینی ها بود. رسپشن هتل هم یک آقای بسیار مهربان مراکشی بود. وقتی که فهمید ایرانی هستیم کلی تحویلمون گرفت و بهمون یه اتاق خوب داد. هزینه ی کامل 5 شب اقامت با احتساب سرویس و مالیات در کل 128 یورو شد که در بدو ورود پرداخت کردیم. برای اینترنت هم به ازای هر 24 ساعت 3 یورو میگرفتن که هر چه تعداد روزهای رزرو اینترنت بیشتر میشد مبلغ کمتری پرداخت میشد.

 

سفرنامه پاریس

عکس هایی از اتاق هتل

 

از هتل خیلی انتظار بالایی نداشتیم چون هزینه ی کمی براش پرداخت کرده بودیم ، هتل معمولی و راحتی بود و مهمتر از همه جای عالی هتل بود که هم در مرکز شهر بود، هم اینکه از ابتد تا انتهای خیابان هتل، پر از رستوران، فست فود، داروخانه، ایستگاه مترو و اتوبوس و خلاصه هرچیزی که یه توریست بهش نیاز داره در دسترس بود. در خیابان کناری هتل هم یک هایپر مارکت بزرگ و نانوایی بود که تمامی مایحتاج روزانمون رو از این فروشگاه ها با قیمت خیلی مناسب تهیه می کردیم.

ظاهر اتاقمون اصلا شیک و نو نبود حتی پتوهای هتل هم بسیار کهنه و قدیمی بودند ولی ملحفه هایی که هر روز عوض میشدن تمیز و نو بودن. در کل برای ما که از صبح می خواستیم بریم بیرون و شب موقع خواب برگردیم کافی بود. سرویس بهداشتی و حمام در حین قدیمی بودن ولی تمیز بود و هر روز نظافت میشدن.

بزرگترین ایراد هتل، این بود که سیف باکس نداشت، که ما با چمدون های قفل دارمون مشکل سیف باکس رو حل کردیم(گرچه اینکار هم خیلی امنیت نداره ولی خدارو شکر در هتل اتفاق نا خوشاندی برامون پیش نیومد) ایراد دوم هم این بود که در هتل صبحانه سرو نمیکردن. کنار هتل یک کافه قرار داشت که هر روز صبح میتونستیم از این کافه آب جوش به طور رایگان تهیه کنیم.

و ایراد سوم هم نداشتن یخچال بود که به دلیل نزدیکی هایپر مارکت، تمامی مواد مورد نیازمون رو به صورت روزانه تهیه می کردیم.

قبل از سفرمون، خوشبختانه دوستانمون به پاریس سفر کرده بودند و بهمون تاکید کرده بودند که حتما از ایران چند وعده غذا ببریم. ما هم برای احتیاط از ایران به اندازه 5 وعده غذا در طول این یک ماه از غذاهای متنوع آماده تهیه کرده بودیم. گرچه تا اینجای سفر اصلا به کارمون نیومده بودن ولی برای احتیاط با خودمون به پاریس بردیم که به نظرم خیلی مفید بودن. به محض رسیدنمون به اتاق، از خستگی تاخیر و پرواز، بیهوش شدیم و عصر که بیدار شدیم تازه فهمیدیم چقدر گرسنه هستیم. از آشپزخونه ی کافه کناری که پنجره اش در حیاط هتل بود درخواست کردیم تا غذاهامون رو 20 دقیقه بجوشونه. چقدر این غذاها در خارج از کشور برامون لذت بخش بودن.
برنامه ی امروز بازدید از محوطه ی اطراف برج ایفل بود. ساعت 18 از هتل به سمت ایستگاه مترو رفتیم، بلیط مترو برای جابه جایی در یک زوم، فقط 1.75 یورو بود. نسبت به مسافت های طولانی که داشتند قیمت بلیط مترو در پاریس خیلی مناسب بود.

در ایستگاه Bir-Hakim از متروی خط 3 پیاده شدیم. البته ایستگاه Champ de Mars Tour Eiffel از RER C به ایفل نزدیکتره ولی در زمانی که ما بودیم این ایستگاه در حال تعمیر بود. در پاریس دو نوع وسیله ی نقلیه در ایستگاه های مترو وجود داره، یکی RER و دیگری مترو، این دو خیلی فرق چندانی با هم ندارن و از طریق هر دو میشه به مکان مورد نظر رسید. هر دومون از اینکه داریم برای اولین بار و از نزدیک برج ایفل رو میبینیم کلی هیجان داشتیم.

 

سفرنامه پاریس

پیاده روی منتهی به برج ایفل

 

قبل از سفر ، هم در سفرنامه های متعدد و هم از توصیه های دوستانم شنیده بودم که اطراف برج ایفل خیلی ناامن هست و باید حسابی حواسمون رو جمع کنیم. همچنین توصیه اکید کرده بودن که به هیچ عنوان به دوره گردهایی که با چند کاسه تردستی انجام میدن و از شما میخوان باشون شرط بندی کنید و بگید زیر کدوم کاسه پر هست، نزدیک نشین. چون ترفند اینها به اینصورته که چند نفر از دوستانشون دوره خودشون جمع میشن و چند بار مبالغ بالایی رو برنده میشن و اینجوری بقیه ترغیب میشن که در این بازی کثیف شرکت کنند و به خیال خودشون کلی پول برنده بشن. غافل از اینکه گرفتار شیادان حرفه ای شدن و در یک چشم به هم زدن کلی پول در این شرط بندی از شرکت کنندگان به جیب میزنن. متاسفانه دوست من در این بازی 800 یورو از دست داده بود و حسابی بهمون تاکید کرده بود که حتی کنار بساط این شیادان لحظه ای هم نایستیم.

از نزدیکی برج ایفل بساط این شیادان رو دیدیم، که چطور با همدستی دوستانشون در حال خالی کردن جیب توریست های از همه جا بیخبر بودن.

 

سفرنامه پاریس

اطراف برج ایفل و بساط دست فروشان و شیادان

 

واقعا جای تعجب داشت که چرا در چنین شهری این شیادان باید آزادنه در معروفترین بخش شهر در انظار عمومی و جلوی چشم پلیس ها اینجوری دزدی کنند و هیچ کسی کاری به کارشون نداشته باشه!
کمی جلوتر که رفتیم، با دیدن برج ایفل دست به دوربین شدیم و شروع به گرفتن عکس از گوشه به گوشه ی این برج کردیم. در عرض یک چشم به هم زدن متوجه شدیم که کیف خانمم باز هست و تمام پول هایی که برای خرید بلیط ورودی ها همراهمون آورده بودیم، از کیفش دزدیده بودن. حسابی جا خوردیم، در همون بدو ورودمون 300 یورو از کیفمون زدن، اینکه با تمام توصیه هایی که قبل از سفر بهمون کرده بودن حالا گرفتار دزدی شده بودیم خیلی ناراحت کننده بود. ولی خب اتفاقی بود که افتاده بود و کاری از دستمون برنمیومد. سعی کردیم که این موضوع رو فراموش کنیم و اجازه ندیم که سفرمون رو خراب کنه.

سفرنامه پاریس

نمایی از برج ایفل

 

از کنار برج ایفل گذشتیم. به سمت رودخونه ی سن رفتیم. کمی روی پل ایستادیم ورفت و آمد کروزهای تفریحی رو تماشا کردیم.

سفرنامه پاریس

رودخانه سن در مجاورت برج ایفل

 

تمام پیاده روها پر از دست فروش ها و شیادان قمار باز بود. به طرف مقابل پل رفتیم که دید خوبی از برج ایفل داشت. در اینجا پارک Jardins du Trocadéro قرار داشت، پارکی که به آبنماهاش معروفه ولی هر وقت ما به این پارک رفتیم این آبنماها خاموش بودند.

سفرنامه پاریس

نمایی کلی از پارک Trocadéro

 

در انتهای این پارک هم موزه ی ملی دریایی و کاخ شایلو (Palais de Chaillot) قرار داره. در اینجا سکوهایی رو به ایفل هست که مکان خوبی برای عکاسی با ویوی ایفل فراهم کردن.

سفرنامه پاریس

ساختمان موزه

 

تا ساعت 21 هوا همچنان روشن بود و از این ساعت به بعد آفتاب غروب میکرد، تماشای برج در این ساعات بسیار دیدنی بود. به محض تاریک شدن هوا چراغ های برج روشن میشدن که نمای این سازه ی آهنی رو چندین برابر زیبا می کرد. راس ساعت های 22و23 و 24 تمام برج از پایین تا بالا با چراغ های چشمک زن ستاره بارون میشد. با شروع اولین ستاره بارون برج، همه مردم به وجد اومدن و کلی دست زدن.

سفرنامه پاریس

برج ایفل در شب

 

کمی در فضای این پارک بودیم و مجددا به سمت برج ایفل رفتیم. دورتادور برج ایفل رو نرده کشیده بودند و برای وارد شدن به محوطه برج ایفل باید از گیت بازرسی عبور میکردیم. این گیت تحت حفاظت های شدید امنیتی، همه ی افراد رو تک به تک بررسی میکردند و تمامی وسایل رو با دستگاه و اشعه چک میکردند.

بعد از حدودا یک ساعت انتظار در صف بالاخره نوبتمون رسید و تونستیم وارد محوطه ایفل بشیم. هوا حسابی سرد شده بود و سوز خیلی بدی داشت. وقتی در این فصل از تابستون انقدر اینجا سرده، زمستون هوا چطور میشه؟!
چقدر این برج عظیم هست. چقدر زیر این برج بودن و از نزدیک دیدن این نماد لذت بخش بود. زیر این برج رفتم و تا چند دقیقه ای سرم رو بالا گرفته بودم و این همه عظمت رو از زیر نظاره گر بودم. تماشای برج از این زاویه برام تازگی داشت.

سفرنامه پاریس

زاویه ای دیگر از ایفل

 

به سمت پارک روبه روی آن رفتیم. کمی بر روی سبزه های پارک در کنار توریست های دیگر نشستیم و در شب به تماشای ستاره بارون ایفل نشستیم.

سفرنامه پاریس

ستاره باران ایفل در شب

 

کمی دلگیر بودیم که در ابتدای سفر اینهمه اتفاق ناخوشایند برامون افتاده، اول تاخیر 4 ساعته هواپیما، دوم دور اندختن وسایل آرایشیمون و سوم هم دزدی! ولی خب، به خودمون دلداری میدادیم که سفر یعنی این و بی دلیل نیست که میگن انسان در سفر پخته تر میشه، ما هم باید به این اتفاقات ناخوشایند به چشم یک تجربه نگاه می کردیم. شب های پاریس به روشنایی معروف هستند ولی در مهمترین بخش شهر فقط برج ایفل نورانی بود و حتی پارک هم از نور کافی برخوردار نبود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

پیاده روهای مملو از توریست و غرفه های خوراکی

 

در راه روی کنار پارک غرفه های متنوع خوراکی های لذیذ قرار داشت. ما هم از یکی از غرفه های فروش هات داگ، دو ساندویچ هات داگ خریدیم. تنها غذایی که در پاریس خوردیم و واقعا خوشمزه بود همین هات داگ بود، واقعا مزه ای عالی و متفاوتی داشت. هات داگ در اروپا به طرز خاصی تبخ میشدن که بسیار لذیذ بودن. قیمت هر هات داگ 8 یورو بود و در نهایت شام همراه بانوشیدنی امشبمون 21 یورو شد.

سفرنامه پاریس

ماکت زیبا درمجاورت ایفل

 

ساعت حدودا یازده به سمت ایستگاه مترو رفتیم. بعد از حدود نیم ساعت به هتل رسیدیم. انقدر خسته بودیم که نفهمیدیم کی بیهوش شدیم و به این ترتیب روز پراز اتفاقات عجیبمون به اتمام رسید.

روز دوم (پنجشنبه 21 مرداد)

امروز صبح بعد از بیدار شدن به هایپر مارکت نزدیک هتل رفتیم و تمامی خوراکی های مورد نیازمون رو از این فروشگاه بزرگ خریدیم. شیرینی های فرانسه واقعا لذیذن تا میتونستیم برای صبحونه مافین و ماکارون های فرانسوی گرفتیم. قیمت این شیرینی ها در سوپرمارکت ها خیلی مناسب تر از مغازه های مختلف در اماکن توریستی هستند.

سفرنامه پاریس

مغازه های شیرینی فروشی و ماکارون های لذیذ فرانسوی

 

هوای امروز به نسبت دیروز کمی بهتر شده بود و مثل دیروز خیلی سرد نبود. برنامه امروز این بود که پاریس گردی کنیم. نقطه شروعمون رو طاق پیروزی (Arc de Triomphe) قرار دادیم. خوبی پاریس این بود که در کنار تمامی اماکن دیدنی شهر ایستگاه مترو داشت و خیلی راحت میتونستیم از هر نقطه ای به نقطه ی دیگه با مترو بریم. در ایستگاه (Charles de Gaulle Etoile) پیاده شدیم. طاق پیروزی دقیقا کنار این ایستگاه قرار داره. تماشای طاق پیروزی از نزدیک واقعا لذت بخش بود.

سفرنامه پاریس

میدان شارل ده گل و طاق پیروزی

 

این بنا بین سال های 1806 تا 1836 برای یادبود سربازان کشته شده در طول جنگ ها در زمان ناپلئون ساخته شده. نام برخی از جنگ های معروف فرانسه و همچنین لیستی از پیروزی های بزرگ فرانسه بر روی دیوارهای این بنا حک شده.

سفرنامه پاریس

نوشته های حک شده بر دیوارهای طاق پیروزی

 

زیر این طاق، آرامگاه یک سرباز گمنام در جنگ جهانی اول قرار دارد که همیشه مشعلی روشن روی آن شعله ور است. هر روز طی مراسمی خاص در بعداز ظهر گاز این مشعل تمدید می شه.

سفرنامه پاریس

مقبره ی سرباز گمنام

 

روی طاق نصرت تندیس های زیبایی از سربازان زن و مرد وجود داره که در حال جنگ با دشمنان هستند. بعد از کلی عکس گرفتن در کنار این طاق زیبا، تصمیم گرفتیم که به قسمت بالای این بنا بریم.

سفرنامه پاریس

تندیس های حک شده بر طاق پیروزی

 

از راهروی زیرزمینی به سمت باجه فروش بلیط رفتیم. در کمال ناباوری با خیل عظیم جمعیت روبه رو شدیم. با توجه به وقت کمی که داشتیم ترجیح دادیم تماشای شهر از بالا رو به مکان های دیگه موکول کنیم. گرچه خیلی دوست داشتم که از بالای این طاق شاهد برج ایفل و خیابان شانز الیزه باشم. هزینه ی بلیط ورودی تراس طاق، نفری 10 یورو بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نماهایی دیگر از طاق پیروزی

 

یکی از این خیابان های منشعب شده از این میدان، خیابان مشهور شانز الیزه (Champs Elysees) هست. فرانسوی ها شانز الیزه را "زیباترین خیابان جهان" هم می نامند. این بلوار حدودا 2 کیلومتر طول و 70متر عرض داره . یکی از علت های معروفیت این خیابون ، دوره هم جمع شدن نمایندگی ها و قدرت های جهانی از محصولات مختلف در یک خیابان عریض و پهن هست که دو منطقه ی مهم به نام میدان کنکورد و طاق پیروزی رو بهم وصل میکنه.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

خیابان شانز الیزه

 

از قبل از سفر کلی برای دیدن خیابان شانز الیزه ذوق و شوق داشتیم. خیلی برام جالب بود که این خیابون چی میتونه داشته باشه که انقدر معروفه و زبانزد خاص و عامه.

 

سفرنامه پاریس

پیاده روی شانز الیزه

 

در این خیابان نمایندگی های معتبر جهانی مثل : لوییز ویتون(Louis Vuitton)، برندهای مطرح اتومبیل سازی ، عطرهای معروف فرانسوی، فروشگاه دیزنی لند و بسیاری از برندهای جهانی نمایندگی دارند.

سفرنامه پاریس

فروشگاه دیزنی لند شانز الیزه

 

سفرنامه پاریس

ماشین های رنو

 

سفرنامه پاریس

سالن تاتر لیدو و نمایندگی پوشاک مورگان

 

در طول مسیر نمایندگی شرکت هواپیمایی ایران ایر رو هم دیدیم که از قبل از انقلاب در بهترین نقطه ی خیابان شانز الیزه این ساختمان خریداری شده بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایندگی هواپیمای ایران ایر در شانز الیزه

 

بعد از پیاده روی کوتاهی به خیابان چرچیل (avenue winston churchill) رسیدیم. ساختمان زیبای گرند پالاس چشممون رو گرفت و وارد این خیابان زیبا شدیم. ابتدای این خیابان نیز تندیس ژنرال شارل دوگل قرار دارد.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ساختمان گرند پالاس

 

ساختمان گرند پالاس در سال 1897برای نمایشگاه جهانی سال 1900 در مجاورت پل الکساندر سوم و کاخ پتی ساخته شده است. در حال حاضر این بنا موزه ای برای آثار هنری می باشد. رو به روی این بنا، پتیت پالاس (Petit Palais) قرار داشت. این خیابان در شانز الیزه پر از بناهای دیدنی هست.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ساختمان پتیت پالاس

 

وارد کاخ پتیت شدیم که ورودی اش رایگان بود و در کمال تعجب هیچ صفی نداشت. فقط در بدو ورود به طور کامل هر فرد مورد بازرسی بدنی قرار میگرفت و تمامی وسایل همراهمون رو چک میکردن. داخل این کاخ سالن های بزرگی قرار داشت که پر از آثار هنری و مجسمه ها و نقاشی های بسیار زیبا بودند.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سالن هاو آثار هنری داخل کاخ پتیت

 

بعد از خارج شدن از این بنا پل الکساندر سوم رو در ادامه ی همین خیابون دیدیم. قبل از پل، تندیس چرچیل کنار کاخ پتیت قرار داشت.

سفرنامه پاریس

تندیس چرچیل

 

به سمت این پل رفتیم که بر روی رودخونه سن واقع شده است. این پل یکی از زیباترین پل های پاریس به حساب میاد که با تندیس ها و ستون های طلایی آراسته شده.

سفرنامه پاریس

S

سفرنامه پاریس

پل الکساندر سوم و در انتهای بنای زیبای هتل لز انولید

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

برج ایفل از روی پل الکساندر سوم

 

در انتهای این پل هتل ملی لز انوالیدز (the national residence of the invalides paris) قرار داشت. (نزدیکترین ایستگاه مترو به این بنا، ایستگاه Invalids از خط 8 و 13 و RER C می باشد.) این بنای معروف در سال 1670 توسط لویی چهاردم به عنوان محلی برای زندگی سربازان و بازنشستگان و معلولین جنگی ساخته شده که در آن بیمارستان و کلیسا نیز قرار گرفته. در حال حاضر این بنا یکی از بزرگترین موزه های نظامی اروپا می باشد. ورودی این موزه نفری 11 یورو هست.

زیر گنبد آغشته به 12 کیلو ورقه ی طلای این بنا، مقبره ناپلئون بناپارت قرار دارد. پادشاهی که در ابتدا برای کشور فرانسه، فتوحات بسیاری را بدست آورد و تا جایی پیش رفت که می خواست بر سرتاسر اروپا حکومت کند ولی در اواسط حکومتش، کشور فرانسه رو به مرز نابودی پیش میبره و در نهایت به خاطر جنگ های نافرجامی که به راه میندازه، ضربه ای محکم به این کشور وارد میکنه.

بعد از بازدید از بناهای زیبا در خیابان چرچیل، مجددا به خیابان شانز الیزه رفتیم تا به انتهای این خیابان که میدان کنکورد هست، برسیم. میدانی که قبلا در کنار ابلیسک وسط آن یک گیوتین قرار داشت که سر بسیاری از افراد سرشناس از جمله لویی شانزدهم و همسرش ماری آنتوانت زیر این گیوتین رفته. این هرم مثلثی در قرن 19 توسط محمد علی پاشا حاکم مصر به فرانسه هدیه داده شده که متعلق به قرن سیزده قبل از میلاد است و از خرابه های معبد رامسس دوم در مصر کشف شده. در حال حاضر این ابلیسک، قدیمیترین اثر موجود در پاریس می باشد.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

میدان کنکورد و ابلیسک وسط آن

 

نکته ی جالب توجهی که در پاریس نظر من رو جلب کرد، خلوتی بیش از حد خیابان های پاریس بود، در طول این مدت تمامی خیابان هایی که از کنارشون رد میشدیم با اینکه در مراکز اصلی و مهم شهر بودند ولی بسیار خلوت بودند.

سفرنامه پاریس

خیابان اطراف میدان کنکورد

 

در طرف مقابل این میدان باغ تویلری قرار دارد. به سمت ورودی این پارک رفتیم. یک دفعه از زمین های سنگ فرش شده ی بسیار تمیز و زیبای خیابان شانزه الیزه وارد یک زمین ناهموار پر از خاک و شن های سفید شدیم. فلسفه ی این شن های سفید در سطح شهر و مکان های مختلف پاریس رو واقعا درک نکردم. وقتی میشه زمین رو با چمن و سنگفرش های زیبا و کلی امکانات مدرن امروزی پوشاند چرا باید شهری مثل پاریس، بیشتر پارک ها و بلوارهاش با این شن های سفید و زمین های ناهموار پوشیده شده باشن. راه رفتن در این مکان ها خیلی خسته کننده بود و باعث میشد که سر تا پامون حسابی خاکی بشه.

سفرنامه پاریس

عکس پاناروما از باغ تویلری

 

ابتدای این پارک چند وسیله ی بازی مثل چرخ و فلک و تاب های برقی و بازی های کودکانه قرار داشت که با پرداخت هزینه میتونستیم هرکدوم رو سوار بشیم. البته چرخ و فلک چند سالی هست که کار نمیکنه و فقط به عنوان نمادی در این مکان قرار داره. این باغ هم پر از دستفروش و گداهای خیابانی بود.

سفرنامه پاریس

وسیله های بازی باغ تویلری

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

حوض باغ تویلری

 

بعد از کمی استراحت و غذا دادن به مرغابی ها و گنجشک ها، همچنان مسیرمون رو در این پارک ادامه دادیم، گوشه به گوشه ی این پارک که زمانی باغ کاخ لوور بود، با مجسمه های زیبا احاطه شده بود. بخش بعدی پارک در قسمت مرتفع تری قرار داشت و با پله هایی به این سمت رفتیم. نمای میدان کنکورد و خیابان شانز الیزه و طاق پیروزی که در راستای هم قرار داشتن از این زاویه واقعا دیدنی بود.

کمی جلوتر به یک طاق پیروزی دیگری در وسط این پارک رسیدیم. این طاق بعد از پیروزی یکی دیگر از پادشاهان فرانسه در جنگ، برای استقبال از پادشاه و سربازان ساخته شده است. که در هنگام ورود به شهر از زیر این طاق پیروزمندانه عبور کردند.

سفرنامه پاریس

نمایی از طاق پیروزی باغ تویلری

 

از اینجا موزه و کاخ زیبای لوور نمایان بود. بزرگترین و معروفترین موزه ای که در جهان ازش اسم میبرن. از دیدن این موزه خیلی هیجان زده شدم. حتی نگاه کردن به مجموعه ساختمان های تاریخی این محوطه که به شکل نعل اسب کنار هم قد برافراشتن و در میان خودشون هرم های مدرن شیشه ای رو جا دادن بسیار لذت بخشه. چقدر از این محوطه فیلم ها و داستان ها و عکس های زیادی دیده بودم و حالا در کنارش ایستاده بودم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

موزه ی لوور و هرم شیشه ای وسط مجموعه کاخ ها

 

با دیدن این موزه اولین خاطره ای که در ذهنم ظاهر شد، فیلم لئوناردو داوینچی بود که با دلیل و برهان نشون میداد که زیر هرم شیشه ای بزرگ وسط میدان، مقبره همسر عیسی مسیح قرار داره. البته اینها فرضیاتی ست که مورخان و تاریخ شناسان از آثار موجود، خصوصا تابلوهای نقاشی لئوناردو داوینچی استنباط کردن و من در این مورد نظری ندارم. تماشای این فیلم قبل از رفتن به موزه ی لوور برام خیلی جالب بود.

تقریبا ساعت 15 بود و قطعا برای رفتن به موزه ی لوور زمان مناسبی نبود. از کنار این ساختمان زیبا گذشتیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از خیابان مجاور و ساختمان موزه ی لوور

 

در کنار یکی از دروازه های ورودی موزه، یک دستفروش قرار داشت که در غرفه ی کوچک اش در عرض چند ثانیه پنکک های تازه همراه با نوتلا و انواع میوه ها آماده میکرد و داغ داغ به مشتری ها میداد. چنان بویی در فضا پیچیده شده بود که هر عابری رو به سمت خودش میکشوند. دوتا پنکک ازش گرفتیم و از مزه ی تازه و بینظیرش نهایت لذت رو بردیم. (هر پنکک با نوتلا 3 یورو)

سفرنامه پاریس

دکه ی فروش پنکک های تازه

 

از روی گوگل مپ مسیر بعدی رو به سمت پل عشاق یا پل هنر پاریس (Pont des Arts à Paris) انتخاب کردیم. تا موزه ی لوور فاصله ی زیادی نبود. این مسیر برای پیاده روی خیلی زیباست، خصوصا امروز هوا خیلی مطبوع بود و خبری از اون سوز و سرمای دیروز نبود و به راحتی میتونستیم در کنار رودخونه سن قدم بزنیم. از پله هایی که به سمت رودخونه هستن پایین رفتیم و در کنار رود سن پیاده روی کردیم. ولی متاسفانه به حدی بوی فاضلاب زیاد بود که نتونستیم مسیر زیادی رو از این راه ادامه بدیم و دوباره به همون پیاده روی خیابان اصلی رفتیم. نزدیکترین ایستگاه مترو به این پل ایستگاه pont neuf از خط 7 هست که در کنار آن قدیمی ترین پل سنگی پاریس به نام نئوف ( neuf ) هم قرار داره. این پل متعلق به قرن 15 میلادی می باشد و در زمان هنری چهارم ساخته شده.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از رودخانه ی سن

----------------------

بعد از حدود ده دقیقه پیاده روی به پل عشاق رسیدیم. این پل واقعا جالب و دوست داشتنی هست. ادم با دیدن این همه قفل که از روی نوشته هاشون بوی عشق و عاشقی بلند میشد انرژی مثبت میگیره. از سال 2008 در پاریس رسم شده که عشاق بر روی این پل، به نشانه ی اینکه عشقشون جاودانه بمونه، یک قفل میخرن و روی اون با ماژیک اسمشون رو مینویسن و بعد از اینکه به نرده های این پل، قفل رو بستن، کلیدش رو با هم به رودخونه سن میندازن. بعد از اینجا کشورهای دیگه از جمله چین ، روسیه، آلمان و ایتالیا هم به تبعیت از فرانسه این پل ها رو در کشورهاشون رواج دادن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از قفل های پل عشق

 

روی پل پسری ، قفل های زیبا و متنوع رو دونه ای 5 یورو میفروخت. ما هم به تبعیت از این رسم فرانسوی ها یک قفل خریدیم و رسومات مربوط به اینکارو به جا اوردیم و دینمون رو بر روی این پل ادا کردیم. روی این پل تا چشم کار میکرد فقط قفل دیده میشد. نرده ای خالی نمونده بود.کلی برام عجیب بود که چطور این پل میتونه اینهمه وزن رو تحمل کنه! جالب اینجاس که بخشی از پیاده روی این پل زیر بار اینهمه عشق نتونسته دووم بیاره و چند سال پیش ریزش کرده. البته شهرداری چندباری به داد این پل رسیده و قفل هارو با نرده جدا کرده و در انباری ازشون نگهداری میکنه. چند روز پیش هم خبری جالب در این مورد خوندم که به نفع پناهندگان قراره این قفل ها در یک حراجی به فروش برسند و باقی مانده ی آنها ذوب بشن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

قفل های پل عشق

 

مراسمات قفل بازی و عکس بازیمون که تمام شد. مسیرمون رو ادامه دادیم. در بین راه خیابان جالبی چشممون رو گرفت که بلواری سه گوش وسط آن بود. اطراف این بلوار پر از رستوران و کافه بود. ما هم یکی از این کافه ها رو انتخاب کردیم و قهوه و ماکارون های لذیذ سفارش دادیم و مدتی رو به تماشای عابران و مردم پرداختیم. خیلی جالب بود توی بیشتر شهرهای اروپا کتاب خوندن خیلی رواج داشت و هر گوشه و کناری رو که نگاه میکردیم افراد با سنین مختلف رو میدیدیم که در حال کتاب خواندن هستند. (هزینه کافه 7 یورو شد) مدتی رو در این خیابان که فیلم های مشهور زیادی هم در اینجا پر شده گذروندیم و با انرژی به راهمون ادامه دادیم.

سفرنامه پاریس

خیابانی با بلوار مثلثی پر از کافه و رستوران

بعد از کمی پیاده روی به دو بنای تاریخی Holy Chapel و conciergerie رسیدیم. این دو بنا در مجاورت همدیگه قرار دارن و بلیط هر دو بنا با هم نفری 15 یورو که به صورت جدا نفری 10 یورو بود. نزدیکترین ایستگاه مترو به این دو بنا، ایستگاه Cite از خط 4 می باشد.

قلعه کونسیرژری بخشی از کاخ پادشاهی بوده که قبلا به عنوان زندان و در حال حاضر به عنوان دادگاه از آن استفاده می شود. به سالن ورودی این قلعه رفتیم ولی علاقه ای به دیدن داخل بنا نداشتم. در زمان انقلاب فرانسه تمام افرادی رو که با گیوتین اعدام میکردن ابتدا به این زندان انتقال میدادن و از اینجا به نقاط مختلف شهر میبردن تا اعدام شوند.

سفرنامه پاریس

نمایی ازساختمان کونسیرژری

بعد از یک نگاه کلی، به سمت کلیسای سنت شاپل رفتیم. این کلیسا با معماری منحصر به فرد گوتیک از قرن سیزدهم واقعا دیدنی است. مثل بقیه اماکن پاریس، اینجا هم به طور کامل وسایل و افراد رو بازرسی کردند و بعد اجازه ی ورود به کلیسا رو دادن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ورودی کلیسای سنت شاپل و ساختمان دادگاه

 

کلیسا در دو طبقه ساخته شده بود. طبقه ی اول که یک فضای خیلی کوچک و معمولی بود و فقط مجسمه ی عیسی مسیح و مریم مقدس در آن قرار داشت، از همون ورودی هم میشد این بخش را بدون پرداخت هزینه دید.

سفرنامه پاریس

طبقه ی اول کلیسا

 

ولی اصل مطلب طبقه ی دوم کلیسا بود که تا سقف کلیسا با شیشه های رنگی بسیار زیبا مزین شده بود. در کتاب های مقدس، نور عنصر الهی است به همین دلیل است که در بیشتر کلیسا ها، از پنجره های زیبا استفاده شده تا نور به راحتی در آنها نفوذ کند.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از کلیسای سنت شاپل

 

فلسفه ی ساخت این کلیسای سلطنتی این بود که پادشاه لویی نهم به تاج خاردار مسیح دست یافته بود و برای نگهداری از این تاج دستور ساخت کلیسایی را میدهد. محراب این کلیسا به همین دلیل بسیار بلندتر از کلیساهای عادی است تا عظمت این تاج به نمایش گذاشته شود.

وقتی وارد این بخش شدم واقعا محصور این همه رنگ و زیبایی شدم. پنجره های کوچک رنگی بیشترشون متعلق به همون قرن سیزدهم هستند و همچنان سالم و دست نخورده باقی موندن. این کلیسا با کلیساهای دیگه متفاوت بود و برای من واقعا دیدنی بود. روی هر ستون این کلیسا مجسمه ای به نگهبانی ایستاده بود.

سفرنامه پاریس

یکی از مجسمه های نگهبان

 

قسمت دوم، تراس این کلیسا بود که درب بیرونی آن هم با انواع مجسمه های عیسی مسیح و مریم مقدس و مردم در حال دعا کردن پوشیده شده بود.

سفرنامه پاریس

درب تراس کلیسا

 

بعد از بازدید از این کلیسا مسیرمون رو به سمت کلیسای نوتردام که در نزدیکی این مکان بود ادامه دادیم. ابتدا به میدان معروف و بسیار زیبای سنت میشل (Saint Michel ) رسیدیم . این میدان توسط گابریل داویود در سال 1855 ساخته شده. تمامی تندیس های این بنا، نمادی از قدرت، اعتدال، عدالت و احتیاط هستند که نشانی از شعار ملی فرانسه می باشند. این بنا از سنگ های مرمر قرمز، سبز، آبی و زرد و مجسمه های برنزی ساخته شده که تلفیق همه ی این سنگ ها در کنار هم واقعا محصور کننده است.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از فواره های سنت شاپل

 

رو به روی این میدان خیابانی سنگ فرش شده قرار داشت که دو طرف آن پر از مغازه و کافه و رستوران های متنوع بود که هیچ ماشینی در آن رفت و آمد نمیکرد.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

خیابان های اطراف سنت شاپل

 

وارد این خیابان شدیم و از مغازه های متنوع آن دیدن کردیم و از بین رستوران هایی که مشتری ها رو به داخل رستوران دعوت میکردن یکی رو انتخاب کردیم. هر ساندویچ کباب ترکی 5 یورو بود که بسیار لذیذ و بزرگ بودن. نهار همراه با نوشیدنی 12 یورو شد.

سفرنامه پاریس

ساندویچ لذیذ کباب ترکی

 

از انتهای این خیابان به راحتی میشد کلیسای نوتردام رو دید. به سمت این کلیسا رفتیم که باز هم با صف طویلی روبه رو شدیم. بعد از حدود یک ساعت بالاخره نوبتمون شد، وقتی که کیف و وسایلمون رو با دقت تمام گشتن و بازرسی بدنی با دستگاه های مخصوص انجام دادن تونستیم پا در این کلیسای مخوف بذاریم. کلی خوش خیال بودیم که این صف هم برای بازدید از کلیساست و هم برای بازدید از تراس کلیسا، ولی نمیدونستیم که این تازه نیمی از راه است. (ایستگاه متروی نزدیک کلیسای نوتردام و آبشار سنت میشل، ایستگاه St-Michel Notre-Dame از RER B و RER C و خط متروی 4 می باشد ) بازدید از کلیسا رایگان بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از کلیسای نوتردام

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

صف بسیار طولانی کلیسا و گیت بازرسی

 

کلیسایی که تا قبل از اثر جاودانه ی گوژپشت نوتردام در حال نابودی بود و این نویسنده ی قهار با اثر بینظیرش کاری کرد که دوباره به این کلیسا جان دوباره بخشید. من بعد از دیدن فیلم و کارتون گوژ پشت نوتردام واقعا مجذوب این کلیسا شدم و همیشه آرزوم بود که این کلیسارو از نزدیک ببینم. چقدر این کلیسا باابهت و عظیم بود. سرم رو که بالا میگرفتم ستون های بسیار بلند میدیدم که سقف کلیسا در نقطه ای دور بر روی آنها استوار بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

عکس هایی از مجسمه های کلیسا

 

ابتدای کلیسا آب مقدس قرار داشت که هرکسی که وارد میشد با این آب مقدس به علامت عیسی مسیح خودش رو تطهیر میکرد. وقتی توی این کلیسا قدم برمیداشتم، یاد این می افتادم که زمانی ناپلئون در مقابل بسیاری از بزرگان جهان و فرانسه در این کلیسا تاج گذاری کرده و چه حس جذابی بود، حالا من هم در این مکان هستم و میتونم از نزدیک این مکان رو ببینم. وسط کلیسا برای دعا کنندگان تجهیز شده بود که در کمال آرامش در حال دعا خوندن بودن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از داخل کلیسا

 

اطراف سالن هم پر از تابلوهای بسیار زیبا و تندیس های عظیم و جذاب بودن. در بخشی از سالن ماکت کلیسا در حال ساخت رو گذاشته بودن. همچنین عکس هایی از شکل اولیه تا شکل کنونی کلیسا رو به صورت متوالی کنار هم گذاشته بودن که تماشای سیر تکاملی این کلیسا دیدنی بود که چطور از یک خانه ی محقر به یک کلیسا با این عظمت تبدیل شده است.

سفرنامه پاریس

سیر تکاملی ساختمان کلیسای نوتردام به روایت تصویر

 

در گوشه ای دیگر دستگاه هایی قرار داشتند که با پرداخت سکه ی 2 یورویی میتوانستیم سکه های مزین شده به شمایل کلیسای نوتردام رو تحویل بگیریم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

باجه های تحویل سکه ی نوتردام

 

گوشه به گوشه ی این کلیسا رو با دقت تمام کاوش کردیم و به دنبال راهی برای رفتن به تراس کلیسا می گشتیم که مارو به سمت درب خروجی راهنمایی کردن و در خیابان کنار کلیسا درب ورودی تراس قرار داشت.

سفرنامه پاریس

نمای پشتی کلیسای نوتردام

 

ولی همین که چشممون به درب خورد راهنمای صف ما رو به قسمت انتهایی صف راهنمایی کرد. حدودا 2-3 دقیقه ای پیاده راه رفتیم تا به بخش انتهای صف رسیدیم. از طرفی دوست داشتم که حتما بالکن این کلیسا رو ببنیم و از طرفی وقتی طول صف و مدت انتظار رو میدیم واقعا اذیت میشدم ولی بالاخره تسلیم شدیم و در انتهای صف ایستادیم. ساعت حدودا 17 بود و بعد از ساعت 17:30 راهنمای صف به مراجعه کننده های بعدی اجازه ایستادن در صف رو نمیداد. حدودا دو ساعت در صف انتظار ایستادیم واقعا این انتظارها خسته کننده و سخت بودن. هیچ جای نشستن هم نبود و تمام این مدت باید سرپا می ایستادیم. چون آخر بازدیدهامون بود تمام آذوقه ای که از صبح همراهمون بود ته کشیده بودن. به ناچار از غرفه های اطراف برای یک بطری آب معدنی کوچک که از سوپر مارکت ها نیم سنت میخریدیم در اینجا 3.5 یورو پرداخت خریدیم.

بالاخره نوبت ما هم فرا رسید و حالا باید کل مسیر رو با پله های بلند و باریک بالا میرفتیم. پاهامون بعد از اینهمه سرپا ایستادن دیگه رمقی برای بالا رفتن از پله ها نداشتن ولی انقدر ذوق و شوق دیدن بالکن رو داشتیم که با هیجان پله ها رو بالا رفتیم تا به طبقه ی ابتدایی رسیدیم. بلیط ورودی رو به ازای هر نفر 10 یورو خریدیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ویوی شهر از تراس نوتردام

 

بعد از بازدید از تراس اول به سمت طبقه آخر رفتیم. دیدن نمای کلی شهر پاریس، رودخانه ی سن با کروزهای تفریحی در آن و هیاهو و شلوغی و صف های طولانی در پایین بسیار دیدنی بودن. بعد از اینهمه انتظار فقط در گوشه ای نشستیم و به اطراف نگاه میکردیم.

جذاب ترین بخش تراس، دیدن مجسمه ی حیوانات و آبراها بود که در فیلم گوژپشت چقدر زیبا به این مجسمه ها جان بخشیده بودن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی 180 درجه از شهر پاریس

 

بازدیدمون که تمام شد واقعا رمقی برامون نموده بود. نزدیکی کلیسا پر از مغازه های فروش سوغاتی و نمادهای شهر قرار داشت که ما هم طبق عادت تمامی مگنت ها و نمادهای شهر پاریس رو از این مغازه ها خریدیم. قیمت این نمادها از یک یورو شروع میشد به بالا. بعد به سمت نزدیکترین خط RER (ایستگاه St-Michel Notre-Dame ) رفتیم تا به هتل برسیم.

ساعت حدودا 21 به هتل رسیدیم و از هایپر مارکت نزدیک هتل کلی تنقلات گرفتیم. در این هایپر مارکت غذاهای گرم هم فروخته میشد. چون غذاها رو روزانه و به صورت گرم سرو میکردن در انتهای کار فروشگاه بشون آف میخورد و یه پرس دونفره مرغ بریونی 3.5 یورو داده میشد.

قیمت هایپر مارکت ها واقعا مناسب و عالی بودن. مثلا کلاب ساندویچ فقط 1.5 یورو بود یا بسته های مافین بزرگ شکلاتی (6تایی) فقط 3 یورو بود. من اصلا توقع این قیمت هارو در پاریس نداشتم و هر بار تمامی تنقلات و آذوقه ی راهمون رو سعی میکردیم که از هایپر مارکت کنار هتل بخریم. چون در مناطق توریستی قیمت ها به طبع بالاتر هستند.

از آنجایی هم که تعریف نان فرانسوی را زیاد شنیده بودیم از نانوایی کنار هایپر مارکت، نان های فرانسوی تازه خریدیم که بسیار نرم و لذیذ بود. امروز واقعا روز جذابی بود. تمامی مکان ها رو با پای پیاده طی کرده بودیم و هر لحظه به یک مکان دیدنی رسیده بودیم. من این پیاده روی هارو واقعا دوست داشتم چون شهرو به طور دقیق میتونستیم کاوش کنیم و بناهایی که براشون برنامه ریزی نکرده بودیم رو از نزدیک ببینیم.

امروز هم با کلی خاطره و تجربه ی زیبا به پایان رسید.

روز سوم (جمعه 22 مرداد):

امروز برنامه ی بازدید از موزه ی لوور رو داشتیم. بعد از صرف صبحانه، به سمت هایپر مارکت رفتیم و کوله پشتی مون رو پر از خوراکی ها و نوشیدنی های مختلف کردیم. میدونستیم که صف های طویلی در انتظارمونه و باید اینبار مجهز تر از روز قبل باشیم.

با مترو به ایستگاه Palais Royal Musee du Louvre رفتیم ( از ایستگاه Louvre Rivoli هم به این موزه راه هست که تعریف زیادی از این ایستگاه شنیدیم) دقیقا کنار ساختمان این موزه پیاده شدیم و بدون معطلی خودمون رو به صف ورودی رسوندیم. خداروشکر اول صبح بود و فعلا انرژی لازم برای ایستادن در صف داشتیم و روز قبل در صف های مختلف حسابی آب بندی شده بودیم. بعد از حدودا یک ساعت و نیم بالاخره نوبت به بازرسی ما رسید و تونستیم وارد بشیم.

موزه ی لوور که زبانزد خاص و عام هست در ابتدا, دژ دفاعی شهر پاریس بوده و در قرن 14 شارل پنجم این دژ دفاعی را به کاخی پر زرق و برق برای خوش تبدیل میکنه. در طبقه ی پایین این موزه هنوز دیوارهای دژ قرار دارن و از نزدیک این دیوارهای دفاعی رو بازدید کردیم

سفرنامه پاریس

دیوارهای اولیه دژ لوور

 

آخرین پادشاهی که در این کاخ زندگی کرده، لویی چهاردهم بوده که بعد از آن در سال 1682، تمامی ساکنان کاخ لوور به کاخ ورسای نقل مکان می کنند. این بنا در طول هشت قرن تکامل یافته و آخرین قسمت اضافه شده به این بنا متعلق به قرن بیستم هست که همان هرم های شیشه ای در وسط ساختمان های نعلی شکل می باشد.

در بخش ورودی باید به سمت باجه هایی میرفتیم تا بلیط ورودی را تهیه کنیم. بلیط ورودی نفری 15 یورو بود که برای چنین موزه ای با این عظمت واقعا مناسب بود. بعد از خرید بلیط به سالن اصلی رفتیم تا کاتالوگ های راهنما را تهیه کنیم. از میز وسط طبق معمول یک کاتالوگ انگلیسی برداشتیم، طبق مطالعات قبلی ام میدونستم که بخش اعظمی از این موزه متعلق به ایران و آثار ایرانی است به همین خاطر انتظار داشتم حداقل در اینجا به احترام این همه آثار یک کاتالوگ به زبان فارسی هم وجود داشته باشه. به همین خاطر به سمت رسپشن رفتم و بهش این موضوع رو گفتم و در جواب بهم گفت تمام کاتالوگ هایی که در اینجا هست، کشور مورد نظر اسپانسر شده و مبلغی برای این موزه پرداخت میکنن تا کاتالوگ زبان رایج کشورشون رو در اینجا قرار بدیم. جوابش تا حدی قانع کننده بود ولی همین لحظه تابلوی پشت سره رسپشن نظرم رو جلب کرد که به تمام زبان های دنیا غیر از زبان فارسی از بازدید کنندگان خوشامدگویی کرده بودن و من باز هم ناراحت شدم و بهش گفتم یعنی در قبال خوشامدگویی به ایرانی ها هم باید بهتون پول بدن؟! و به تابلوی پشت سرش اشاره کردم، در اینجا بالاخره مذاکره رو برنده شدم و لبخندی زد و بهم یه برگه پیشنهادات داد که نظرم رو بنویسم تا به این موضوع رسیدگی کنند.

در صف انتظار که ایستاده بودیم شاید حدودا 20 ایرانی هم بود که اگر روزانه هر ایرانی که به این موزه میره، از این موضوع سرسری نگذره و به رسپشن گزارش بده، شاید ترتیب اثری داده بشه و خودمون کاری کنیم که به ما هم احترام بذارن.

سفرنامه پاریس

صف انتظار مردم از زیر هرم شیشه ای

 

نقشه ی راهنما رو گرفتیم، طبق این نقشه موزه شامل پنج طبقه می باشد که هر طبقه سه قسمت دارد. بهترین روش بازدید به این صورت هست که یک قسمت را گرفته تمام طبقات قسمت مورد نظر را دید و بعد به سمت قسمت بعدی رفت. چون در هر قسمت جابه جایی بین طبقات خیلی احساس نمی شود.

اولین بخشی که واردش شدیم بخش اسلامی بود. در اینجا هم بیشتر آثار متعلق به ایران بود. در هر بخش سعی میکردیم که آثار هایلایت و مهم رو پیدا کنیم و ببینیم. اگر می خواستیم برای همه آثار وقت بذاریم کل مدت اقامتمون رو باید در لوور به سر میبردیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سالن های بخش اسلام

 

در موزه ی لوور از کل جهان فقط 4 تمدن رو به نمایش گذاشتن: تمدن ایران، مصر، یونان و بین النهرین. در اینجا به دور از هر اعتقادی به ایران و ایرانی بودن افتخار میکنی و حس غرور به آدم دست میده و واقعا میفهمی که ایران چه وزنی داره.

سفرنامه پاریس

کاشی های زیبای مساجد اسلامی

 

بخش بعدی که ازش دیدن کردیم و واقعا مجذوبش شدیم بخش مصر بود، از اونجایی که مصر در مدت کوتاهی در اختیار فرانسوی ها بوده، کل مصر رو بار کردن و به این موزه آوردن، از مومیایی حیوانات خانگی گرفته تا اتاق های کامل با سقف و کف و دیوار و همه جزییات. وقتی این بناهای عظیم رو میدیدم فقط این سوال در ذهنم نقش میبست که چطور تونستن و با چه وسیله ای این بناهای سنگی عظیم الجثه رو بدون اینکه لطمه ای بشون وارد بشه تا اینجا حمل کنن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سالن های مصر

 

سفرنامه پاریس

ابوالهول

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

تابوت های مصری

 

در این بخش تابوت ها و مجسمه ی ابوالهول ، زن مومیایی، انواع اتاق ها و وسایل و لوازم عظیم سنگی و هزاران وسایل دیگه که برای من بسیار دیدنی و جذاب بودن، قرار داشتن.

سفرنامه پاریس

مومیایی حیوانات خانگی و وسایل مصری ها

 

سفرنامه پاریس

زن مومیایی مصری

 

سفرنامه پاریس

تندیس های مصری

 

بخش جذاب بعدی هم که مربوط به تمدن ایران بود. چقدر حس خوبی داشتم که این آثار در اینجا با چنین وسواسی در حال نگهداری هستند. متاسفانه نه تنها ناراحت نشدم که چرا این آثار در ایران نیستند بلکه بسیار خوشحال شدم از اینکه تمام دنیا تمدن و تاریخ کشورمون رو از نزدیک میتونن ببینن و فرانسوی ها هم با وسواس بسیار بیشتر از خودمون از این آثار نگهدری می کنند.

سفرنامه پاریس

سالن ایران و ستون تخت جمشید

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

دیوارکوب های زیبای تخت جمشید و آپادانا

 

هفت سالن فقط به ایران اختصاص داده شده بود به غیر از آثاری که در بخش اسلامی هم متعلق به ایران بودن.

چقدر خوبه که از این طریق مردم جهان با تمدن و فرهنگ و کشورمون آشنا میشن، واقعا حس غرور داشتم و از همه مهمتر اینکه سالن ایران در موزه ی لوور جزء سالن های پرطرفدار هست و هرکسی که به این موزه میاد از سالن ایران هم دیدن میکنه. مهمترین و برجسته ترین آثار ایرانی که در اینجا دیدم سر ستون اسب دوسر با همان چوب های سقف تخت جمشید بود. در کنارش هم سنگ نگاره های لاجوردی تخت جمشید قرار داشتن که واقعا زیبا و محصور کننده هستند.

سفرنامه پاریس

افتخار ایرانیان در لوور

 

و قسمت بعدی که کنار سالن ایران بود، بخش بین النهرین هست که آثارش بسیار مشابه با آثار ایران بودند.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

آثار بین النهرین

 

نویسنده :نیما علایی

 

جهت مطالعه ادامه سفرنامه کلیک کنید