سفر به سرزمین ماتادورها

5
از 3 رای
سفر به سرزمین ماتادورها
آموزش سفرنامه‌ نویسی
22 اردیبهشت 1404 12:00
0
136

پیش گفتار

مختصر توضیح دهم، خانواده ای سه نفره هستیم، من و همسرم هر دو کارمند به همراه آقا پسر 6 ساله با وقت مرخصی کوتاه. عاشق سفر. همانطور که در سفرنامه قبلی مان با عنوان سفر خاص و بی مانند به اروپا (لیتوانی، هلند، فرانسه، بلژیک و ایتالیا)گفتم، به دلیل اینکه پس از ارائه مدارک به سفارتخانه، به جای ویزای یکبار ورود 15 روزه به ما ویزای ناخواسته مولتی-چند بار ورود-  6 ماهه دادند، ترغیب شدیم، یک سفر اضافی هم به اسپانیای زیبا برویم. چون تا حالا سرزمین ماتادورها را از نزدیک ندیده بودیم.

پس وقت کافی برای خرید بلیط هواپیما و رزرو هتل داشتیم و می دانستیم در فاصله دو ماهه از پرواز بلیط ها را می توانیم به قیمت مناسب انتخاب کنیم. با تجربه ای که من پیش از این داشتم بهترین گزینه برای سفر هوایی به اروپا پرواز پگاسوس ترکیه است. به دو دلیل، 1-نزدیک بودن فاصله پروازی -چون در استانبول توقف دارد و این شهر در مسیر اروپاست (نسبت به پرواز های کشورهای عربی مثل امارات و قطر) که مسیر دور می شود. و 2-به دلیل نرخ بسیار اقتصادی نسبت به ایرلاین های دیگر، حتی ترکیش ایرلاین. البته در شرایط موجود که پرواز مستقیمی یا وجود ندارد، یا نرخ بالایی دارد و یا به ندرت پیدا می شود.

به هر حال پرواز تهران-استانبول-بارسلون را انتخاب کردیم که نرخ بسیار مناسبی داشت (در تاریخ بهمن ماه 1402) دو پرواز متصل به هم با توقفی کوتاه. برای هر نفر حدود هشت میلیون و پانصد هزار تومان. نرخ سایر ایرلاین ها برای هر نفر در حدود 20 میلیون تومان بود. برای مسیر برگشت هم پرواز مادرید-استانبول-تهران که نرخ مشابهی به پرواز رفت داشت.

شروع سفر

به کافه فرودگاه رفتیم، پسرم این موقع صبح را ندیده است، پس داخل کافه استراحتی کوتاه کرد.

 

undefined

 

در فرودگاه امام خمینی، از گیت های کنترل عبور کردیم، عزیزی که نمیدانم از مسوولین ایرلاین بود یا فرودگاه، در تونل سوار شدن پرسید، مقصدتان کجاست؟ که روی چمدان دستی تگ بزند. جواب دادم بارسلون، در حال تگ نوشتن گفت، چه عالی! حتما خیابان رامبلا بروید و سوار تله کابین بشوید. منم که درگیر ذهنی مسائل مربوط به سفر، بی تفاوت عبور کردم و پاسخی ندادم. دوست عزیز، اگر متن من را می خوانی همینجا از شما عذرخواهی می کنم.  به سمت هواپیما حرکت کردیم. زمان پرواز ساعت 4 صبح بود و بدون تاخیر پرواز انجام شد.

در ایرلاین پگاسوس همه چیز هزینه دارد، یعنی شما فقط بلیط و هزینه یک چمدان دستی را پرداخت کرده اید. برای چمدان بزرگ، پذیرایی در مسیر -حتی آب- استفاده از شبکه داخلی هواپیما -شبیه اینترنت- برای موبایل و ... بایستی هزینه آنرا پرداخت کنید یا با کارتخوان توسط کردیت کارت (حتی دبیت کارت هم نمیشود) یا پرداخت نقدی (فقط یورو) که نرخی بالاتر از خرید با کارتخوان دارد. برای مثال بطری کوچک آب، دو یورو. پس بهتر است برای مسیر های طولانی آب و تنقلات و خوردنی همراه داشته باشید. یک قانون نانوشته (بر اساس تجربه)در گیت کنترل، اگر آب و چیزهای دیگر را دستتان ببینند، مجاز به عبور دادنش نیستید و باید تحویل سطل زباله دهید، ولی معمولا اگر خوراکی و آب در ساک دستی باشد، ایرادی نمی گیرند.

پرواز با هواپیمای بوئینگ به روز و جدید با آرامش کامل انجام شد. پس از سه ساعت و خورده ای به استانبول رسیدیم و به سمت گیت های ترانزیت حرکت کردیم. دیگر نیازی به ایستادن در صف برای ورود به ترکیه و زدن مهر ورود نیست.پرواز بعدی ما با اختلاف یکی دو ساعت از استانبول به سمت بارسلون حرکت کرد. این مسیر 3-4 ساعته هم در بهترین شرایط پروازی انجام شد.

بارسلونا:

به فرودگاه زیبای بارسلون رسیدیم.

undefined

 

بدون سوال و جواب (چون ویزایمان از اسپانیا بود) از گیت ورود به اسپانیا گذر کردیم. نکته جالب رنگ تاکسی های شهر بارسلون بود. نارنجی و مشکی 

undefined

 

ساعت نزدیک های ظهر بود. به ایستگاه مترو فرودگاه رفتیم. از گیت خروج تا ایستگاه حدود 500 متر پیاده روی دارد. از دستگاه بلیط فروشی سه عدد بلیط با توجه به مسیرمان خریداری کردیم. بلیط ها انواع مختلفی دارد، تک سفره، روزانه، هفتگی و ... . نکته مهم اینکه در بارسلون، اگر قصد عوض کردن خط مترو را داشته باشید هم بایستی مجدد بلیط خریداری کنید یا دوباره از اعتبار بلیط تان کم خواهد شد. پس با توجه به توریستی بودن سفر ما و استفاده مکرر از مترو بهتر بود، بلیط روزانه خریداری کنیم.

سوار متروی داخلی شهر شدیم و به سمت هتلی که از قبل رزرو کرده بودیم حرکت کردیم. هتلی سه ستاره و باکیفیت در مرکز شهر. به نام آگوستا در خیابانی به همین نام، نزدیک متروی مولینا.

undefined

 

در مسیر رسیدن به هتل -مقدار پیاده روی دارد- رستوران چینی برای فرزندمان جلب توجه کرد. پس، بعد از تحویل گرفتن اتاق هتل به رستوران خواهیم رفت.

undefined
دامپیلینگ با سس مخصوص.

در مسیر مغازه گل فروشی شیک و خوشگلی خودنمایی کرد.

undefined

 

از وقت استفاده کردیم و چرخی در شهر زدیم، هوای بارسلون بارانی شده بود و رویایی تر از قبل.

undefined

 

به سراغ جاهای دیدنی بارسلون برویم. چرا اول بازدید از پارک گوئل،

- پارک گوئل در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

- آنتونی گائودی(معمار برجسته) تا پایان عمرش در این پارک زندگی می کرد.

- در معماری بناهای پارک هیچ خط راستی وجود ندارد.

- پارک گوئل جاذبه های زیادی برای بازدید دارد.

از روی نقشه (گوگل مپ) مسیر دسترسی به پارک گوئل را پیدا کردیم.(اگر در زمان سفر با تور بارسلون در خیابان اینترنت ندارید، از "آفلاین مود" گوگل مپ استفاده کنید) بایستی مقداری راه را با مترو برویم و مقداری با اتوبوس. بلیط مترو حدود 3 یورو و اتوبوس خدود 1.5 یورو. نرخ تاکسی در غرب اروپا در مسیر های کوتاه از 30-40 یورو شروع می شود.

در مسیر عکس هایی گرفتیم،

undefined

 

از مسیری که احتمالا معمول نیست، به سمت پارک گوئل پیاده روی کردیم. مسیری با پله های بیشمار و در مسیر پله ها کلیسای بزرگی بود،

undefined

 

از ورودی بالای پارک گوئل وارد شدیم.

نقشه پارک

نقشه پارک

پارکی زیبا که قبلا تصاویر آنرا در اینترنت دیده بودیم، ولی از نزدیک جذابیت دیگری داشت.

undefined

کمی هوا سرد بود که در این عکس مشخص است.
کمی هوا سرد بود که در این عکس مشخص است. از دور دریا پیداست.

 

پارک گوئل از بیرون
پارک گوئل از بیرون

در مسیر برگشت فروشگاهی بود که ماکت آقای گائودی و پارک را در آنجا گذاشته بود. تعدادی کودک دبستانی هم با آن عکس می گرفتند.

ماکت پارک و آقای گائودی سازنده آن
ماکت پارک و آقای گائودی سازنده آن

برای سوار شدن به اتوبوس مجدد مقداری راه سرازیری را طی کردیم (همان مقدار که با پله بالا آمده بودیم)، در خیابان اصلی رستورانی را یافتیم و غذایی سفارش دادیم. همبرگر.

کلیسای ساگرادا فامیلیا

کلیسای ساگرادا فامیلیا معروف‌ترین بنای آنتونی گائودی به حساب می‌آید و به یکی از نمادهای شهر بارسلون تبدیل شده است. کلیسایی با ابهت که مرتفع ترین مکان مذهبی در دنیا محسوب می‌شود. ساخت کلیسای لاساگرادا فامیلیا در سال ۱۸۸۲ آغاز شده و هنوز به پایان نرسیده (دلیل به پایان نرسیدنش شاید برای جلب توجه باشد.)

کلیسای لاساگرادا فامیلیا

کلیسای لاساگرادا فامیلیا

کازا میلا

بنای کازا میلا از دیگر آثار ‌غیرمذهبی گا‌ئودی در فهرست یونسکو بوده. این بنا بیشتر به یک مجسمه شباهت دارد تا یک ساختمان کاربردی! هر ردیف از سنگ‌های طبیعی سردرها منحنی بوده و دارای پنجره‌های گرد و بالکن‌هایی آهنی با نقوش گیاهی هستند. حتی سقف ساختمان نیز حالتی موج‌دار دارد و با دودکش‌های تزئینی تکمیل شده است.

این بنا در خیابان بسیار زیبای "پاساژ دِ گارسیا" واقع شده است و در نزدیکی این بنا ساختمان دیگری وجود دارد. حدودا سه چهار دقیقه پیاده فاصله دارد.

کازا باتیو

کازا بتلو به‌ عنوان یک اقامتگاه خصوصی برای تولیدکننده پارچه «جوزف باتیو کازانواس» طراحی شده است. با فرم‌های مواج و تزیینات بیرونی، این ساختمان بی‌شباهت به قلعه‌های قصه‌های جن و پری نیست. اکثر جزییات آن کاملاً از معماری گذشته فاصله دارد. این بنا نیز دارای پشت بامی موج‌دار مانند کازا میلا بوده و تزئینات داخلی عجیبش همچون نمایش جذاب است.

بنای کازا باتیو

بنای کازا باتیو

در مسیر این خیابان فروشگاه های برند اسپانیایی دیده می شوند. از زارا و منگو در مسیر دیدن و مقداری خرید کردیم.

به سمت دریا حرکت کردیم و در مسیر به بازار بوکریا هم سری زدیم.

بازار بوکریا، بازاری بزرگ در شهر بارسلونا است، در یکی از کوچه های فرعی خیابان رامبلا واقع شده است. تاریخ تأسیس آن به سال ۱۲۱۷ میلادی برمی‌گردد. انواع سبزی‌ها و میوه‌های تازه، گوشت و سوسیس و ... در این بازار پیدا می‌شود و می‌توانید برای تجدید قوا، سری هم به رستوران معروف واقع در مرکز بازار بزنید.

بازار بوکریا

بازار بوکریا

غذایی در بازار نوش جان کردیم و مقداری خرید کردیم، قسمتی از بازار گل فروشی بود، بذر سبزی هایی که در ایران ندیده بودیم و خاص بودند را خریداری کردیم(هر بسته حدود 3 تا 4یورو). میوه های خرد شده(بیشتر از نوع استوائی) در یک بشقاب آماده بسیار دلنشین و خوشمزه که شدیدا توصیه می شود. قیمتی حدود 5 یورو دارد.

میوه خرد شده در بازار بوکریا
میوه خرد شده در بازار بوکریا
میدان کاتالونیا
میدان کاتالونیا

میدان کاتالونیا

میدانی بزرگ که تجمعات اعتراضی و یا مراسمات بارسلونایی ها در این محل انجام می شود.

 

میدان کاتالونیا

میدان کلمبوس - نزدیک ساحل

البته معروف ترین خیابان بارسلونا، خیابان رامبلا است. خیابانی سنگ فرش شده که جمعیت زیادی همیشه در حال پیاده روی در آن هستند.

خیابان رامبلا

خیابان رامبلا

و به ساحل زیبای شهر بارسلون می رسیم.

بر روی دریا، پلی ساخته شده که به سمت دریا راه دارد. در این بین قایق های لوکس و زیبایی در مسیر به شکلی منظم پارک شده است.

undefined

 

پل را پیاده طی می کنیم و به یک مجتمع تجاری بزرگی می رسیم. فروشگاه های پوشاک، لوازم خانگی و ... که تعدادی کافه و رستوران در طبقه پایین آن قرار دارد، از برندی به نام "لِفتیز" که قیمت های مناسبی داشت، کاپشنی با کیفیت برای فرزندمان خریداری کردیم و در کافه ای چوروس و شکلات سفارش دادیم. چوروس نوعی خمیر سرخ شده است که از خوراکی های خاص اسپانیاست. باید چوروس ها را برداشته و داخل شکلات داغ فرو برده و سپس نوش جان کنید. طعمی بسیار دلنشین داشت.

چوروس با شکلات داغ

چوروس با شکلات داغ

به دلیل خستگی پیاده روی هایمان، مجددا قهوه لاته ای سفارش دادیم.

قهوه در کافه ساحلی در بارسلونا

قهوه در کافه ساحلی در بارسلونا

در زمان استراحت صدایی آشنا به گوشمان رسید. چند نفر در حال صحبت کردن به زبان فارسی بودند. یکی از آنها تماس تصویری با ایران داشت، پشت خطی ها از او گله می کردند. "دختر! تو الان باید به فکر ازدواج و تشکیل خانواده باشی، همش در حال سفری! (مشکلات خانوادگی دیگران به ما چه ربط دارد؟!!!) به هر حال شنیدن هم وطن در این گوشه دنیا برایمان خوش آیند بود.

و اما -لاروکا ویلیج- (روستای لاروکا)

در این سفر، حتما باید به روستای لاروکا می رفتیم. آیا این روستا ارزش رفتن، در این سفر کوتاه را دارد؟

بریم تا ببینیم. بیش از یک ساعت در مسیر خواهیم بود (حدود 40 کیلومتر بیرون از بارسلون)

فاصله هتل ما تا روستای لاروکا (یک ساعت و ربع)

فاصله هتل ما تا روستای لاروکا (یک ساعت و ربع)

از متروی کنار هتل به سمت روستا حرکت کردیم، بعد از چند بار تغییر خط و زمان یکساعت به ایستگاه "گرانولرز" رسیدیم. ایستگاهی در بیرون شهر بارسلون.

ایستگاه گرانولرز

ایستگاه گرانولرز

از ایستگاه خارج شدیم، جلوی آن، ایستگاه اتوبوس بود، حدود نیم ساعت منتظر ماندیم تا اتوبوس به سمت "لاروکا ویلیج" رسید.

از مسیر های روستایی حرکت تا به مقصد رسیدیم.

undefined

 

مرکز خریدی در دل جاده بارسلون به خیرونا، این مرکز خرید شبیه روستایی بنا شده که در آن برند های مطرح اروپایی و امریکایی(از مهمترین آنها، آدیداس، نایکی، پوما، جرج آرمانی، کلوین کلاین، گوچی، دیزل، دولچه گابانا، بِربِری، باس، همیلتون، لیوایز، تیمبرلند، ورساچه و ...) در آن حضور دارند و برای ما که بسیاری از اینها را ندیده ایم یا حداقل کنار هم ندیده ایم بسیار جذاب است.  و از آن مهمتر اجناسی که در ماه های گذشته توسط آنها تولید شده و از فروشگاه های لاکچری سطح شهر جمع آوری شده را به اینجا آورده و به قیمت بسیار پایین (تا 70 درصد تخفیف) به فروش می رسانند.

تعدادی کتونی و کفش ورزشی مارک آدیداس و نایکی و پوما با حدود قیمت 30 یورو و تعدادی لباس و تیشرت و ... خریداری کردیم.

undefined

 

به هتل باز می گردیم و خود را برای سفر به مادرید(پس از چهار روز حضور در بارسلون) آماده می کنیم.

روز بعد صبح هر کدام از ما با زبانی به پذیرش هتل سلام می کنیم. هلو(انگلیسی) - هولا(اسپانیایی) - چاوو (ایتالیایی) و او هم با همان زبان پاسخ ما را داد. کارهای خروج را انجام داده و از هتل خارج می شویم. نکته مهم در اسپانیا دریافت مبلغی اضافه بابت دپوزیت (یا ضمانت سالم بودن وسایل هتل) است. که ما این را در کشورهای دیگر اروپایی(آلمان، فرانسه، سوئیس، ایتالیا و ...) ندیده بودیم. به هر حال دپوزیت را پس گرفته و هتل را ترک می کنیم. 

به سمت ایستگاه مترو برای رفتن به فرودگاه حرکت می کنیم. در این روز مسابقه دو ماراتن بارسلون در حال برگذاری است. در مسیر عبور دوندگان می بایست توقف طولانی کنیم تا مسابقه عزیزان با تاخیر روبرو نشود. در این بین افرادی از جلوی دوندگان عبور می کنند و ما هم چون زمان پروازمان نزدیک است، مجبور به این کار!

به هر حال به فرودگاه بارسلون میرسیم، زمان زیادی تا پرواز نمانده، داخل ساختمان فرودگاه می رویم و دنبال کانتر پرواز می گردیم، متاسفانه شماره پرواز ما روی تابلو نیست، از اطلاعات فرودگاه می پرسیم که با آرامش تمام می گوید به ترمینال دیگر فرودگاه باید برویم.. چگونه؟ با اتوبوس هایی که بیرون ساختمان است. زمان زیادی نداریم. سوار اتوبوس شده و به سمت ترمینال دیگر می رویم، حدود 20 دقیقه فاصله دو تا ترمینال؟!!! به هر حال به مقصد می رسیم. دنبال کانتر پرواز. به کانتر پرواز می رسیم و می بینیم که روی آن نوشته شده مسافران شهر تنریف(جزایر قناری). ولی ما نمی خواهیم به جزایر قناری برویم. ما قصد رفتن به مادرید را داریم. با صحبت با مسوول مربوطه متوجه می شویم چون دیر رسیدیم کانتر بسته شده است! حالا باید چکار کنیم؟ شاید بهتر باشد، با قطار به مادرید برویم؟!

صدایی از مسوول کانتر می شنویم، آقا، آیا آنلاین چک این کرده اید؟! ما که در فکر مسیر جایگزین برای رفتن به مادرید. شاید بهتر باشد پاسخش را ندهیم. دوباره می پرسد.  آقا، آیا آنلاین چک این کرده اید؟! 

با بی حوصلگی پاسخ می دهیم. بله، آنلاین چک این کرده ایم! خوب پس سریع به گیت خروج بروید شاید هنوز گیت باز باشد. واقعا؟!

بله، مسیر 500-600 متری تا گیت خروج را در کسری از دقیقه طی کردیم. نفرات آخر در حال عبور بودند. بله ما هم آنها می رسیم. چک این آنلاین روی گوشی را می بینند و ما از گیت خارج میشویم. پس دیگر نیازی به پلن بی برای مسیرمان تا مادرید نیست.

خوشبختانه، سوار هواپیما شده ایم از ایرلاین ویوولینگ جت بارسلون.

هواپیمایی وییولینگ جت، مسیر بارسلونا به مادرید

هواپیمایی وییولینگ جت، مسیر بارسلونا به مادرید

فاصله ای طولانی نیست، کمی بیشتر از یک ساعت. به مادرید می رسیم و خطوط جالب مترو شهر مادرید.

خطوط مترو مادرید

خطوط مترو مادرید

خط طوسی رنگ دایره ای شکل است و انتهایی ندارد، اگر سوار این خط شوید تا شب دور یک مسیر حرکت خواهید کرد!!! بر خلاف بارسلون، در تور مادرید با هر بلیط تک سفره می توانید چند خط عوض کنید و نیاز به شارژ مجدد و هزینه جداگانه ندارد.

خود را با استفاده از نقشه، به ایستگاه "گرن ویا" می رسانیم. جایی که قبلا آپارتمانی را برای سه شب رزرو کرده ایم. این خیابان معروف ترین خیابان شهر مادرید است که در آن برند های مختلف وجود دارد، به میدان سول (میدان اصلی شهر مادرید) و دفتر شرکت شوئپس -که خود از جاذبه های مادرید است- نزدیک است.

خیابان

خیابان "گرن ویا" مادرید

خیابان

خیابان "گرن ویا" مادرید

جمعیت زیادی در این خیابان در حال حرکت هستند. برخی در کافه های کوچک و بزرگ(استار باکس و نسپرسو) در حال نوشیدن قهوه و برخی در حال خرید از برند های مطرح دنیا. قیمت هم در این خیابان نسبت به جاهای دیگر اروپا مناسب تراست. شلوار لی از فروشگاه زارا برای کودکمان به قیمت تخفیف خورده 3 یورو خریداری کردیم. (در کجای ایرانی میشود با این قیمت شلوار لی خرید؟) از فروشگاه نسپرسو چند بسته کپسول(هر بسته حدود 4 و نیم یورو) برای دستگاه قهوه ساز(که قبلا از شهر رم ایتالیا خریده بودیم) خرید کردیم. به اصرار فروشنده(که احتمالا هم عادی بود) به نوشیدن قهوه دعوت شدیم. در گوشه ای از فروشگاه نشستیم و قهوه نوش جان کردیم و از این مقدار محبت آنها شگفت زده بودیم. برای کودکمان هم نوشیدنی ای که برای کودکان مضر نباشد آوردند. گرازیاز (متشکرم) مادرید.

فروشگاه نسپرسو مادرید

فروشگاه نسپرسو مادرید

روز بعد به سمت میدان دروازه خورشید (پوئرتا دل سول) که به میدان سول معروف است پیاده روی کردیم، از خانه فاصله چندانی نیست.

ماری بلانکا و مجسمه شاه کارلوس سوم

ماری بلانکا و مجسمه شاه کارلوس سوم

یکی از دیدنی‌های میدان معروف دروازه خورشید نماد معروف پایتخت اسپانیا است: مجسمه ۲۰ تنی خرسی که از میوه‌های درختی می‌خورد. بنا به افسانه‌های کهن، در جنگل‌های اطراف تعداد زیادی خرس وجود داشته است که از زمان قرون وسطی در کنار درخت توت‌ فرنگی تبدیل به نماد شهر شدند.

در گوشه ای از میدان نمایندگی اپل وجود دارد، سری به آن می زنیم.

فروشگاه اپل

فروشگاه اپل

از آخرین تولیدات اپل بازدید می کنیم.

فرزندمان در حال تست کردن محصولات اپل
فرزندمان در حال تست کردن محصولات اپل

به خیابان "گرن ویا" باز می گردیم و از این محیط لذت می بریم. نکته جالب در این خیابان این است که اکثر کسانی که در حال دیدن مغازه ها هستند، تعدادی پاکت خرید دستشان است، بر عکس خیابان های تجاری شهرها و کشورهای دیگر که بیشتر برای تماشا می آیند تا خرید.

هپی ولنتاین دی

هپی ولنتاین دی

روز دیگر با سوار شدن بر مترو به سمت دیگر شهر و پارک رتیرو می رویم. پارک بزرگی در دل شهر مادرید. پارک رتیرو یک نماد صلح در قلب شهر و از پرطرفدارترین جاهای دیدنی مادرید است. در بین خیابان‌های شلوغ، این پارک سرسبز ۱۲۰ هکتاری، جای خوبی برای فرار از هرج و مرج شهر است. پارک رتیرو در سال ۱۶۸۰ میلادی به دستور شاه فیلیپ چهارم و توسط گاسپار از نزدیکان شاه فیلیپ برای استفاده خویشاوندان و خانواده سلطنتی ساخته شد.

استفاده عموم مردم از پارک در سال ۱۸۶۸ آزاد شد. در ضلع شمالی پارک یک دریاچه مصنوعی بزرگ می‌بینید، که می‌توانید قایق‌های کانو و کایاک اجاره کنید. یک بنای یادبود از «آلفونسوی هفتم» در کنار دریاچه قرار دارد. آلفونسو سوار بر اسب در بالای مجسمه است و شیرهای مرمری در پایین مجسمه جا خوش کرده‌اند.

پارک رتیرو مادرید

پارک رتیرو مادرید

 

پارک رتیرو مادرید 

پارک رتیرو مادرید
پارک رتیرو مادرید

در نزدیکی پارک دروازه آلکالا وجود دارد.

دروازه آلکالا تصویری کارت پستالی از شهر مادرید است. به گفته بسیاری نماد این شهر است. شاه کارلوس سوم، در قرن ۱۸ میلادی، معمار ایتالیایی فرانچسکو سباتینی را مامور کرد که این دورازه را بازسازی کند. در سال ۱۷۷۸ از دروازه جدید با معماری نئو کلاسیک، رونمایی شد. دروازه آلکالا، با مجسمه‌هایی از هنرمندان معروف روبرتو میشل و  فرانسیسکو گوتیرز تزیین شده است. یک پلاک هم در وسط بنا دیده می‌شود که تاریخ رونمایی از الکالا توسط شاه کارلوس سوم بر روی آن نوشته شده است.

چهار کودکی که بالای دروازه قرار دارند، نماد عدالت، شهامت، ملاحظه کاری و اعتدال هستند. اگر از دروازه آلکالا دیدن کردید، شیرینی فروشی نزدیک این بنا را از دست ندهید. خوش‌طعم‌ترین کوکی‌ها، کلوچه‌ها، هات چاکلت و آب نبات‌ها را در اینجاست.

دروازه آلکالا

دروازه آلکالا

روزها به سرعت سپری می شوند و می بایست به وطن بازگردیم. از اسپانیای زیبا با کوله باری از خاطره خداحافظی می کنیم و با پرواز پگاسوس به کشور باز می گردیم. 

در نونل سوار شدن به هواپیما در مادرید چند ایرانی را دیدیم، که از روی ظاهر هم متوجه شدیم که ایرانی هستیم. سلام و احوالپرسی کردیم. ایشان پرسید: هموطن! شما ساکن مادرید هستید یا اطراف مادرید؟ (شاید چون ایرانی های زیادی برای گردش به مادرید نمی آیند) من پاسخ دادم ساکن ایران، شما ساکن کجایید؟ من ساکن آلی کانته، من هم که آلی کانته را میشناختم، شهری ساحلی در جنوب شرقی اسپانیا. پس پاسخ دادم چه شهر زیبایی! در این فصل هم هوای عالی ای دارد. با تایید ایشان و با آرزوی موفقیت از هم خداحافظی کردیم.

کوچه های اطراف خانه (مادرید)
کوچه های اطراف خانه (مادرید)

چند نکته در پایان:

هزینه هتل و آپارتمانی که ما در بارسلون و مادرید گرفتیم برای دو نفر بزرگسال و یک کودک حدود 100 تا 110 یورو برای هر شب بود.

لاروکا ویلیج بارسلون را از دست ندهید.

جاذبه های گردشگری بارسلون، بسیار بیشتر از مادرید است. ساحل دریا، آثار باستانی، معماری و ... ولی مادرید ارزش دیدن دارد.

هزینه های رفت و آمد و خورد و خوراک در بارسلون بالاتر است.

دیدن اسپانیا را برای هر ایرانی آرزو می کنم.

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر