قشم و هرمز جزایر الهگان افسونگر

باد می وزید ومن 

دل به راه سپردم بودم 

در جستجوی جزیره ای 

که صخره هایش 

با زبان سکوت 

شعر می گفتند.... 

قشم ، 

با چین های هزار ساله اش 

هرمز ، 

با رنگ هایی که درخواب هم نمی دیدم 

من آمده ام 

تا بشنوم 

تا ببینم 

تا بنویسم ...  

با سلام

جنوب همیشه مقصدی هیجان انگیز و پر از شگفتی است همانطور که در سفر قبلی به این منطقه ( کیش شهربدون چراغ قرمز ) در خدمت دوستان بودیم . این بار با سفر به قسمت دیگری از خطه جنوب بسیار خوشحالم که فرصتی دوباره بدستم آمد تا بتوانم با سفرنامه دیگری در خدمت دوستداران و علاقه مندان سایت لست سکند باشم .(به دلیل تکرار کلمه میلیون تومان را   م ت قید شده است )

سال گذشته (1402 ) همین موقع ( بهمن ماه ) همسر و دخترم در سفری  دوستانه به  جزیره زیبای قشم و هرمز به گشت وگذار رفتند . و کوله باری از تجربه و خاطراتی شیرین را برای ما به ارمغان آوردند .  امسال حول و حوش آذر ماه  زمزمه هایی مبنی بر تکرار دوباره این سفر دسته جمعی بودیم که با یک حرکت زیرکانه بنده و پسرم  اعلام کردیم که ایندفعه ما هم هستیم ،همه با هم برویم .

پس قرار شد مقدمات سفر اعم از تور قشم، بلیط ، محل اقامت ، نحوه سفر و غیره را برنامه ریزی نماییم ، با توجه به تجربه سال قبل این عزیزان ابتدا سراغ تورهای گردشگری رفتیم ابتدا هوایی و سپس با قطار ، تورهوایی ۳ شب و ۴ روز با قیمت ۱۰الی ۱۲ (م ت) با قطار هم 7 الی ۸ (م ت) که با توجه به بازه انتخاب زمانی ما ، یعنی ۲۵   تا ۳۰  بهمن  ماه (1403)، تمامی تورها اعلام کردند که قیمت ها تا این تاریخ ، متغییر است و بعضا با نرخ هایی بیشتر اعلام میکردند . ازچند هتل قیمت گرفتیم که از ۱۶ تا ۱۸ (م ت) متغییر بود ، حساب کردیم اگر محل اقامت و بلیط قطار را خودمان   بگیریم در هزینه ها بسیار مقرون به صرفه می باشد ، ( تقریبا نصف )خانه ها برای ۴ شب جمعا با توجه به بزرگی و کوچکی و امکانات از ۱۲ تا ۵۰ (م ت )هم می باشد همچنین در نظر داشته باشیدتعداد منازل درقشم بیشتر وبزرگتر  و با تنوع قیمت می باشد ، اما در منطقه درگهان تعداد منازل کمتر و کوچکتر و به طبع قیمت هاپایین تر می باشد .

گزینه بعدی تهیه بلیط قطار و محل اقامت توسط خودمان بود ، طبق اعلام سایت رجا  از تاریخ ۲۶ دیماه می توانستیم برای تهیه بلیط اقدام نماییم ، با چندتا که هتل تماس گرفتیم ،اعلام کردند که  اول بلیط تهیه کنید بعد جا رزرو نمایید . با توجه به هزینه ها و همچنین به صرفه بودن این مقوله بالاجبار تا تاریخ ۲۶ دیماه صبر کردیم . به چند شرکت مسافرتی برای تهیه بلیط تماس گرفتیم ، گفتند خودتان زودتر از ما می توانید بلیط تهیه نمایید. سایت رجا برای شما  ازساعت ۸ صبح و با ظرفیت ۵۰ درصد و برای ما از ساعت ۱۰ صبح با ۵۰ درصد بقیه باز میگردد، اگر نتوانستید بلیط  تهیه نمایید با ماتماس بگیرید.

بالأخره روزموعود فرارسید،تهیه بلیط  رابه عهده پسرم واگذار کردیم قرار شد صبح تا بلیط نگرفته سرکار نرود . ، ، (قابل توجه مسافران محترم شما از قبل می بایست در پنل کاربری سایت رجا و یا هر سایتی که میخواهید بلیط بگیرید  ثبت نام کرده و اسامی دیگر مسافران به همراه مشخصات کامل اعم از کد ملی و تاریخ تولد را ثبت کرده تا بتوانید سریعتر بلیط مسافران را تهیه نمایید )

از ساعت ۸ صبح وارد سایت رجا شدیم ،که تازه هفت خوان رستم شروع شد ،خلاصه دردسرتان ندهم حدود چهار مرتبه بلیط گرفتیم وباطل شد که اعلام می شد هزینه بر میگردد ، که همان لحظه نشد . با این حال توانستیم برای حرکت از تهران  به تاریخ پنجشنبه ۲۵ بهمن و برگشت از بندر عباس به تاریخ سه شنبه۳۰ بهمن دو سری بلیط ۴ نفره به قیمت نفری 613850 (ت)  جمعا 2455400 (ت) با قطار بن ریل بگیریم . (بعدا تفاوت این قطار ها را می گویم )

پس از تهیه بلیط و گذر از خان ششم ، رسیدیم به خان هفتم و تهیه محل اقامت ، ضمنا  فردای روز تهیه بلیط تمامی مبالغ کسر شده بابت سه دفعه کنسلی تماما به حساب ما واریز گردید . خب از اونجایی که همسفران ما سال قبل قشم بودند ما با کوله باری از تجربه آنها به این نتیجه رسیدیم که در منطقه درگهان منزل بگیریم .چرا که شما می بایست برای هر بار رفت و برگشت کلی هزینه کرایه بدهید و همینطورهر بار 20تا 30 دقیقه در راه باشید .از قبل یه چند جا رو در نظر داشتیم و در نهایت پس از دو روز مشورت و نظر خواهی از یکدیگر، منزل یک خوابه به مدت 5 شب جمعا  به مبلغ  12 (  م ت) گرفتیم .

برای تهیه منزل می توانید به سایت ها ی معتبرمانند لست سکند مراجعه نمایید. برای تهیه منزل به نکات زیر توجه نمایید .

ابتدا می توانید اپلیکیشن  سایت مربوطه را نصب و عضو شوید و از تخفیف عضویت استفاده نمایید ، در هنگام انتخاب منزل حتما نظرات جدید تر را مطالعه نمایید و سپس تصمیم به رزرو  نمایید ، ضمنا این مطلب مهم را به یاد بسپارید اگر در هنگام ورود به منزل متوجه عدم تطابق با عکس ها و اظهارات میزبان بودید بلافاصله با پشتیبان سایت تماس بگیرید و عکس ها مستندات را ارسال نمایید ، تمامی سایت ها هزینه منزل را بعد از اعلام رضایت شما از منزل به حساب میزبان واریز می نمایند ودر صورت عدم رضایت شما و تماس با پشیبان هزینه ای به میزبان پرداخت نمی نمایند . )

پس از تهیه بلیط و جا ، یک نفسی به راحتی کشیدیم و با توجه به زمان کافی که در اختیار داشتیم بتوانیم  با یک برنامه ریزی خوب  از بیشتر جاهای دیدنی قشم بازدید کنیم . علت انتخاب منطقه درگهان به این دلیل بود که تمامی مراکز خرید مناسب در این منطقه قرار دارند و واگر در قشم باشید، می بایست هرروز به منطقه درگهان در رفت و آمد باشید ،( مبلغ بین قشم و درگهان برای 4 نفر 200 ت می باشد )

برای روز اول یعنی جمعه 26 بهمن قرار شد بعد از رسیدن به بندر عباس و رفتن به قشم و سپس درگهان ابتدا وسایلمان تحویل منزل بدهیم تا بتوانیم راحت تر حرکت کنیم ،  نهار بخوریم  و بعد ساعت  2و 3 عصر بریم منزل یک کمی استراحت کنیم و سپس در بازارهای درگهان یه دوری بزنیم . با همسفران قرار گذاشتیم صبح ها به مناطق دیدنی و گردشگری  و بعداز ظهر ها هم بریم برای بازار و بازار و بازار و خرید بی پایان فعلا برنامه این بود تا ببینیم در ادامه چه پیش می آید .

پنج شنبه 25 بهمن ماه

خوب به یک چشم بر هم زدن روز ۲۵بهمن ماه از راه رسید و ساعت ۱۱ صبح با ماشین  راهی راه آهن شدیم ساعت حرکت بلیط 13/25  بود  با توجه به  باران صبحگاهی و ترافیک یک ساعتی در راه بودیم خوشبختانه زمان مناسبی نزدیک میدان راه آهن یعنی خیابان وحدت اسلامی بودیم که همسفران گفتند حالا که وقت داریم  همین جاها نهار بخوریم ، در این حوالی تا دلتان بخواهد انواع غذا و فست فود و کبابی و سوخاری ، ... وجود دارد. فقط چون ما زود آمده بودیم یه چند جایی آماده پذیرایی بودندبا نظر اکثریت قرار شد   بریم کبابی  ،کباب ها چون در حضور مشتری چرخ می شد رضایت  دادیم ، انصافا غذا خوب بود ،  بعد ازصرف نهار رفتیم راه آهن و ماشین را بردیم پارکینگ سر پوشیده  کرمانی  که در نزدیکی راه آهن قرار دارد از قبل پرسیده بودیم شبی 80 ت که با توجه به وسایل و 4 نفره بودن خودمان گفتیم مقرون به صرفه است ولی زهی خیال باطل ....

با اعلام مسافرگیری بلندگوی سالن راه آهن ، سوار قطار شدیم وراس ساعت 13/27 دقیقه  قطار به نرمی حرکت کرد ، پس از جاسازی چمدان ها در قسمت بار و جابجایی در داخل کوپه هنوز جاگیر نشده بودیم که خانمی درب کوپه را زدند و در کمال احترام درخواست کردند که ما چند خانواده هستیم و بچه ها در کنار ما نیستندو اونها شماره 3 هستند شما ۵ اگر میشه با هم جابه جا شویم ، ما یه چند لحظه ای به همدیگر نگاه کردیم و گفتیم اشکالی نداره فقط با مسئول  واگن هماهنگ نمایید ،ضمنا این جا به جایی را بگذارید بعد از کنترل بلیط ها ، که ایشان گفت قبلا هماهنگ کردم و مسئول مربوطه گفته اگر شما رضایت داشته باشید اشکالی نداره ، پیش خودمان گفتیم خوب این هم از کار خوب امروز دل خانواده ای را شاد کردیم و بچه هایشان کنار هم هستند حالا دو تا کوپه اینور تر و اونور تر چه اشکالی داره .

بعد از رفتن این خانم وپس از گذشتن چند لحظه داستان شروع شد ، خوب حالا ما این خوراکی های داخل کوپه را ببریم ، بخوریم ، نخوریم  ، عیبه ، چه کار کنیم  اول گفتیم بابا زشته بزاریم بمونه هر چی خوردیم ، اگر اونجا زیاد بود بر میگردونیم  و تاچند دقیقه بااین موضوع شوخی و خنده کردیم و تا ایستگاه اسلام شهر ، در آخر تصمیم بر  این شد که بابا ولش کن ، هر چی داریم برمیداریم می بریم ، وسایل خوراکی را که بار زدیم ، بعد از کنترل بلیط ، خانوم مسئول جابه جایی آمد و ما تازه فهمیدیم ،نه دو تا کوپه نیست ، بلکه 3 تا واگن اون ور تر هست.  منظور از شماره سه شماره واگن بوده خلاصه دوباره وسایل را بار زدیم و رفتیم واگن شماره ۷  دیدیم که بعله اونها هم مثل ما قشنگ همه ی خوراکی های کوپه را جارو کردند و بردند .

 بنده خداها اصرار داشتند که در جابجایی وسایل کمک نمایند که ما خودمان این کاررا انجام دادیم ، حالا ماجرا از اینجا قشنگ تر شد که موقعی که در راهرو بودیم کوپه بغلی به مهماندار گفت اقا این میان وعده مارا گفتید ساعت ۴ میارن نمی خواهید بیاورید ، ماهم دلمان را صابون زدیم که خوب پس این قطار میان وعده داره .بعله ساندویچ و نوشابه بود که در کوپه ها پخش شد الا مال ما ، پرسیدیم که برای ما چی شد  ،مهماندار گفت که شما وی ای پی نیستید ، این کوپه وی ای پی است ولی مال شما را اون کوپه که جابجا شدید  برده ، گفتیم بیا و خوبی کن لااقل بابت پاداش جابجایی ساندویج تون می دادید به ما ، حالا نگو میوه هم داشتند و ندادند ، خلاصه سر این موضوع  ما کلی خندیدیم و شوخی کردیم و معنی و مفهوم وی ای پی را هم فهمیدیم ، گفتیم دفعه بعد هر کی خواست بغل بچه هاش باشه و  جابجا بشه کوپه با مخلفات و مخصوصا واگن وی ای پی  باید باشه در غیر اینصورت جابجایی بی جابجایی .

 

سفر با قطار داستانهای خودش رو داره من چون از نوجوانی با قطار و دوستان سفرکرده بودم میدانستم برای سرگرم شدن در قطار باید وسایل بازی به همراه داشته باشم مخصوصا وقتی 24 ساعت در یک کوپه باشی ، لذا چند وسیله جمع و جور برای این چنین مواقعی به همراه بردیم ضمنا از قبل چندین فیلم و سریال هم درگوشی ها دانلود کردیم . اگر در قطار میخواهید شام بخورید بهتره زودتر سفارش دهید تا تمام نشود البته کیفیت غذای  رفت از تهران با کیفیت تر است . شام چون فقط جوجه داشتند ما هم سه تا سفارش دادیم که خوب و با کیفیت بود .مبلغ شام 647600 (ت) بعد از خوردن شام کوپه کناری برنامه جشن و آواز داشتند و یه کمی هم درراهرو باآهنگ بقیه کوپه هارا شاد کردند و سرانجام ساعت 11 شب  پس از پایان کنسرت خوابیدند .

 

روز اول جمعه 26 بهمن

صبح در رستوران قطار صبحانه مختصری که شامل کره و پنیر و مربا بود خوردیم و با دیدن مناظر اطراف یواش یواش نزدیک بندر عباس شدیم . مبلغ صبخانه 140 (ت) قطارطبق زمان  مقرر  ساعت 9/40 صبح به مقصد رسید .

 

بامبلغ 200 (ت)  با تاکسی از راه آهن به بندر و به اسکله شهید حقانی رسیدیم در طی راه  راننده گفت خیلی به موقع آمدید اسکله تا دیروز بسته بود اصلا ماشین نبود از عید هم شلوغ تر بود سر صحبت که باز شد درد دل راننده هم شرو ع شد گفت  بندر قشم ۵ ساله که در  اجاره  ماهیگیری چین می باشد 2/5 ساله دیگه تموم میشه و این ماهی ها که  می بینید از بندر چابهار میاد ، باعث تاسفه که در فاصله کمتر از ۱۰۰متراز دریا باشی و نتوانی ماهی صید کنید و از فاصله چندین کیلومتری  ماهی بیاد کنار بندر پر از ماهی .

با پرداخت مبلغ ۷۶۰ (ت) برای 4 نفر  از بندر عباس تا قشم  با شناور های تندرو راس ساعت ۱۱ حرکت  کردیم. برای تهیه بلیط هم می توانید به صورت سنتی از باجه ها و یا خودتان از دستگاه های مخصوص این کار بلیط تهیه نمایید . ضمنا در هر دو مورد ارائه شماره  کارت ملی ضروری است .

 

پس از خرید بلیط  و احراز هویت سوار رویای قشم شدیم  . ( اسامی شناورها جالبه رویای جنوب ، رویای دریا و....)  برای هر چمدان مبلغ ۳۰ هزار (ت) کرایه بار به کشتی دادیم ، قایق تندرو  با حرکتی آرام در آبهای خلیج فارس  به سوی بندر قشم به راه افتاد .  خوشبختانه هوا امروز ابری و دمای هوا ۲۳ درجه بود ، اواسط راه بر ای گرفتن چند تا عکس به قسمت عقب شناور رفتیم که یک مرتبه یه ۷ ، ۸ نفری هم آمدند که با تذکر ناخدا و مهماندار جمع کردیم و رفتیم سرجایمان نشستیم ، البته به قول اکبر عبدی  ما که عکس ها ی یادگاری منو انداخته بودیم  ،   ساعت ۱۲  به بندر شهید ذاکری قشم رسیدیم .

 

 

 

 

اسنپ گرفتیم ولی چون ماشین تیبا بود و چمدانها جا نمیشد ،کنسل کردیم ، که بعدا فهمیدیم ، نه  ؛ حکمتی درکار است .رفتم سراغ چند تا تویوتا دو کابین که خوراک وسایل ما بود گفتند ما برای تور هستیم  که یه راننده گفت دنبالم بیا رفت سراغ ماشین اولی گفت من درگهان نمیرم ، از آنجا که خدا روزی هرکسی را برایش مقدر کرده رفت سراغ دومی بدون که بهش بگه کجا می رویم ، گفت بیا این دوست مارا ببر گفتیم چقدر می گیری گفت ۲۰۰ گفتیم اسنپ ۱۶۰ گفته ، آقا ابراهیم راننده جدید  گفت ما تاکسی هستیم  مبلغ ما مشخصه .

 

در حین همین گفتگو هم سریع یکی از چمدانها را گرفت درحال حرف زدن رفتیم سمت ماشین گفتیم وسایل ما جا میشه گفت بعله دیدیم یک سمند نو منتظر ماست ، در حین راه با صحبت کردن و احوالپرسی و حال و احوال در رابطه با قشم گردی پرسیدیم که  شما می توانید زحمتش را بکشید ، توضیح داد که تقریبا ۷ جا میریم از ساعت ۷و ۸ صبح تا ساعت ۶ و۷  بعداز ظهرکلا میشه 2 (م ت) گفت از هرکجا خواستید قیمت بگیرید من کمتر میگیرم  شماره گرفتیم و قرار شد خبر بدهیم .

 

منزل ما یک واحد آپارتمان 9 واحده نوساز نزدیک هتل آلاله 2 بود که همه وسایل نو و مرتب و تمیز بود ما طبقه اول را گرفتیم چون هنوز آسانسور ساختمان راه نیافتاده بود . با پرداخت مبلغ ۲۰۰ تومان ساعت 1 بعدازظهر رسیدیم منزل چون خالی بود  وسایل را قراردادیم وآقا ابراهیم لطف کردو ما راتا بازار رساند .( بعدا  از این آقا ابراهیم زیاد می شنوید) .از ایشان درباره غذا سوال کردیم که  رستوران  سی باس و گلدن فود و لاویا را که از بهترین رستوران های قشم هست پیشنهاد دادند پس از کمی بازار گردی ،  پیاده رفتیم گلدن فود و نهار روز اول در گلدن فود زرشک پلو ، چلوکباب و میگو پفکی شد 1/326000 (م ت)  با ۱۰ درصد ارزش افزوده .انصافا هر سه غذا دارای مزه و طعم و کیفیت خوبی بود اندازه همه غذاها هم مناسب بود . رستوران سی باس روبروی گلدن فود قرارداره و جای نوساز و جدیده ، منوی رستوران شامل انواع غذاهای دریایی که اکثرا قیمتی بالای 500 و 600 ت و سینی 4 نفره 1/700 (م ت) که شامل چند نوع غذای دریایی می باشد .

 

 

بعد از صرف نهار پیاده رفتیم تا منزل ، در حین راه  وسایل صبحانه شامل شیر ، کره ، پنیر و ۱۵ تا تخم مرغ شد  ۳۲۰  (ت)  خریدیم یه استراحت  و حمام کردیم و بعد از ظهر ساعت ۵ عصر  تصمیم گرفتیم  بریم  بندر لافت که تقریبا ۳۷ دقیقه زمان رسیدن  تا آنجا بود ، اما راننده اسنپ بعد از ۱۰ دقیقه کنسل کرد ، چون زمان غروب آفتاب را از دست داده بودیم از رفتن به بندر لافت منصرف شدیم که بعدا فهمیدیم این کنسلی هم حکمت دارد .  درکنار  لب ساحل  چند تا عکس گرفتیم و با 20 دقیقه پیاده روی رسیدیم به بازارها  .

 

در کنار ساحل بر اثر جذر دریا لنج ها  بعضا با فاصله زیادی از ساحل اصطلاحا به گل نشسته بودند و منتطر مد دریا در فردا صبح بودند تا دوباره بتوانند برای رزق وروزی به دل دریا بزنند .  همسرم تعریف کرد سال گذشته حوالی ساعت 8 شب بود که  یکی از دخترهای همراهان که از ما جداشده بوده و میخواسته کمی در کنار ساحل قدم بزنه . پس از دوساعت  دیدیم سرتا پا گلی و خسته و کوفته آمده منزل .

همین ساحلی که در عکس بالا می بینید پس از جذر دریا تبدیل به حالت مرداب گونه میشود این دختر یواش یواش رفته تا به آب برسه نگو کم کم داره وارد شن ها و حالت مردابی میشه وسطای راه فهمیده گیر کرده ،گوشی هم که طبق معمول شارژ خالی کرده و خاموش شده این بنده خدا هرکاری کرده دیده نمیتونه بیرون بیاد با داد و فریاد توجه عابرین را به خودش جلب کرده و بالاخره چند نفری متوجه شدند این بنده خدا را به وسیله  طناب از آنجا بیرون آوردند و ماجرا خدا را شکر ختم به خیر شد . (به دلیل میزان شدید بودن جذر و مد به هیچ عنوان شب هنگام نزدیک دریا نروید و اگر هم رفتید نزدیک آب نشوید . )

 

در منطقه درگهان ما زیاد شاهد ساخت و ساز نبودیم ، البته در ابتدا و انتهای محله ی درگهان دو تا مرکز خرید بسیار بزرگ در حال ساخت بود که یکی نمای  سنتی و بومی ودیگری به صورت مدرن و امروزی بود .

 

ابتدا رفتیم مرکز خرید نخل  که مرکز پوشاک و تیشرت و کاپشن مردانه و زنانه بود بعد هم اطلس که مرکز کیف و کفش مردانه و زنانه و چمدان مسافرتی می باشددر بازار اطلس کیف بخرید ولی کفش را اگر می شناسید بخرید در غیر اینصورت ریسک نکنید . کما اینکه  کتانی که پارسال برای ما از این حراجی ها آورده بودند با کیفیت در نیآمد هرچند که ظاهرا اصل بود .

 

با گشت و گذار در لاین ها و فروشگاه ها با توجه به بودجه و نوع جنس می تو انیدخرید های خوبی داشته باشید .هنگام خرید عجله نکنید همین کالا  و اجناس در بازارها و مغازه ها دارای قیمت های متفاوتی است . مراکز خرید در درگهان به طور کلی در کنار هم هستند مانند نخل، نور ، مروارید دو دلفین ، اطلس که از بهترین مراکز خرید قشم هستند ، وروبروی  آنها  بازار قدیم قرار داردکه می توانید خرید های خوبی چه به صورت کلی و یا تکی خریداری نمایید . همچنین در کنار این مراکز دستفروش ها و مغازه های کنار خیابان نیز می باشند که صد البته باید قدرت چانه زنی خوبی داشته باشید و قیمت اجناس  را نیز بدانید ، هوا بسیار عالی و خوب بود و با یک تیشرت و لباس سبک می توانید به گشت و گذار بپردازید .

 

 

بالأخره ساعت ۱۰ شب در اثر خستگی و گرسنگی از مرکز خرید دریا آمدیم بیرون ودر اولین رستوران یک مرغ بریان با  مخلفات  شد ۵۳۵  (ت)  خوردیم و رفتیم منزل .

 

جالبه که در این منطقه تویوتا دوکابین ها هم به عنوان تاکسی کار می کنند با پرداخت 50 (ت) با بکی از این تویوتا دوکابین ها رفتیم منزل .

روز دوم شنبه ۲۷بهمن

از ابتدا هدف مان این بود که در این منطقه بیشتر بمانیم و بلیط برگشت را دیرتر بگیریم ولی سایت رجا  فقط تا روز  سه شنبه 30 بهمن بلیط برگشت  داشت  پس  با توجه به بازگشایی بلیط قطار در امروز صبح اول وقت رفتیم که بلیط بگیریم و خوشبختانه سریع توانستیم برای روز جمعه سوم اسفند بلیط  برگشت به تهران باقیمت نفری885000  (ت) با قطار غزال وی آی پی بگیریم. بلیط های قبلی را کنسل کردیم و10 درصد هم خسارت دادیم .

امروز از قبل برنامه قشم گردی را با آقای ابراهیم راننده دیروزی هماهنگ  کردیم  که قرار شد ، به ترتیب جزیره هنگام ، جاده تگزاس ،تنگه چاهکوه ، جنگل هرا ، جزیره ناز ، دره ستاره ها ،غار خور بست  را بریم و تمام .

این آقا ابراهیم داستان جالبی داره یه 10 سالی امارت بوده ناخدای لنجه واز نوجوانی هم در دریا و بندر و  اینور آب و اونور آب بوده خلاصه در دریا همه کاری کرده . چون خودش بچه جنوبه همه جا را مثل کف دستش چشم بسته بلده و همچنین اطلاعات بسیار جالب و کاملی از مناطق دیدنی بگیر تا نحوه ی زندگی و گونه های جانوری و غیره  داشت . یعنی در واقع یک دایره المعارف کامل بود . این اون حکمت کنسلی اسنپ تیبادر اسکله بود که این آقا ابراهیم قسمت ما شد  .

البته به قول خودش این همه اطلاعات را به هرکسی نمی دادودرواقع این مستمع بود که صاحب سخن را سر ذوق آورده بود میگفت یه مسافری داشتم هر جا می بردیم میگفت همین ،این کوه و صخره ها را که ما تو شهر خودمان داریم ، خلاصه هرکجا برده بود یه ایرادی گرفته بود .   ما با هر سوالی که می کردیم ایشان توضیحات کاملی را ارائه می داد. که شامل بخش مهمی از اطلاعات این سفر می باشد .

 

جزیره قشم به چندین محله تقسیم میگردد .  شهر قشم  دارای  بزرگترین بندر و مراکز خرید شیک و  مجلل می باشد و دارای مراکز اقامتی مانند هتل و آپارتمان و خانه ها می باشد . تمامی مراکز خرید عمده و تکی در محله درگهان واقع شده همچنین در اینجا چندین هتل ، منزل و آپارتمان  جهت اقامت وجوددارد . دردیگر محلات مانند روستای سهیلی  مرکز تجمیع اقامت های بوم گردی می باشد . دیگر محلات جزیره قشم بیشتر برای بوم گردی مناسب می باشد . با توجه به نقشه جزیره قشم میتوانید متناسب با سلیقه و علایق خود مکان مناسبی را برای اقامت در نظر بگیرید .

 

 

پیش به سوی قشم گردی :

جزیره هنگام :

جزیره هنگام در گذشته با نام‌های هنجام و هنیام شناخته می‌شد. این جزیره در زبان پارسی باستان «هنگاما» نام داشت و در ارمنی نیز به «انگام» مشهور بود. نام جزیره هنگام از دو بخش «هن» و «گام» به‌معنای وقت، زمان و گاه تشکیل شده است.

جزیره هنگام، جزیره‌ای کوچک با آبادی‌های کوچک با وسعت حدود ۳۶٫۶ کیلومتر مربع در خلیج فارس است که از دیدنی های هرمزگان به حساب می‌آید و در دو کیلومتری جنوب شرقی جزیره قشم قرار دارد. این جزیره بخشی از شهرستان قشم و یکی از دهستان‌های این شهرستان به مرکزیت روستای ماشی (هنگام جدید) است.

جزیره هنگام ارتفاعات آهکی (تشکیل شده از سدیم کربنات) دارد و بلندترین نقطه آن، کوه ناکس با ۱۰۶ متر ارتفاع است. طولانی‌ترین قطر این جزیره نیز از «روستای هنگام کهنه» تا «روستای هنگام جدید» حدود ۹ کیلومتر و و کوتاه‌ترین قطر جزیره پنج کیلومتر طول دارد.

جزیره هنگام، جزیره‌ای کوچک و دیدنی در خلیج فارس است که با سادگی خود شما را متحیر خواهد کرد. این جزیره با چهره‌ای بومی و سنتی، میزبان سواحلی کم‌نظیر، دلفین‌های بازیگوش، حیات وحش تماشایی، دریای بی‌کران، نخلستان‌های دیدنی، کوه‌های آهکی و بازاری جذاب است؛ جاذبه‌هایی که طبیعت‌گردان بسیاری را به‌سمت هنگام می‌کشانند. در جزیره هنگام خبری از هیاهوی شهری نیست، هیچ خیابانی وجود ندارد و ماشینی دیده نمی‌شود.

هوا امروز صبح ابری و خیلی خوب بود جاده هم صاف و خلوت ساعت 8.30 صبح رفتیم به سمت جزیره هنگام در بین راه رسیدم به روستای دیرستان که قبلا توکار قاچاق سیگاربودند . به دلیل هجوم صورت گرفته به این  قسمت از جزیره  بیشتر نسل بازماندگان ،  از نوادگان پرتغالی  ها هستند . البته  الان دیگه مردم اینجا  به جای کار قاچاق  به مشاغل بوم گردی ،رستوران و کافه و....  که نتیجه تغییر و پیشرفته ، سرگرم می باشند  .

با دیدن چند تا بوم گردی در رابطه با وضعیت و قیمت پرسیدیم که توضیح داد  افراد زیادی داخل بر بیابون بوم گردی  با قیمت های زیادی می گیرند که بعدا پشیمون می شوند  و حوصله شون سر میره و دوباره میان داخل شهر   . به نظر بنده بوم گردی ها بیشتر برای افرادی است که می خواهند کلا از محیط شهری دور باشند و یک تجربه متفاوت داشته باشند که  برای یک روز خوبه ولی بیشتر دیگه بستگی به خودتان داره .  ساعت  صبح ۹ در ادامه از کنار ساحل تمیز یعنی همان اقامتگاه سینکوه گذشتیم. که در راه برگشت یه سری به اینجا زدیم .

ساعت 9 صبح رسیدیم اسکله گردشگری کندالو که متوجه شدیم به دلیل طوفانی بودن دریا در ساعات آینده رفت و آمد امروز کنسله ، پس یه دوری در اسکله زدیم و چند تا عکس گرفتیم و یه مقدار میوه های استوایی به یاد سفر های قبلی مانند منگوسین و دراگون فروت خوردیم و رفتیم به جای دیدنی بعدی یعنی جاده تگزاس  .

 

 

 

جاده عروس و داماد یا جاده تگزاس :

ابتدا از جاده  روستای نغاشه رد شدیم تا برسیم به جاده تگزاس وجه تسمیه این جاده به این علته که عروس و دامادها را می آورند اینجا برای عکاسی ، چرا ؟ چون این محل ، مناظر  بکر و جالبی داره و ضمنا یک جاده با پیچ و خمی  طولانی داره که می توانید در اینجا عکس های به یاد ماندنی بگیرید ضمنا چند تا شتربان هم هست که می توانید شتر سواری و گردش نمایید و کمی در حال و هوای مناطق گرمسیری قرار بگیرید . ولی دلیلی برای نام گذاری این  جاده به نام  تگزاس هنوز تا این تاریخ معلوم نیست .

 

 

 

 

 

دربین راه آقا ابراهیم گفت منطقه رمکان قلب جزیره قشم می باشد  که مرکز پارچه است که از تبریز برای خرید می آیند حالا فهمیدیم پارچه های کارشده در خیابان تربیت تبریز از کجا میآد .

تنها قسمت کشاورزی منطقه کاروان، روستاهای  توریان وکوشه  وتم سنتی ،هستند که محصولاتی همچون  انجیر ،توت ،زیتون نارنج لیمو ، گروم زنگی در این منطقه به عمل میاید . جزیره قشم دارای گونه های جانوری  مثل آهو ، که بیشتره و گوسفند کوهی خیلی کمه می باشد. این اطلاعات را  آقا ابراهیم میگفت و ماهم سریع یاداشت میکردیم . در امتدادجاده تگزاس و بالا رفتن از تپه ها می رسید به منطقه ی به نام بام سهیل که درواقع مشرف به روستای سهیلی است .

 

محلی ها عصر و غروب  که هوا خنک تره میآیند اینجا تا دمی با چشم اندازی زیبا دمی اینجا به استراحت بپردازند . از بالای کوه اگر هوا صاف باشه چراغ های دبی و امارات پیدا میشه. رفتیم پایین به سمت روستای سهیلی و از آنجا به سمت جنگل حرا . در این روستا  تا دلت بخواد بوم گردی دارند و در واقع تجمع اصلی بوم گردی ها در اینجا قرار دارد . رستوران ناخدا علی و برادرش عبد صالح نیز دراین روستا می باشد . با گذر از روستای سهیل رفتیم به جای بعدی

جنگل حرا :

جنگل حرا، یکی از مناطق جذابی است که در میان جزیره قشم و استان هرمزگان قرار دارد و به عنوان طلای سبز قشم معروف شده است. زیرا زیستگاه درختانی است که ریشه هایش در آب قرار دارد. جنگل حرا که یک منبع اکولوژیکی مهم به شمار می‌آید به صورت تالابی پوشیده از درختانی است که در مناطق  حاره ای و گرم قرار دارد .جنگل حرا که در شمال غرب جزیره قشم خودنمایی می‌کند، از جنگل‌های پنجگانه استان هرمزگان و یکی از ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره ایران به شمار می‌رود. جاذبه‌ای که یکی از عجایب هفت‌گانه قشم محسوب می‌شود.  پوشش گیاهی این جنگل‌ها را درختان «حرا» و «چندل» تشکیل می‌دهند. این درختان زیبا زمان جزر دریا، از آب بیرون می‌آیند و با مد دریا تا نیمه در آب فرو می‌روند.

آب‌وهوای استوایی این مناطق نیز مزید بر علت شده است تا درختان حرا رشد خوبی داشته باشند. جنگل حرا قشم با وسعتی معادل ۸۲,۳۶۰ هکتار در سال ۱۳۵۱ به‌عنوان «منطقه حفاظت‌شده حرا» معرفی شد؛ سپس در سال ۱۳۵۴ با افزایش وسعت به ۸۵,۶۸۶ هکتار، عنوان پارک ملی را از آن خود کرد. تا اینکه این جنگل دیدنی قشم در سال ۱۳۵۶ به شبکه جهانی انسان و زیست‌کره یونسکو ملحق شد. این منطقه هم‌اکنون توسط اداره‌کل محیط زیست استان هرمزگان محفاظت می‌شود.جنگل حرا شرایط اکولوژی مناسبی دارد و از همین رو زیستگاه پرندگان مهاجر مناطق گرمسیری نظیر حواصیل بزرگ، حواصیل هندی، کفچه نوک تیز، گیلانشاه، سلیم خاکستری، کاکائی و… است. همچنین انواع گوناگون پرندگان، آبزیان و دوزیستان نظیر انواع مارهای دریایی و ماهی‌ها و همین طور لاک‌پشت‌ها در این منطقه ساکن هستند.

جالب است بدانید که ۸۰ درصد از آبزیان دریای خلیج فارس در این منطقه تخم‌ریزی می‌کنند. حرا به درختانی با شاخ و برگ سبز روشن با ارتفاع حدود سه تا ۶ متر گفته می‌شود که آب‌شورزی هستند. پوست این درخت خاصیت تصفیه‌کنندگی دارد و آب دریا را می‌گیرند و با دفع نمک آن، بخش شیرین آن را جذب می‌کنند. با این اوصاف، درخت حرا را می‌توان یک تصفیه‌خانه آب شیرین‌کن طبیعی دانست. درختان جنگل حرا قدمت زیادی دارند و در همه فصول سال سرسبز هستند و به همین دلیل، به نام جنگل همیشه بهار نیز شناخته می‌شوند. با فرارسیدن خرداد، درخت حرا گل‌های زردرنگی می‌دهد که در میان انبوه شاخ و برگ آن بسیار چشم‌نواز و دیدنی می‌شود.

جنگل حرا فقط به جزیره قشم اختصاص ندارد و تا حوالی بندر پهل، بندر خمیر و جزیره  هرمز امتداد یافته است. عده‌ای از مردم بومی در زمان مد به این جنگل‌ها می‌آیند تا به ماهیگیری یا هرس شاخ و برگ درختان مشغول شوند. در واقع، هرس کردن به پربارتر شدن درختان کمک می‌کند و از طرفی هم بومیان می‌توانند از آن‌ها برای مصارف شخصی یا فروش استفاده ‌کنند. درخت حرا نقش مهمی در زمینه تامین غذای دام، تولید زغال، تولید چوب، تهیه خمیر كاغذ و غیره دارد. مضاف بر اینکه شیره درون آوندهای این درخت برای درمان بیماری‌های پوستی رایج در هرمزگان مفید است.

درختان حرا به‌دلیل عمر طولانی‌شان، تنه‌هایی بسیار محکم دارند و در گذشته از همین مزیت برای ساخت دهل استفاده می‌کردند. در حقیقت، اولین دهل جزیره قشم با چوب درخت حرا ساخته شده است. ریشه درختان حرا مثل سدی در برابر امواج دریا عمل می‌کند. از آنجا که چوب این درختان در اثر سوختن دود سیاه تولید نمی‌کند، گزینه خوبی برای تهیه زغال است. میوه و برگ این درختان نیز به‌عنوان گیاه دارویی کاربرد دارند.

آب و گل جنگل حرا حاوی نمک و آهک است و در گذشته مردم از گل آن برای لاغر شدن استفاده می‌کردند؛ به این ترتیب که آن را به بدن خود می‌مالیدند و پس از خشک شدن، خود را در آب می‌شستند. جزر و مد آب در جنگل‌ حرا تقریبا هر ۶ ساعت یک‌ بار رخ می‌دهد و چنانچه در حدفاصل بین جزر و مدر دریا، قایقی در جنگل حرا باشد، احتمال گیرافتادن آن وجود دارد. با این حال، قایق‌ران‌ها به کارشان مهارت دارند و می‌دانند چه زمانی جزر و مد اتفاق می‌افتد. ساعت بازدید از جنگل حرا هم به همین موضوع بستگی دارد.

 

 

 

با گذر از کوچه های روستا ساعت 10 رسیدیم به اسکله سهیلی که در اینجا بازارچه ای  دارای چندین فروشگاه مملو از انواع موجودات دریایی مثل  صدف ، ستاره دریایی ،  ماهی بادکنکی و کوسه و... قرار دارد  و یک مغازه که با صدف ها لوستر درست کرده بود. می توانید با همه ماهی ها و ...... با خوشرویی مغازه دارها عکس بگیرید پس از گشت و گذار  در اسکله فهمیدیم که قایق ها  چه بر ای ۱ نفر وچه ۶ نفر مبلغ 1/200 (م ت) می باشد ما چون ۴ نفر بودیم با ۴ نفره دیگه با کلی چک و چونه قرار شد خانواده ای ۷۰۰ت بدیم ، حالامسئول اسکله قبول کرده ولی قایقران رضایت نمیداد به قولی شاه بخشیده بود شاه قلی ....  ،بالاخره با کلی غرولند راضی شد و سوار شدیم قایقران میگفت تا دو سه ساعت دیگه انقدر آب میاد بالا که درختها میروند زیر آب و دم غروب دوباره خشک  میشه یکی از گروه دوم گفت خب بعد از ظهر که خشک شد میتوانیم بیاییم قدم بزنیم.

قایقران هم که شوخیش گل کرده بود گفت آره با هلیکوپتر بیاید می توانید که همگی خندیدیم از جمله خود طرف گفت چرا نمیشه گفت بابا اینجا لجن زار میشه تا چندین مترتوی گل  فرو میری قایق ها هم وقتی آب بالا بیاد میتوانند حرکت کنند. زمان قایق سواری  تقریبا نیم ساعت  طول کشید ،  قایق ران با حرکتی آرام در کانال ها گاهی توضیحاتی راجع به جنگل های حرا و خاصیت آنها میداد و ماهم با دیدن مناظر لذت می بردیم .پس از قایق سواری  ساعت ۱۱ و نیم رفتیم به سمت تنگه چاهکوه.

 

 

 

تنگه چاهکوه :

تنگه چاهکوه  به عنوان یکی دیگر از عجایب هفت گانه در ۷۰ کیلومتری جزیره قشم قرار دارد . تنگه چاهکوه قشم دارای صخره ها و تندیس هایی است که به صورت طبیعی و بر اثر گذر زمان و به طور شگفت انگیزی بر اساس فرسایش سنگ های رسوبی زمین در دل کوه به صورت یکپارچه به وجود آمده اند. از لحاظ تاریخی نیز تنگه چاهکوه با عنوان دره مقدس چاهکوه مشهور است؛ اگر دلیل این تقدس را می خواهید بدانید، باید به گذشته های دور برگردیم، زیرا گذشتگان، آب این دره را بسیار مقدس می دانستند و برای شفای بیماری های از آن استفاده می کردند. چاهکوه در ابتدا عریض بوده و ارتفاع دیواره هایش نیز زیاد بوده است، به همین دلیل داخل دره نور کمی تابیده شده و همین امر باعث گردیده تا رفته رفته هم از عرض آن کاسته شود و هم عبور از میان آن دشوار گردد. در کف این دره نیز حفره های کم عمقی وجود دارند که محل ذخیره آب هاى جارى است. هرچه از سمت شمال به جنوب پیش بروید، دره کم عرض تر شده و شیب آن افزایش مى یابد و درانتها به شکل (v) انگلیسی درآمده و مسیر بسیار صعب العبور مى شود.

در بین راه صحبت شد که منطقه چاکاویر چه جور جایی که راننده گفت من خودم تا حالا چاکاویر نرفتم گفتیم خوب  بیا باما بریم یعنی زیره به کرمان بردیم .ساعت ۱۲ ظهر رسیدیم منطقه چاهکوه  با پیاده روی حدود ۲۰ دقیقه به منظره ای زیبا و منحصر به فرد چاهکوه می رسید  ابتدای مسیر باز و وسیع است هرچه بیشتر به جلو میروید مسیر باریک و باریکتر و صعب العبور میگردد هرچه از زیبایی این مناظر بگویم کم گفته ام در هرگوشه و کنار این دره می توانید مناظر و صخنه های منحصر به فردی را ببینید و در قاب دوربین جای دهید . این دره به دلیل داشتن چند تا چاه به این اسم معروف شده است فردی هم داشت همانجا از چاه به مردم آب میداد ، مسیر خاکی و سنگی بود که می بایست مواظب لیز خوردن باشید و ضمنا از رفتن به جاهای خطرناک جدا خودداری نمایید تا خدای نکرده دچار آسیب نشوید ، کسانی که با تور جنوب آمده بودند مدام در حالت زود تند سریع بودند. سریع از اینجا و از آنجا بدو بدو عکس میگرفتند  تا از تور عقب نیافتند یکی از دلایلی که ما با تورهای گردشگری نیامده بودیم همین مسئله و البته تجربه همراهان در سفر قبلی بود.ما چون خیالمان از بابت ماشین و دیر نشدن راحت بود هرکجا میرفتیم با آرامش می گشتیم و سر صبر و حوصله از دیدن مناظر لذت میبردیم و عکس میگرفتیم .

 

 

 

 

 

 

 

ساعت ۱۳ برای نهار رفتیم روستای سهیلی رستوران ناخداعلی صالح  .به راننده گفتیم نهار درخدمت باشیم گفت نهار ما با رستورانه شما بفرمایید .  ما سه تا ماهی درسته و با نوشیدنی سفارش دادیم جمعا به مبلغ 1/448000 (م ت) مزه ماهی ها معمولی بود مقدار برنج ها معمولی بود .پس از سفارش غذا کمتر از ۱۰ دقیقه آماده بود . در روستای سهیلی دوتا رستوران برای  دو تا برادر به  نامهای  یکی ناخدا علی صالح و   یکی ناخدا  عبد صالح  می باشد همراهان ما که سال قبل به رستوران  عبد صالح  رفته بودند، با مقایسه غذاها گفتند که  غذا های ناخدا عبد صالح  یعنی جای پارسالی هم باکیفیت تر و هم مقدار غذا  بیشتر از اینجا بود ضمنا روی ماهی ها مقداری  قلیه ماهی برای مزه و اشانتیون ریخته بودند.

 

پس از صرف نهار و عکس گرفتن در لوکیشن رستوران ساعت ۲و ۴۷ دقیقه عصر رفتیم به سمت جزیره ناز در بین راه از کنار دریا ی تمیز پیاده رفتیم تا ساحل سینکوه وکمی تاب بازی کردیم وبریم پارک سوزا برای دیدن کروکودیل ها . خوبی در اختیار داشتن ماشین به اینه که هرکجا هرچیزی توجه مارا جلب می کردمی ایستادیم و چند تا عکس میگرفتیم . در بین راه متوجه پارچه های بزرگ سبز رنگی شدیم از آقاابراهیم پرسیدیم اینا چیه گفت بریم ببینیم چیه . به محوطه بزرگی رسیدیم که چند نفر مشغول خشک کردن ماهی های کوچولو مثل ساردین بودند که به آنها کاشخک یا به لحجه محلی میشه کاشخ  میگفتند  ؛  این ماهی های کوچک ابتدا خشک و سپس نمک سود میکردند و سپس برای  صادرات به کشورهایی مثل نیوزیلند و اسکاتلند و همچنین  تهران آماده می شدند . البته این ماهی ها به دلیل داشتن مواد مغذی و عالی جنبه کود هم دارند و بعنوان غذای دام هم قابل استفاده می باشد .

 

پارک سوزا

با پرداخت مبلغ 70 ( ت) برای هر نفر رفتیم پارک سوزا در این محوطه چند گونه پرنده شامل طوطی و مرغ مینا و طاووس و عقاب و دو عدد شتر مرغ و یک نفر شتر و گرازبه نام  غضنفر بود چند تا میمون بود و آقایی به نام  تفک  توضیحات کاملی در رابطه با هر گونه را ارایه می داد و مخصوصا در رابطه با استرس کروکدیل ها که اگر بهشون استرس وارد بشه  تا دوماه غذا نمی خوره گفتیم بزرگوار ماکه از پشت حفاظ تورا می بینم استرس میگیریم تو دیگه از چی میخواهی بترسی که استرس بگیری . کلا  این جا چند عدد کروکودیل بیشتر نبود . این آقای تفک یه خورده تپل مپلی بود گفتیم یه موقع تنهایی نری پیش اینا گفت اتفاقا با اینکه اینا چند سالی هست که اینجا هستند هیچ موقع اهلی نمی شوند و خیلی باید مواظب باشیم .ضمنا برای هرکدام از این حیوانات دارای اسم های جالبی بودند .  مانند شتر نگین ، کروکودیل کیان ، کیانا  و طوفان  با ۲۸۰ کیلو وزن داره سه تا پلک هم داره ، عقاب ساسان ، میمون ها اسکندر  و رامین . 

 

بعد از پارک سوزا ساعت ۴ عصر رفتیم به  سمت جزیره ناز

 

ساحل ناز

در سواحل جنوبی قشم، جزایر ناز قراردارد که شامل دو جزیره نزدیک به هم هستند، که یکی از جذاب‌ترین نقاط ژئوپارک قشم محسوب می‌شود. مردم محلی به این جزایر دوکرده می‌گویند، در حالی که در میان گردشگران و نقشه‌ها، این نام به جزایر ناز شناخته می‌شود. نامگذاری این جزایر به دلیل ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد آن‌ها است که در زمان جزر، آب دریا فروکش می‌کند و باریکه‌ای از خشکی بین جزایر ناز و قشم به وجود می‌آید؛ اما در زمان مد، جزایر ناز دوباره به وسیله آب‌های خلیج فارس از قشم جدا می‌شوند. برخی  معتقدند که نام جزایر ناز به دلیل رفتار خاص این جزایر در ارتباط با قشم و خلیج فارس انتخاب شده است، به طوری که گویی این جزایر با قشم و خلیج فارس قهر کرده و در زمان‌های خاصی به آن‌ها ملحق می‌شوند. به همین دلیل، خلیج فارس به نوعی ناز آن‌ها را می‌کشد تا دوباره همچون مادری عاشق آنها را در آغوش بگیرد .

به دلیل پدیده جزر و مد، زمان مناسب برای بازدید از جزایر ناز قشم محدود به ۴ الی ۶ ساعت در روز است. در زمان‌هایی که آب دریا پایین می‌آید، می‌توانید با پای پیاده یا حتی با خودروی شخصی به این جزایر دسترسی پیدا کنید. هنگام قدم‌ زدن در کنار صخره‌های جزیره ناز، می‌توانید جزیره لارک و جزیره هرمز را مشاهده کنید و از تماشای غروب زیبا و دل‌انگیز جزیره فارس لذت ببرید. برای تجربه کامل زیبایی‌های جزیره ناز و مشاهده غروب دل‌انگیز آن، بهتر است کمی قبل از غروب به جزیره بروید. در این زمان، می‌توانید شاهد زیر آب ‌رفتن نیمی از جزیره ناز و راه متصل به جزیره باشید که به دلیل مد در هنگام غروب اتفاق می‌افتد.

ماهم به توصیه آقا ابراهیم بهترین زمان را برای دیدن ساحل ناز یعنی نزدیک های غروب را انتخاب کردیم . از پارک سوزابا فاصله  ۵ دقیقه به جزیره ناز رسیدیم . با دیدن شترها همراهان یه  شتر سواری  کوتاه به مبلغ  200 (ت)  انجام دادند . ساربانها  شترها را با انواع منگوله های رنگارنگ تزیین کرده بودند.

 

سپس پاچه ها زدیم و بالا و رفتیم ساحل دو طرفه ، که یکی از جاهای دیدنی با مناظری زیبا و فوق العاده بود به دلیل ابری بودن هوا نهایت استفاده را بردیم .

در مقابل دیدگان شما منظره ای بس زیبا قرار دارد به راحتی می توانید پاهایتان را به آب های گرم این سواحل بسپارید و نرمی و سفتی شن ها را زیر پای خود حس نمایید . هرچه  به جلو بروید انگار وارد جاده ای بی انتها گشته اید که خیال بازگشت از آنجا را ندارید در دوردست ها صخره هایی بزرگ را  می بینید که انگاراز دل دریا بیرون آمده اند و خودنمایی می کنند با بالا رفتن از این صخره ها که با مهربانی بر شانه هایشان گام می نهید  باز هم منظره ای زیباتر مشاهده می نمایید . هنگام غروب آفتاب دوست ندارید خورشید غروب کند و در دل دریا به آرامی به خواب فرو رود .

همراهان گفتند پارسال که اینجا  آمده بودیم بدلیل آفتابی بودن هوا وزمان کم تورها  کلا ۱۵ دقیقه توانستیم یه پایی به آب  بزنیم  وپس از یک دور کوتاه  زود تند سریع برگشتیم و رفتیم وفرصت اینکه بتوانیم تا انتها و روی صخره ها برویم را نداشتیم .  ساحل ناز به دلیل اینکه بخش وسیعی از آب دریا در اثر مد پایین می رود شما می توانید برروی ساحل شنی  که سفت محکم می باشد به راحتی تا مسیری طولانی پیاده روی نمایید ، بهترین زمان بر ای رفتن به ساحل ناز یک دو ساعت قبل غروب آفتاب که هم هوا خنکتره و هم مناظر زیبایی بر ای عکاسی در دسترس دارید می باشد .

 

دره ستاره ها

ساعت ۵ و ۱۵ عصر  رفتیم دره ستاره ها  ، یکی دیگر از عجایب هفتگانه قشم دره ستاره ها می باشد انگار امروز نمی خواهد پایان یابد هر کجا که می رفتیم با منظره ای عجیب و زیبا روبرو می شدیم غافل از اینکه هنوز نمی دانیم با چه صحنه هایی روبرو می شویم . جنوب شگفت انگیز هر لحظه برای ما جاذبه ای جدید رو میکرد. در ابتدای ورود و با گذر از مسیر ای سنگ چین شده  و خاکی کم کم  متوجه  سکوت و فضای خاصی که در این منطقه قرار دارد می شوید کمی بایستید و به ابهت صخره ها و سنگ ها نگاه کنیدو در ذهن خود تصور کنید چگونه این مکان مرموز به این شکل درآمده است . مکانی که بیشتر شبیه فیلم های علمی ، تخیلی است ولی واقعی است .

آنچه که امروز  به عنوان دره ستارگان یا ستاره ها از آن یاد می شود، دره ای فرسایش یافته در قلب جزیره قشم است که عمقی حدود 15 متر دارد و با شگفتی هایی کم نظیرش بینندگان را به حیرت وا می دارد. این دره ،  در ضلع شمالى جزیره و در نزدیكى روستاى بركه خلف قرار دارد. با قدم گذاشتن به دره ، کم کم تندیس های عظیمی نمایان می شوند و شما را در بر می گیرند  هر کدام شان شکلی منحصر به فرد دارند و در هر لحظه چهره ای خاص به خود می گیرند. هر چه پیش تر می روید، بیشتر غرق این زیبایی مبهوت کننده می شوید و کم کم سکوت همه وجودتان را فرا می گیرد...

ویژگى ها و دیدنى هاى سحرانگیز دره ستاره ها باعث شده تا این دره به عنوان بخشى از ژئو پارک جزیره قشم به عنوان تنها ژئوپارک خاورمیانه، در فهرست آثار طبیعى در سازمان یونسكو به ثبت برسد و افتخاری برای ایران باشد.

 

ظاهر این دره به نوعی یادآور کلوت‌های کویر لوت است و گوشه ای دیگر از سرزمین مان را در ذهن تداعی می کند و درست مانند کویر که به هنگام شب در آن می‌توان ستاره‌ها را از آسمان چید، اینجا نیز به هنگام شب ستاره‌ها نزدیک‌تر به نظر می رسند و جلوه ای خاص دارند.

این دره دارای چندین شاخه مرتبط به هم است که مجموعه ای از عوارض و پدیده های مختلف را درخود جای داده است و شما را وارد دنیایی سحر انگیز می کند. آنچه که پیش روی شماست، قدمتی بیش از دو میلیون سال دارد و بر اثر فرسایش خاک، سنگ و ماسه در دوره زمین شناسى سنوزوئیک (حدود 2 میلیون سال) به وجود آمده است. برای شکل‌گیری این دره باد وزیده و باران ها و رگبارهای بسیاری باریده تا چنین شاهکاری به نمایش گذاشته شود.

خیال خود را آزاد بگذارید تا پرواز کند و به دور دست ها برود و از هر تندیسی نشانه ای برای خود بسازد. از یکی فیلی با خرطومی دراز، از یکی دیگر تمساح و از یکی عقاب و ....   می توانید تا انتها و  تاجایی که  این اشکال و تندیس ها  شما را در برمی گیرند حرکت کنید و سپس باز هم  شاهد منظره ای شگرف باشید . با کمی پیاده روی از مسیرها به بالای دره بروید و آنچه را که در طی سالیان  داراز بر این دره گذشته است را  یکجا ببینید .  با قرار گرفتن بر بالای دره عمق واقعی دره ستاره ها را مشاهده می نمایید . البته حتما جانب احتیاط را از دست ندهید و خیلی به لبه ها نزدیک نشوید . ( اینجا هم مانند دیگر جاها با کمی ابتکار و نور پردازی به راحتی می شد محیط بسیار رویایی و جذابی را برای گردشگران فرآهم آورد که در نوع خود بی نظیر می باشد )  . بد نیست زمانی را هم به بازدید از  روستای برکه خلف اختصاص دهید که به عنوان پاک ترین روستای جزیره شناخته می شود. هر روز به هنگام صبح،  به رسم این روستا بانوان ، پس از تمیز کردن خانه های شان، از دم در خانه تا مسافتی آن طرف تر را تمیز می کنند و همین امر موجب می شود سیمای این روستا همیشه پاک و به دور از هر گونه آلودگی باشد.

 

به دلیل عدم نورپردازی فقط تا قبل از غروب آفتاب میتوانید از دره ستاره ها بازدید نمایید . ضمنا مبلغ ورودیه برای هر نفر 20 هزار ت می باشد .

به دلیل تاریک شدن  هوا دیگه  به غار خور بست  نرسیدیم . ساعت ۶ رفتیم به سمت منزل یعنی منطقه  درگهان امروز روز بسیار خوب و پر ماجرا و فراموش نشدنی بود .

ساعت ۶و نیم رسیدیم خانه پس از کمی استراحت و تجدید قوا ساعت ۸و نیم پیاده رفتیم به سمت بازار ها و اینبار مرکز خرید قصر که  بازار چین هم دراینجا شعبه دارد  ، شام دو تا همبرگر و هات داگ ویژه با کباب ترکی و نوشیدنی شد ۶۲۵ ت  در منطقه درگهان اصلا نگران خورد و خوراک نباشید از رستورانهای شیک و گرانقیمت هست تا انواغ غذاها و ساندویچی ها تا دلتان بخواهد شاورما و کباب ترکی و مرغ سوخاری و .... با قیمت های مناسب و البته بهداشتی و تمیز هست ما اکثرا چون نهار ها بیرون ودر گردش بودیم مفصل تر برگزار کردیم و شامها را هم با انواع مرغ سوخاری و ساندویچ و ...ساده تر گرفتیم . 

 

شب موقع برگشت خواستیم اسنپ بگیریم که نبود کنار خیابان جلوی یک پراید را گرفتیم و مسیر دادیم . منزل ما سرراست بود در امتداد خیابان ناخدا جنب هتل آلاله دو بودیم راننده تا  داخل کوچه مارا رساند. حالا هرچی میگم چقدر تقدیم کنیم می گفت حساب شده ، مادرم به من گفته هرکی درراه دیدی سوار کن از ما اصرار که بابا این کرایه نیست پول بنزین ، رانی و....  نشد که نشد ، ما هم در آخر تسلیم شدیم و با دعای خیر از مهمان نوازی این مردمان دریا دل این جوان  را بدرقه کردیم.

روز سوم یکشنبه  ۲۸ بهمن

ما همیشه اولین سوالی که همیشه از صاحب منزل می پرسیم اینکه ، نانوانی کجاست . چون همسرم سحرخیزه  و طبق روال هرروزصبح زود بساط چای و صبحانه را ردیف می نماید و بنده هم دنبال نان تازه . خوشبختانه نانوایی اینجا در فاصله چند دقیقه ای بود صبح قدم زنان در هوایی مثل بهار چند تا نان  لواش تازه گرفتیم .. امروز پس از صرف صبحانه در باره روزهای بعدی که می خو اهیم بمانیم تصمیم بگیریم و همچنین هنوز تکلیف جای روز چهارشنبه  و پنجشنبه را معلوم نماییم چراکه روز پنجشنبه می خواستیم  هرمز بمانیم و سپس  جمعه راهی تهران شویم .درحال پیداکردن منزل  در هرمز بودیم  که برق رفت ، در این منطقه برق و آب به طور دوره ای قطع میگردد ، منطقه درگهان هرروز دو ساعت و نیم قطعی برق داشت.

ما اکثرا بیرون بودیم فقط یکبار صبح با قطعی برق مواجه شدیم .  اما آب ۱۵ روز یکبار ، به همین دلیل درپشت بام  تمامی منازل مخازن آب زیادی دیده می شود ، وقتی برق برود آب هم ندارید ، پس حتما از قبل چند بطری آب معدنی جهت همچنین مواقعی در منزل داشته باشید .منطقه درگهان کاملا گاز کشی نشده وگاز مصرفی بعضی  منازل هم به صورت کپسول می باشد . به طور کلی حتما در مصرف آب و برق و گازصرفه جویی نمایید .

با همین جایی که بودیم  تماس گرفتیم که تا روز چهارشنبه و پنج شنبه بمانیم که آقا فوادگفت خالی دارم بمانید ،دستش درد نکنه چون تعدادواحدها زیاد بود لطف کرد و کار مارا راه انداخت . با این حساب ما 6 شب مهمان درگهان بودیم .  برای روز پنج شنبه هم قرار شد بر یم جزیره هرمز  جا بگیریم که توانستیم بر ای  روز پنجشنبه  یک منزل یک خوابه با قیمت1/600 (م ت) بگیریم و روز جمعه از جزیره هرمز بریم بندر عباس و با قطار صبح شنبه تهران باشیم ،   بعد از اینکه  خیالمان از بابت جا و بر نامه ها  راحت شد ، با اسنپ به مبلغ  ۵۰ (ت) رفتیم منطقه هلر که در کل روبروی هم ۵ ، ۶ تا مغازه بود که اجناس خوراکی خارجی و یک فروشگاه هم دارای  انواع سوغاتی  محلی بود که ما چند تا حلوا و روغن نارگیل و آب نبات و فلفل و.. گرفتیم و با تاکسی  که راننده آن  یک ناخدا بود  برگشتیم درگهان به قیمت ۱۰۰ ت بعدا با قیمت کردن همین اقلامی که گرفته بودیم و اختلاف هر کدام ۵۰، ۶۰ تومان بودفهمیدم که آمدن به منطقه هلر مقرون به صرفه بوده است . البته فعلا تا همین جا تا بعدا می گویم که اجناس خوراکی خارجی کجا بهتره .

 

 

در راه همراهان جلوی بازار قصر پیاده شدند و بنده هم اجناس را بردم منزل تا دوباره با پسرم به  ایشان  ملحق شویم . بعد از قرار دادن سوغاتی ها ، ماهم رفتیم بازار اطلس ، در طبقه دوم اجناس با قیمت های مناسبی می توانید با توجه به بودجه و نوع سلیقه خود تهیه  نمایید .

برای نهار  امروز  تصمیم به فست فود گرفته شد .ساعت ۱ بعد از ظهر  آمدیم فست فود لاویا یا مرکز تخصصی برگر و سوخاری چون ما زود آمده بودیم فقط برگر داشت .مرغ سوخاری ۴۰ دقیقه دیگه حاضر میشد ،  پس ۴ عدد رویال برگر و نوشیدنی سفارش دادیم به قیمت 1/550 ( م ت)  کیفیت و مزه و اندازه برگر ها بسیار خوب بود همچنین با توجه به دور چین که شامل سیب زمینی تنوری و سوخاری و سالاد کلم که باعث خوشمزه تر شدن برگر ها شده بود ، پس از صرف غذا برای تجدید قوا به منزل رفته یک خواب قیلوله رفتیم  .

 

بعداز خوردن چای دوباره آمدیم به سمت بازارها ، لازم به ذکر است اگر دنبال خرید وسایل برقی هستید حتما به منطقه گیاهدان بروید خود کسبه لوازم بر قی را از این جا تهیه می کنند  .  منطقه گیاهدان کلا 10 دقیقه  با ماشین  فاصله داره  پس ارزش داره که برای خرید  بروید ما فقط چون پسرم یک اتوی مسافرتی می خواست خریدیم و زود برگشتیم .

از عصر تا شب  به بازار گردی و البته بیشتر در بازار اطلس بودیم ، اینجا هم اجناس با کیفیت خوب و قیمت مناسب و هم اجناس دم دستی و معمولی هم داره بعضی از مغازه ها اجناس را حراج زدند و ... که باعث میشه هر  نوع مشتری رو با  هر  سلیقه و بودجه را راضی کرد .

البته باز هم تاکید میکنم که داشتن قیمت و شناخت اجناس در خرید فاکتور مهمی است که باید در نظر گرفت . خوشبختانه بازار اطلس خیلی شلوغ نبود، البته وسعت پاساژ هم بی تاثیر نبود .

دیروز صندل قدیمی ما  که دیگه عمرش تا جزیره قشم بود  همین جا به پایان رسید ، با این صندل چه سفر ها که نرفته بودیم ، از بازار اطلس دو جفت صندل خارجی خریدیم برای خودم و پسرم  جفتی  ۹۵۰ ت که چون جنس خرید  قدیم  بودقیمتش مناسب بود  دو مدل بیشتر نداشت ، اما در بازار قصر یک مغازه پیدا کردیم که چندین مدل داشت حتی مثل صندل هوم تو با قیمت 1/300 (م ت) که خب قسمت نشد که بشه ، در بازار قصر برای خرید کمربند و عینک وارد شدیم که انصافا قیمت های خوبی داشت چون خودش میگفت مستقیما جنس میاره و سود کمتری هم  میگیره و در طول خرید ما هم داشت جنس به شهرهای دیگه ارسال میکرد ، موقع حساب کتاب گفتیم تخفیف بده فردا تولدمان است ، گفت ما اینجا اصلا تولد نمی گیریم ، ازما می پرسند چند سالته ، کی تولدته ، همین جوری یه عددی میگیم که خب برای ما جالب بود، این هم یه جور شه .

ساعت 10 شب رفتیم برای شام  که چندتا ساندویچ مرغ و فلافل و همبرگر سفارش دادیم شد ۵۵۰ تدر راه برگشت نزدیک منزل روبروی گلدن فود یک مغازه  دیدیم به نام مارس که اجناس خوراکی خارجی داشت  قیمت ها با اختلاف ۳ تا ۵ هزار  (ت) نسبت به منطقه هلر بود . ما از اجناسی که می خواستیم دوباره خرید کردیم و دیگه تا هلر نرفتیم .  در کنار همین مغازه یعنی نبش کوچه فردا شب دیدم یک مغازه کوچک دیگرهم هست که  اجناس خوراکی خارجی می فروشد، این دو تا چون رقیب عشقی هم بودند قیمت این مغازه کوچیکه پایین تر از مارس بود .پس پیشنهاد می کنم اگر آمدید درگهان بروید مغازه داخل کوچه خرید کنید مقرون به صرفه تره .  همانطور که هواشناسی پیش بینی کرده بود یه کوچولو نمه بارون زد و خوشبختانه ماتو پاساژ بودیم ودر راه برگشت هوا عالی و بهاری و کاملا دو نفره بود .

روز چهارم دوشنبه ۲۹بهمن

 تولدت مبارک

امروز صبح با توجه به بارندگی دیشب  هوا بسیار عالی و بهاری بود ، صبح روز تولد رفتیم چند تا نان و شیر از مغازه بقالی گرفتیم. قیمت میوه  نارنگی یافا کیلویی ۱۰۵ ، پرتقال جنوب ۱۱۰ بود .

پس از صرف صبحانه املت و سوسیس و جمع و جور کردن قدم زنان در هوای بهاری  رفتیم  به سمت بازار قدیم  که هم فروش به صورت جینی و تکی هم دارند و قیمت ها هم بسیار مناسب می باشد . اینجا بورس پوشاک ، شال و روسری و لباس زیر از مردانه وزنانه و بچه گانه موجود است .

 

در بازار قدیم برعکس ظاهری سنتی و بدون زرق و برق می توانید اجناس خوبی تهیه نمایید ،  گذر از دالانها و پیچ و خم های بازار قدیمی خالی از لطف نیست ، در بیرون بازار منتظر خرید همراهان بودیم که سرصحبت با یکی از افراد محلی باز شد و راجع به بازار وکسب و کارو ....   دقایقی صحبت کردیم ایشان از پیدا کردن سکه های زمان قاجار که عکس های سکه های نقره و طلا که البته چند تایی بیشتر نبودند را نشان دادند ودمی به صحبت گذراندیم تا همراهان بیایند . برای نهار امروز آمدیم چلو جوجه مازنداران روبروی گلدن فود  نزدیک سی باس که گفت امروز دو نوع غذا بیشتر نداریم اکبر جوجه و زرشک پلو با مرغ که همراهان به دلیل خوردن تنقلات و چای کرک و .. سه عدد بیشتر سفارش ندادیم ، دو تا اکبر جوجه ویک زرشک پلو  که شد 1/45000( م ت) کیفیت غذا و اندازه برای یک نفر مناسب بود.

اون کنسلی اسنپ برای بندر لافت یادتان هست ، باعث شد ما دوباره با آقا ابراهیم برای امروز بعد از ظهر  همسفر شویم  و بریم بندر لافت ساعت ۴ بعد از ظهر حرکت کردیم به سوی بندر لافت.

 

بندر لافت یکی از زیباترین روستاهای جزیره قشم است که به دلیل پیشینه تاریخی، بناهای جذاب با معماری منحصربه‌فرد و طبیعت خاص خود، محبوب گردشگران است.

احتمالاً با دیدن خانه‌های این روستا به یاد یزد و شهرهای کویری ایران می‌افتید؛ چون بارزترین مشخصه بناهای این روستا، وجود بادگیرهای کوچک و بزرگ بر فراز خانه‌های آن است.شواهد تاریخی نشان می‌دهند که نخستین اهالی بومی قشم، در این روستا ساکن شدند و زمانی، کشتی‌هایی که از نقاط مختلف جهان به ویژه آفریقا و هند راهی خلیج‌فارس بودند، در بندر این روستا پهلو می‌گرفتند. بندر لافت یکی از روستاهای بخش مرکزی جزیره قشم است که از مهم‌ترین بنادر خلیج‌فارس به حساب می‌آید.

 

تا چند قرن پیش، نقش بندر لافت در تجارت و اقتصاد خلیج‌فارس بسیار پررنگ بود و در دوره‌هایی، به عنوان مرکز جزیره قشم شناخته می‌شد. حضور مداوم بازرگانان و دریانوردانی از نقاط مختلف جهان، به شکل‌گیری آداب‌ورسوم و فرهنگ‌های جدید در این منطقه منجر شد. برخی از مردم قدیمی این روستا به دلیل ازدواج دختران روستا با دریانوردانی از کشورهای دیگر، دورگه هستند و همین موضوع منجر به ورود بخشی از فرهنگ‌های کشورهای همسایه خلیج‌فارس و جنوب شرق آسیا به قشم شد.

شما این روزها می‌توانید رگه‌هایی از فرهنگ غذایی، زبان و تأثیرات اجتماعی کشورهای عربی، هند و آفریقا را در میان مردم جزیره قشم مشاهده کنید که ناشی از اختلاط فرهنگی و مسائلی مانند سلطه انگلیسی‌ها و پرتغالی‌ها در خلیج‌فارس است.

البته قدمت بندر لافت به هزاران سال پیش برمی‌گردد و از هزاره اول پیش از میلاد مسیح، نخستین انسان‌ها در این منطقه سکونت داشتند. بندر لافت هنوز هم مانند هزاران سال قبل یک بندر پویا است و کشتی‌های بزرگ و کوچک زیادی به آن تردد می‌کنند.

 

از مهم‌ترین دلایلی که باعث شد انسان‌ها در این منطقه سکونت پیدا کنند، وجود راه‌های آبی مناسب، شرایط آب‌وهوایی مطلوب و دسترسی به آب شیرین بود. علاوه بر این، وجود جنگل‌های عظیم حرا در این بخش از جزیره قشم، علاوه بر تعدیل آب‌وهوا، به در امان ماندن روستای لافت از گزند دشمنان و برقراری امنیت در آن مؤثر بود. وجود آب یکی از مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری سکونتگاه‌های دائمی در گذشته‌های دور بوده است. روستای لافت قشم هم بر همین اساس شکل گرفته و ساختاری خطی، در امتداد ساحل دارد. نخستین چیزی که در هنگام ورود به روستای تاریخی لافت توجه گردشگران را به خود جلب می‌کند، بادگیرهایی است که بر فراز خانه‌ها قرار دارند. این بادگیرها را می‌توان نوعی کولر طبیعی دانست که فضای داخل خانه‌های مردم روستا را برای تحمل گرما و شرجی طاقت‌فرسای تابستان‌ها مهیا می‌کرد.

 

معماری خانه‌های روستای بافت به صورت حیاط مرکزی است و هر خانه، بسته به اندازه و وسع مالی صاحب‌خانه، یک یا چند بادگیر با شکل و اندازه‌های متفاوتی دارد. کمی زودتر به اینجا بیایید . دمی در کوچه پس کوچه های اینجا قدم بزنید و با دیدن معماری سنتی و دست نخورده  به عقب و گذشته بروید . زمانی را تصور کنید که دریانوردانی از ملل مختلف با انواع کشتی ها و بادبادنهایی رنگارنگ پس از گذشتن از طوفان ها و ناملایمات بسیار  در کنار این بندر لنگر انداخته و در هیاهوی بسیار قدم به این بندر آرام با معماری منحصر به فرد خود میگذارند .  محسور بنای بادگیرها شده و دراینجا خانه و کاشانه ای برای خود دست و پا می کنند .

اینجا کوچه‌ها بسیار باریک ‌هستند تا علاوه بر استفاده از سایه خانه‌ها برای خنک شدن کوچه، با ایجاد کوران باد به خنکای خانه‌ها هم کمک کنند. به همین دلیل شما هیچ کوچه بن‌بستی در روستای لافت  نخواهید دید و انتهای هر کوچه، شما را به کوچه و مکان جذاب دیگری هدایت خواهد کرد. یکی از بهترین جاذبه‌های گردشگری بندر لافت، چند حلقه چاه با عمق سه تا شش متر است که در دامنه بام لافت قرار دارند. این چاه‌ها که با نام چاه‌های تلا یا تلاو معروف هستند، راهکار مردم این بخش از جزیره قشم برای تأمین آب شیرین در تمام طول سال بودند.

 

از ۳۶۶ حلقه چاهی که در این منطقه وجود داشت، در حال حاضر ۳۳ حلقه باقی‌مانده که شما می‌توانید از آن‌ها دیدن کنید. پیشینه این چاه‌ها مربوط به دوران هخامنشیان و ساسانیان است و هر چاه، برای تأمین آب مورد نیاز یک روز مردم جزیره استفاده می‌شد.

این چاه‌ها در هنگام بارش باران در جزیره قشم از آب پر می‌شدند تا در روزهای گرم و خشک، نیاز مردم را به آب خنک و گوارا برطرف کنند.  درب  یکی از چاه ها را بازکردیم  که برای سرویس های بهداشتی استفاده می شد . بام لافت منطقه‌ای مرتفع در حدفاصل بخش تاریخی و مدرن روستا است و آن را به دو بخش متفاوت تقسیم می‌کند. شما می‌توانید با قرار گرفتن در بالاو وسط این منطقه، تفاوت‌های  این دو قسمت را به خوبی مشاهده کنید.

مثلاً خانه‌های بافت تاریخی روستا به وسیله بادگیرهای سنتی خنک می‌شوند، در حالی که خانه‌های بافت مدرن به وسایل خنک‌کننده از جمله کولرهای گازی مجهز هستند. در جنوب روستای لافت، بقایای قلعه‌ای تاریخی و جذاب وجود دارد که اهالی قشم به آن قلعه نادری می‌گویند. محققان می‌گویند که قلعه نادری بندر لافت تنها قلعه در جزایر خلیج‌فارس است که توسط ایرانی‌ها ساخته شده است.

قلعه نادری لافت بنایی ۲۵۰ساله است و هدف از ساخت آن، حفاظت از تنگه خوران، به عنوان راه ارتباطی بندر لنگه، کنگ و بندرعباس بوده است. نقشه اصلی این قلعه چهارضلعی بوده و در هر گوشه آن، یک برج برای حفاظت از قلعه قرار دارد. سازندگان قلعه نادری لافت پیش‌بینی‌های لازم را برای محاصره‌های طولانی آن انجام داده بودند؛ به همین دلیل منابع آبی متعددی از جمله دو آب‌انبار قدیمی، سه آب‌انبار با سقف گنبدی و سی حلقه چاه در آن وجود دارد.

عوامل طبیعی و لطمه‌های انسانی به بنای این قلعه آسیب‌های جدی وارد کرده و امروز، بقایایی از دیوارها و دروازه‌های آن قابل مشاهده است.

 

آب انبارهای سقف گنبدی لافت از مهم‌ترین منابع آبی و البته یکی از مهم‌ترین بناهای تاریخی روستا هستند. در گذشته آب باران توسط این آب انبارها جمع‌‌آوری شده و در نهایت، به چاهی در انتهای مسیر هدایت می‌شد. این آب‌انبارها حدود ۱۰ متر عمق دارند و قطر دهانه ورودی هر کدام از آن‌ها حدود ۱۲ متر است. در گذشته سقف این آب انبارها را گنبدی می‌ساختند و سطح آن را با رنگ سفید می‌پوشاندند تا از انتقال گرما به داخل آب انبار جلوگیری شده و آب خنک بماند. آب انبارهای لافت حدود ۴۰۰ سال قدمت دارند و هنوز از برخی از آن‌ها برای تأمین آب شیرین استفاده می‌شود. در حال حاضر روستای لافت ۳۴ آب انبار سقف گنبدی دارد که شما می‌توانید در حین گردش در این روستا آن‌ها را تماشا کنید.

در مسیر رسیدن به بندر لافت از کنار کارگاه تولید ستون و پایه های مسیر حرکت به بندر پل عبور کردیم  . در راه نیز ازکنار چندین کارگاه  تولید لنج عبور کردیم ، داربست های چوبی توجه ما جلب کرد ابتدا فکر کردیم که لنج ها چوبی هستند بعد آقا ابراهیم توضیح داد که این داربست ها برای شکل گیری  قالب لنج است و این بوی تندی که به مشام میرسد بوی  چسب و پلی استر است که در نهایت به فایبر کلاس تبدیل میشه بعد که کشتی شکل گرفت قالب چوبی را باز میکنند .

 

 

معروف ترین روستای تولید لنج  در قشم روستای پی پشت میباشد  ، که درحال درست کردن بزرگترین لنج جزیره می باشد   .  این لنج توانایی جابه جایی  صد هزار تن بار را دارد  و  فعلا فقط مجوز ساخت همین یکعدد را داده اند و یکساله در دست ساخته  است و  ۶ ماهه دیگه کار داره که  کار دست ،  سازندگان همین  روستای پی پشت  است ، در راه از پل مابین جزیره و بندر پل عبور کردیم که از زمان ریاست جمهوری دو دوره قبل هنوز در دست ساخت بود و تقربیا ۳۰ درصد کار پس از ۱۶ سال انجام شده بود .

 

در وروی بندر لافت یک کشتی در وسط میدان جاخوش کرده بود  که در ایام جشن ها باد بادن ها بر افراشته و چراغانی می شود و مردم دور میدان به جشن و پایکوبی  و برگزاری مراسم می پردازند .

 

بندر لافت در فاصله ۳۵ کیلومتری از درگهان وتقربیا نیم ساعت راه داره ،  خانه های  لافت دارای بادگیر  می باشد . که باعث خنک شدن منازل میگردد ، البته این سازه ها بیشتر درایامی ساخته شده که هنوز کولر گازی مد نشده بود ، ولی در هر حال باعث زیبایی این بندر شده بود که چراغ های درداخل آنها شب هنگام روشن میگردید . در کنار بندر لافت ابراهیم گفت اینجادر کنار لنج ها برای عکاسی مناسب است فقط از این رانندهای شوتی عکس نگیرید ، راننده ها در حال خالی کردن گوسفند از لنج به وانت هایلوکس و بار زدن در لنج و بردن گوسفندها به  آخرین سفر دریایی در کشور عمان و اونور آب  بودند .  خوش به حال گوسفند ها  ....

با عبور از سکوهای پلکانی که مشخص بود به تازگی بازسازی شده اند به بالای بام لافت می رسید. بهترین زمان برای دیدن غروبی زیبا و تماشای خورشیدخانم به خوابی دل انگیز برروی بالشی از امواج دریا در افق های دور دست همین ساعات قبل از غروب آفتاب است .

 

در هنگام تماشای غروب آفتاب از مناظر بسیار زیبا و بدیعی می توانید خاطره هایی به یاد ماندنی بسازید ، با ابتکار به خرج داده شده تعدادی درب چوبی روبه غروب آفتاب قرار داده شده که برای عکاسی بسیار مناسب می باشد ، در بالای بام بافت  قسمت دیگری از این شهر بندری قرار دارد که  نوساز وحالت شهری  دارد که دارای یک زمین چمن فوتبال و بسکتبال می باشد و دیگه خبری از برج های زیبای بادگیر نیست در این بالا  انگار در یک زمان در حال مشاهده تاریخ  قدیم و جدید این بندر هستید .

 

 

 

 

حوالی ساعت ۶و نیم عصر پس از گرفتن عکسهایی رویایی از غروب بندرلافت ، هوا که کاملا تاریک شده بود  حرکت کردیم به سمت منطقه درگهان . برای هزینه رفت و آمد امروز از آقاابراهیم پرسیدیم که لطف کردند کمتر گفتند و ما  ۶۰۰ ت تقدیم کردیم . این آقا ابراهیم ما  در طول سفر ماجراها ی جالبی تعریف میکرد ، سالهایی که در امارت کارکرده بود واز انواع و اقسام کارهایی کرده ونحوه ی آوردن  اجناس و ... تا غرق شدن در دریا و دادن  جریمه و ... که داستان  ماجراهای زندگی این آقا ابراهیم خودش یک فصل دیگری است  که بسیار جالب و شنیدنی بود .

در تمام بازارها دستفروشانی هستند که تا یکدست ورق و یک جفت جوراب شلواری و یک عطر فیک به شما نفروشند دست از سر شما بر نمیدارند که بهترین جواب اینه که قبلا خریدیم ، و والسلام ، در کوچه  و خیابان تا دلتان بخواهد نوجوانان کم سن و سال  با موتور درحرکتند  که باید حواستان باشد  . دختر موتور سوارنوجوانی با لباس محلی که سه تا بچه هم ترک موتور بود دیدیم که در هنگام حرکت از خنده ریسه رفته بودند .

در منطقه درگهان دوتا کمپ ساحلی برای چادر زدن مسافران وجود دارد که هردو دارای سرویس بهداشتی  هستند دیروز و امروز مسافران زیادی از اطراف وارد شهر شده بودند ، که هردو تا کمپ ساحلی درگهان  تقربیا پر شده بود   ، به حدب که عده ای در کنار گلدن فود چادر زده بودند .

 

شام شد ۷۸۰ (ت ) همبرگر ویژه  و شاورما و سیب زمینی